أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الكاظم عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام سجاد(ع)' به 'امام سجاد (ع)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام سجاد(ع)' به 'امام سجاد (ع)')
خط ۶۵: خط ۶۵:
1. يكى از ياران حضرت امام كاظم(ع) به نام ابوعبداللّه ابان بن عثمان بن يحيى بن زكريا لؤلوئى، بجلى (به‌واسطه ولاء عتق)، بصرى، كوفى، مشهور به احمر و از فاضلان محدثان و ثقات فقيهان شيعه اماميه و آگاه به اخبار و احوال شاعران و انساب و ايام بود. او از [[امام صادق]](ع) نيز روايت كرده است. وى در آغاز كارش ناووسى بود، ولى بعد هدايت شد و به مكتب تشيع گرويد و راه و روش درست و پسنديده‌اى پيمود. او در اصل، اهل بصره بود و گاهى در آنجا و گاه در كوفه سكونت مى‌كرد و بود و بود تاآنكه بعد از سال 140ق، وفات كرد و گفته شده در حدود سال 200ق، درگذشت و همين صحيح است. بيش از 55 راوى از او روايت كرده‌اند؛ از جمله معمر بن المثنى و محمد بن سلام و احمد بن محمد بن ابى‌نصر و ... براى او کتابى است كه در آن مباحث مربوط به مبدأ و مغازى و وفات رسول اكرم(ص) و ردّه و سقيفه را جمع و تدوين كرده است... <ref>متن کتاب، ج1، ص25</ref>.
1. يكى از ياران حضرت امام كاظم(ع) به نام ابوعبداللّه ابان بن عثمان بن يحيى بن زكريا لؤلوئى، بجلى (به‌واسطه ولاء عتق)، بصرى، كوفى، مشهور به احمر و از فاضلان محدثان و ثقات فقيهان شيعه اماميه و آگاه به اخبار و احوال شاعران و انساب و ايام بود. او از [[امام صادق]](ع) نيز روايت كرده است. وى در آغاز كارش ناووسى بود، ولى بعد هدايت شد و به مكتب تشيع گرويد و راه و روش درست و پسنديده‌اى پيمود. او در اصل، اهل بصره بود و گاهى در آنجا و گاه در كوفه سكونت مى‌كرد و بود و بود تاآنكه بعد از سال 140ق، وفات كرد و گفته شده در حدود سال 200ق، درگذشت و همين صحيح است. بيش از 55 راوى از او روايت كرده‌اند؛ از جمله معمر بن المثنى و محمد بن سلام و احمد بن محمد بن ابى‌نصر و ... براى او کتابى است كه در آن مباحث مربوط به مبدأ و مغازى و وفات رسول اكرم(ص) و ردّه و سقيفه را جمع و تدوين كرده است... <ref>متن کتاب، ج1، ص25</ref>.


2. يحيى بن زيد، نوه حضرت امام سجاد(ع) و مادرش ريطه بنت عبداللّه بن محمد بن الحنفيه و از امامان و اعلام و دانشمندان و محدثان زيديه و انقلابيان و شجاعان بنى‌هاشم بود. او مخالف [[امام صادق]](ع) بود و مذهب مستقلى داشت. وى در زمان امامت حضرت [[امام صادق]](ع)، مصاحب امام كاظم(ع) بود. او بعد از شهادت پدرش زيد بن على(ع)، از ترس ستم امويان به كربلا و بعد به مدائن گريخت و سپس به سرخس منتقل شد و سرانجام به شهر جوزجان پناه برد و در آنجا مردم را به‌سوى خودش فراخواند؛ پس عده بسيارى از مردم به دورش جمع شدند و يارى‌اش كردند و او در جوزجان بر ضدّ امويان اعلام جنگ كرد و وارد جنگى سخت با عاملان اموى و لشكريانش شد و تلاشى وافر و نيكو نمود و در پايان در روستاى ارغونه، در سال 125ق، در معركه كشته شد؛ پس درحالى‌كه مرده بود، سرش را جدا كرند و جسدش را بر سردر ورودى شهر جوزجان آويختند و بعد سرش را به‌سوى خليفه اموى وليد بن يزيد در شام بردند. او در سال 98ق به دنيا آمد. متوكل بن عمير بن متوكل از او روايت كرده است <ref>ر.ك: همان، ج2، ص210</ref>.
2. يحيى بن زيد، نوه حضرت [[امام سجاد (ع)]] و مادرش ريطه بنت عبداللّه بن محمد بن الحنفيه و از امامان و اعلام و دانشمندان و محدثان زيديه و انقلابيان و شجاعان بنى‌هاشم بود. او مخالف [[امام صادق]](ع) بود و مذهب مستقلى داشت. وى در زمان امامت حضرت [[امام صادق]](ع)، مصاحب امام كاظم(ع) بود. او بعد از شهادت پدرش زيد بن على(ع)، از ترس ستم امويان به كربلا و بعد به مدائن گريخت و سپس به سرخس منتقل شد و سرانجام به شهر جوزجان پناه برد و در آنجا مردم را به‌سوى خودش فراخواند؛ پس عده بسيارى از مردم به دورش جمع شدند و يارى‌اش كردند و او در جوزجان بر ضدّ امويان اعلام جنگ كرد و وارد جنگى سخت با عاملان اموى و لشكريانش شد و تلاشى وافر و نيكو نمود و در پايان در روستاى ارغونه، در سال 125ق، در معركه كشته شد؛ پس درحالى‌كه مرده بود، سرش را جدا كرند و جسدش را بر سردر ورودى شهر جوزجان آويختند و بعد سرش را به‌سوى خليفه اموى وليد بن يزيد در شام بردند. او در سال 98ق به دنيا آمد. متوكل بن عمير بن متوكل از او روايت كرده است <ref>ر.ك: همان، ج2، ص210</ref>.


گفتنى است اينكه نويسنده محترم نوشته است كه يحيى بن زيد: «كان مخالفا للإمام الصادق(ع)، مستقلا في مذهبه»؛ يعنى: «او مخالف [[امام صادق]](ع) بود و مذهب مستقلى داشت»، هرچند از نظر عقلى، ممكن است، ولى از نظر تاريخى ثابت نيست و نياز به بررسى و تحقيق بيشتر دارد؛ زيرا شايد در آن دوران سخت و بحرانى، تقيه مى‌كرده و در واقع مذهب مستقلى نداشته و مخالف حضرت [[امام صادق]](ع) نبوده است و دست يافتن به نظر واقعى حضرت [[امام صادق]](ع) درباره قيام يحيى بن زيد نيز با توجه به اوضاع آن دوران، بسيار دشوار است و... پس به نظر مى‌رسد كه اظهار نظر نويسنده محترم، يك تحليل شخصى است و نه گزارش تاريخى و هر تحليلى در باب مسائل تاريخى ادعاست؛ مگر آنكه قرائن و شواهد و گزارش‌هاى تاريخى آن را تأييد كند و... وليكن متأسفانه نويسنده محترم در اينجا هيچ دليل و شاهد و قرينه و گزارش تاريخى براى اثبات تحليلش ذكر نكرده است. پس بهتر است اكنون اين تحليل را در «بقعه امكان» و «صندوق احتمالات» قرار دهيم و منتظر پژوهش‌هاى مستندتر و بهتر بمانيم.
گفتنى است اينكه نويسنده محترم نوشته است كه يحيى بن زيد: «كان مخالفا للإمام الصادق(ع)، مستقلا في مذهبه»؛ يعنى: «او مخالف [[امام صادق]](ع) بود و مذهب مستقلى داشت»، هرچند از نظر عقلى، ممكن است، ولى از نظر تاريخى ثابت نيست و نياز به بررسى و تحقيق بيشتر دارد؛ زيرا شايد در آن دوران سخت و بحرانى، تقيه مى‌كرده و در واقع مذهب مستقلى نداشته و مخالف حضرت [[امام صادق]](ع) نبوده است و دست يافتن به نظر واقعى حضرت [[امام صادق]](ع) درباره قيام يحيى بن زيد نيز با توجه به اوضاع آن دوران، بسيار دشوار است و... پس به نظر مى‌رسد كه اظهار نظر نويسنده محترم، يك تحليل شخصى است و نه گزارش تاريخى و هر تحليلى در باب مسائل تاريخى ادعاست؛ مگر آنكه قرائن و شواهد و گزارش‌هاى تاريخى آن را تأييد كند و... وليكن متأسفانه نويسنده محترم در اينجا هيچ دليل و شاهد و قرينه و گزارش تاريخى براى اثبات تحليلش ذكر نكرده است. پس بهتر است اكنون اين تحليل را در «بقعه امكان» و «صندوق احتمالات» قرار دهيم و منتظر پژوهش‌هاى مستندتر و بهتر بمانيم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش