سؤالات أبي‌حاتم السجستاني لأصمعي و رده عليه فحولة الشعراء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''سؤالات أبي‌حاتم السجستاني لأصمعي و رده عليه فحولة الشعراء'''، مجموعه‌ای است از سؤالاتی که سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جشمی (متوفی 255ق/ 869م)، معروف به «ابوحاتم سجستانی»، مقری و ادیب بصری، از عبدالملک بن قریب اصمعی (حدود 123- 216ق) در موضوعات و مسائل لغوی و ادبی و فحولت شعرا پرسیده که با تحقیق و تعلیق محمد عوده سلامه و بازنگری رمضان عبدالتواب، منتشر شده است.
'''سؤالات أبي‌حاتم السجستاني لأصمعي و رده عليه فحولة الشعراء'''، مجموعه‌ای است از سؤالاتی که [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جشمی]] (متوفی 255ق/ 869م)، معروف به «[[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم سجستانی]]»، مقری و ادیب بصری، از [[اصمعی، عبدالملک بن قریب|عبدالملک بن قریب اصمعی]] (حدود 123- 216ق) در موضوعات و مسائل لغوی و ادبی و فحولت شعرا پرسیده که با تحقیق و تعلیق [[ابو حری، محمد عوده سلامه|محمد عوده سلامه]] و بازنگری [[عبدالتواب، رمضان|رمضان عبدالتواب]]، منتشر شده است.


محقق کتاب معتقد است با توجه به محتوای اثر، نمی‌توان آن را تنها به اصمعی و یا به ابوحاتم، نسبت داد؛ به‌ویژه با توجه به این نکته که ابوحاتم، در بسیاری از مسائل و موضوعات کتاب، پرسشگر و سؤال‌کننده بوده و اصمعی، در مقام پاسخ به سؤالات برآمده است؛ هرچند در برخی موارد نیز روایات یا مطالبی از ابوحاتم یا اصمعی، نقل گردیده که مورد سؤال و پرسش نمی‌باشد و به همین دلیل است که وی تأکید دارد این کتاب را نمی‌توان به یکی از آنها، به‌تنهایی، منسوب نمود. به عقیده وی، این کتاب دقیقا شبیه سؤالات و پرسش و پاسخ مطرح‌شده میان نافع بن ازرق و ابن عباس می‌باشد و ازاین‌روست که وی، عنوانی برای کتاب برگزیده است که نمایانگر این موضوع باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.
محقق کتاب معتقد است با توجه به محتوای اثر، نمی‌توان آن را تنها به [[اصمعی، عبدالملک بن قریب|اصمعی]] و یا به [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]]، نسبت داد؛ به‌ویژه با توجه به این نکته که [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]]، در بسیاری از مسائل و موضوعات کتاب، پرسشگر و سؤال‌کننده بوده و اصمعی، در مقام پاسخ به سؤالات برآمده است؛ هرچند در برخی موارد نیز روایات یا مطالبی از [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] یا [[اصمعی، عبدالملک بن قریب|اصمعی]]، نقل گردیده که مورد سؤال و پرسش نمی‌باشد و به همین دلیل است که وی تأکید دارد این کتاب را نمی‌توان به یکی از آنها، به‌تنهایی، منسوب نمود. به عقیده وی، این کتاب دقیقا شبیه سؤالات و پرسش و پاسخ مطرح‌شده میان [[اب‍ن‌ ازرق‌، ن‍اف‍ع ‌‌بن ‌ازرق‌|نافع بن ازرق]] و [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] می‌باشد و ازاین‌روست که وی، عنوانی برای کتاب برگزیده است که نمایانگر این موضوع باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.


به باور محقق، ارزش علمی کتاب و اهمیت آن را می‌توان در نظرات انتقادی مطرح‌شده در آن، درباره شاعران دوران جاهلیت و عصر اسلامی و نیز مبانی و اصولی که بر اساس آن، حکم به فحل بودن شاعری به‌جای شاعر دیگر شده، جستجو نمود. همه موارد ذکرشده، به‌علاوه شرح حال شاعران ذکرشده در کتاب، به‌اضافه تصحیح تحریفات و تصحیفاتی که محققین پیشین، متوجه آن نشده‌اند، بر ارزش و اهمیت کتاب، افزوده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.
به باور محقق، ارزش علمی کتاب و اهمیت آن را می‌توان در نظرات انتقادی مطرح‌شده در آن، درباره شاعران دوران جاهلیت و عصر اسلامی و نیز مبانی و اصولی که بر اساس آن، حکم به فحل بودن شاعری به‌جای شاعر دیگر شده، جستجو نمود. همه موارد ذکرشده، به‌علاوه شرح حال شاعران ذکرشده در کتاب، به‌اضافه تصحیح تحریفات و تصحیفاتی که محققین پیشین، متوجه آن نشده‌اند، بر ارزش و اهمیت کتاب، افزوده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.


در این کتاب، قواعد و مبانی‌ای وضع ‌شده که بر اساس آن، لفظ «فحل» بر شاعری اطلاق می‌گردد که از جمله آنها، فراوانی اشعار و خوبی آن می‌باشد؛ به‌عنوان مثال، بر این اساس، اصمعی در مقام رد فحولت حویدره، چنین گفته است: «لو قال مثل قصيدته خمس قصائد كان فحلا». همچنان‌که درباره کعب بن سعید غنوی گفته است: «ليس من الفحول إلا في المرثية، فإنه ليس في الدنيا مثلها»<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>.
در این کتاب، قواعد و مبانی‌ای وضع ‌شده که بر اساس آن، لفظ «فحل» بر شاعری اطلاق می‌گردد که از جمله آنها، فراوانی اشعار و خوبی آن می‌باشد؛ به‌عنوان مثال، بر این اساس، اصمعی در مقام رد فحولت حویدره، چنین گفته است: «لو قال مثل قصيدته خمس قصائد كان فحلا». همچنان‌که درباره [[کعب بن سعید غنوی]] گفته است: «ليس من الفحول إلا في المرثية، فإنه ليس في الدنيا مثلها»<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==