دین و دولت در عصر صفوی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =DSR۱۱۷۹ /م۹۴ | ||
| موضوع = | | موضوع = ایران -- تاریخ -- صفویان، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ق- جنبه های اخلاقی ومذهبی | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =گستره | | ناشر =گستره | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ]] | |||
[[رده:تاریخ آسیا]] | |||
[[رده:تاریخ ایران]] | |||
[[رده:سلسلهها، تقسیم بندی دوره ای]] | |||
[[رده:سلسلههای پس از اسلام]] | |||
[[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]] |
نسخهٔ ۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۷
دین و دولت در عصر صفوی | |
---|---|
پدیدآوران | میراحمدی، مریم (نویسنده) |
ناشر | گستره |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 4ـ49ـ6069ـ600ـ978 |
موضوع | ایران -- تاریخ -- صفویان، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ق- جنبه های اخلاقی ومذهبی |
کد کنگره | DSR۱۱۷۹ /م۹۴ |
دین و دولت در عصر صفوی تألیف مریم میراحمدی، هدف اصلی نویسنده در این کتاب، پژوهشی دربارۀ قدرت مذهبی و قدرت سیاسی و کوشش شاهان صفوی در همسازکردن مذهب و سیاست است که خود ریشۀ عمیقی در اسلام دارد.
ساختار
کتاب در هفت فصل به نگارش درآمده است.
فصل اول: زمینۀ تاریخی نهضتهای شیعیمذهب
فصل دوم: اهمیت سیاسی مذهب تا آغاز دورۀ صفوی
فصل سوم: سیاست مذهبی دودمان صفوی
فصل چهارم: متفکران شیعی عهد صفوی
فصل پنجم: تأثیر و نفوذ مذهب در ادبیات عهد صفوی
فصل ششم: نهضتهای مذهبی ـ سیاسی عصر صفوی
فصل هفتم: اقلیتها و مبلغان مذهبی در عصر صفوی
گزارش محتوا
عصر صفوی یکی از شگفتانگیزترین دورههای تاریخ ایران است. این دوره به دلیل آنکه ریشۀ مذهبی در ادوار قبلی خود دارد که در این عهد با چهرۀ ویژهای بروز میکند و به سبب اینکه زمینۀ بسیاری از تحولات اجتماعی، سیاسی و مذهبی در اعصار بعدی را نیز پدید میآورد، اهمیت ویژهای در تاریخ اسلام به طور اعم و در تاریخ ایران به طور اخص دارد.
هدف اصلی نویسنده در این کتاب، پژوهشی دربارۀ قدرت مذهبی و قدرت سیاسی و کوشش شاهان صفوی در همسازکردن مذهب و سیاست است که خود ریشۀ عمیقی در اسلام دارد.
تکامل معنوی و اجتماعی کشور ایران با مفاهیم سیاسی و اجتماعی مذهب ارتباط ناگسستنی دارد و پژوهندۀ حیات معنوی ایران باید با تعمق، سعی در یافتن علل و ریشههای آن کند؛ بهویژه که تحولات تاریخی دین و مذهب آن شعبۀ مهم آن تشیع، تاریخ سیاسی این سرزمین را به خود پیوند میدهد؛ از اینرو در فصل نخست کتاب از زمینۀ تاریخی نهضتهای شیعیمذهب سخن به میان آمده است. در این فصل از عصر خاقان مغول، دورۀ ایلخانی و عهد تیموری سخن گفته شده است.
قبل از پرداختن به سیاست مذهبی در عصر صفوی، باید با برخی عقاید و اصول غلات شیعه و تصوف که صوفیان صفوی از نظر عقیدتی از زمرۀ آنان بودند، آگاهی یافت؛ بدین منظور در فصل دوم از غلات و صوفیان سخن به میان آمده است.
فصل سوم کتاب اختصاص به بررسی سیاست مذهبی دودمان صفوی دارد. در این فصل خاندان شیخ صفیالدین ابوالفتح اسحاق حسینی موسوی بررسی شده است و سپس سیاست مذهبی شاهان صفوی پرداخته شده است و در پایان این فصل دربارۀ مقامات روحانی و وظایف روحانیان سخن گفته شده است.
در فصل چهارم به ذکر نام و شرححال دوازده نفر از معروفترین متفکران و علمای عصر صفوی پرداخته شده است که به گونهای در سیاست دولت مؤثر بودند؛ افرادی چون شیخ نورالدین علی بن عبدالعال عاملی کرکی معروف به محقق ثانی، شیخ عبدالعالی بن علی فرزند محقق کرکی، غیاثالدین منصور بن صدرالحکما، زینالدین عاملی ملقب به شهید ثانی، شیخ حسین عاملی، شیخ بهایی و ... .
ادبیات در عهد صفوی، به استثنای ادبیات مذهبی، رو به انحطاط نهاد؛ زیرا شاهان صفوی به امور دیگری مانند کشورداری و کشورگشایی مشغول بودند و به ادبیات و تشویق نویسندگان و شعرا کمتر اهمیت میدادند. در فصل ششم تأثیر و نفوذ مذهب در ادبیات عهد صفوی بررسی شده است.
با قوتگرفتن دولت صفوی، بسیاری از دولتهای محلی از قدرت افتادند و فقط حکومتهایی توانستند با تأیید شاهان صفوی به موجودیت خود ادامه دهند که رنگ مذهبی داشتند و حکام آن از زمرۀ سادات بودند. این حکومتها گرچه چندان نپاییدند، هستۀ اصلی برخی از نهضتهای مذهبی علیه حکومت صفوی را تشکیل دادند. در فصل ششم از این نهضتها سخن به میان آمده است که عبارتاند از: اکراد یزیدی، نهضت مشعشعیان، جنبش تبریز، جنبش گیلان و نهضت نقطویان.
به طور کلی سیاست مذهبی دولت صفوی در طول استمرار آن، مبارزه با کسانی بود که با آراء و عقاید مذهبی آنان توافقی نداشتند. التهاب مذهبی این مبارزات کموبیش نتیجۀ مثبتی را ارائه نمیداد. مبارزۀ مذهبی صفوی فقط بیگانگان و ایرانیان اهل تسنن را فرا نمیگرفت، بلکه به ایرانیان غیرمسلمان نیز تعدی میشد. در فصل هفتم از اقلیتها و مبلغان مذهبی در عصر صفوی سخن به میان آمده است که در بخش اقلیتها، زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان بررسی شدهاند.
در پایان کتاب ضمن بیان نتیجهای کلی از مباحث، نموداری از شاهان صفوی، شجرهنامۀ سلسلۀ صفوی و جدول فرق و سلسلههای شیعه آورده شده است.[۱]
پانويس