استبداد منور در مطبوعات ایران (1304-1296): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'ن های ' به 'ن‌های ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۹: خط ۳۹:


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    رویارویی ایرانیان با تمدن جدید غرب که جدی ترین آن جنگ های ایران و روس بود ساختارهای سنتی ایران را با چالشی عظیم مواجه کرد. کشور با مسائلی روبرو شد که در تاریخ آن سابقه نداشت. از همان زمان نخبگان و گروه های مختلف جامعه در صدد پاسخگویی به این بحران ها برآمدند. تلاش برای رویارویی با این تمدن و نحوه اخذ آن منجر به فراهم آمدن رویکردها و جریانات فراوان در جامعه شد. اصلاحات عباس میرزا، امیرکبیر و سپهسالار پاسخ جریان حاکم بود که در صدد توسعه از بالا بودند؛ اما با ناکام ماندن این اصلاحات و بر اثر عوامل دیگر انقلاب مشروطه رخ داد. این انقلاب سعی کرد پاسخی متناسب با این مسائل و بحران ها ارائه دهد. با استقرار حکومت مشروطه تلاش برای برپایی حکومت مقتدر آغاز شد، اما از همان ابتدا این انقلاب با بحران هایی مواجه شد که هم عوامل داخلی و هم عوامل خارجی در آن نقش داشتند. این بحران ها مانع برقراری حکومت مقتدر و متمرکز توسط وثوق الدوله مطرح شد و در سراسر دوران سه ساله نیابت ناصرالملک برای برپایی چنین حکومتی تلاش هایی صورت گرفت. با آغاز جنگ جهانی اول و بحران هایی که حاصل این جنگ بود گروهی از نخبگان و جریان های سیاسی جامعه راه پایان دادن به این بحران ها را ظهور حکومتی مستبد و مقتدر دانستند. در دوره ی دوم وثوق الدوله تا حدودی به این هدف جامه ی عمل پوشانده شد اما با برکناری وثوق الدوله ناکام ماند. به همین دلیل مطبوعات این جریان سعی کردند ضمن ناکارآمد دانستن نظام مشروطه و خطر تجزیه ی ایران، زمینه را برای روی کار آمدن چنین دیکتاتوری فراهم آورند؛ اما بخش اعظم جریان های سیاسی جامعه کماکان به نظام مشروطه و آرمان های آن وفادار ماندند. البته این به معنای مخالفت با حکومت مقتدر و مرکزی نبود بلکه آن ها در عین حال که از اقتدار و تمرکز حکومت حمایت می کردند مخالف استبداد و دیکتاتوری بودند و این مسائل را در مطبوعات ارگان های خود انعکاس دادند. هرچند که جریان حامی استبداد منور توانست با قدرت گیری رضاخان جایگاه خود را تثبیت کند و با گفتار غالب نوسازی تبدیل شود. از آنجایی که مطبوعات در این دوران بازتاب دهنده فضای حاکم بر فکر و عمل جامعه بودند و نمایندگان دو جریان مذکور در این حوزه بسیار فعال بودند، بنابراین ناگزیر به شناخت آن ها هستیم.<ref> ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران </ref>
    رویارویی ایرانیان با تمدن جدید غرب که جدی ترین آن جنگ های ایران و روس بود ساختارهای سنتی ایران را با چالشی عظیم مواجه کرد. کشور با مسائلی روبرو شد که در تاریخ آن سابقه نداشت. از همان زمان نخبگان و گروه های مختلف جامعه در صدد پاسخگویی به این بحران ها برآمدند. تلاش برای رویارویی با این تمدن و نحوه اخذ آن منجر به فراهم آمدن رویکردها و جریانات فراوان در جامعه شد. اصلاحات عباس میرزا، امیرکبیر و سپهسالار پاسخ جریان حاکم بود که در صدد توسعه از بالا بودند؛ اما با ناکام ماندن این اصلاحات و بر اثر عوامل دیگر انقلاب مشروطه رخ داد. این انقلاب سعی کرد پاسخی متناسب با این مسائل و بحران ها ارائه دهد. با استقرار حکومت مشروطه تلاش برای برپایی حکومت مقتدر آغاز شد، اما از همان ابتدا این انقلاب با بحران هایی مواجه شد که هم عوامل داخلی و هم عوامل خارجی در آن نقش داشتند. این بحران ها مانع برقراری حکومت مقتدر و متمرکز توسط وثوق الدوله مطرح شد و در سراسر دوران سه ساله نیابت ناصرالملک برای برپایی چنین حکومتی تلاش هایی صورت گرفت. با آغاز جنگ جهانی اول و بحران هایی که حاصل این جنگ بود گروهی از نخبگان و جریان‌های سیاسی جامعه راه پایان دادن به این بحران ها را ظهور حکومتی مستبد و مقتدر دانستند. در دوره ی دوم وثوق الدوله تا حدودی به این هدف جامه ی عمل پوشانده شد اما با برکناری وثوق الدوله ناکام ماند. به همین دلیل مطبوعات این جریان سعی کردند ضمن ناکارآمد دانستن نظام مشروطه و خطر تجزیه ی ایران، زمینه را برای روی کار آمدن چنین دیکتاتوری فراهم آورند؛ اما بخش اعظم جریان‌های سیاسی جامعه کماکان به نظام مشروطه و آرمان‌های آن وفادار ماندند. البته این به معنای مخالفت با حکومت مقتدر و مرکزی نبود بلکه آن ها در عین حال که از اقتدار و تمرکز حکومت حمایت می کردند مخالف استبداد و دیکتاتوری بودند و این مسائل را در مطبوعات ارگان‌های خود انعکاس دادند. هرچند که جریان حامی استبداد منور توانست با قدرت گیری رضاخان جایگاه خود را تثبیت کند و با گفتار غالب نوسازی تبدیل شود. از آنجایی که مطبوعات در این دوران بازتاب دهنده فضای حاکم بر فکر و عمل جامعه بودند و نمایندگان دو جریان مذکور در این حوزه بسیار فعال بودند، بنابراین ناگزیر به شناخت آن ها هستیم.<ref> ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران </ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==

    نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۳۹

    استبداد منور در مطبوعات ایران (1304-1296)
    استبداد منور در مطبوعات ایران (1304-1296)
    پدیدآورانرجبی فرد، حسن (نویسنده)
    ناشرنشر مورخان
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۷ش
    شابک978-622-99230-3-0
    موضوعقاجار
    کد کنگره

    استبداد منور در مطبوعات ایران (1304-1296) تألیف حسن رجبی فرد؛ این کتاب به بررسی زمینه های تاریخی پیدایش نظریه استبداد منور در دوره مشروطه تا روی کار آمدن رضاشاه می پردازد. نویسنده ضمن بررسی و نقد مطبوعات منشر شده در کشورهای آلمان، مصر و ایران، به ارزیابی عملکرد مطبوعات مخالف استبداد منور و نقد این نظریه می پردازد. به نظر وی ضعف جامعه مدنی ایران و نهادهای برآمده از آن، علت اصلی حاکمیت جریان طرفدار استبداد منور در کشور بود و با تأکید بر انتخابات مجلس پنجم، مجلس مؤسسان و خلع سلطنت قاجاریه، تجدد آمرانه را به عنوان یکی از اشکال توسعه جوامع مورد نقد و بررسی قرار می دهد.

    ساختار

    کتاب در چهار فصل به نگارش درآمده است.

    فصل اول: ریشه های پیدایش اندیشه استبداد منور

    فصل دوم: مطبوعات حامی استبداد منور

    فصل سوم: مطبوعات مخالف استبداد منور

    فصل چهارم: نقد اندیشه استبداد منور

    گزارش کتاب

    رویارویی ایرانیان با تمدن جدید غرب که جدی ترین آن جنگ های ایران و روس بود ساختارهای سنتی ایران را با چالشی عظیم مواجه کرد. کشور با مسائلی روبرو شد که در تاریخ آن سابقه نداشت. از همان زمان نخبگان و گروه های مختلف جامعه در صدد پاسخگویی به این بحران ها برآمدند. تلاش برای رویارویی با این تمدن و نحوه اخذ آن منجر به فراهم آمدن رویکردها و جریانات فراوان در جامعه شد. اصلاحات عباس میرزا، امیرکبیر و سپهسالار پاسخ جریان حاکم بود که در صدد توسعه از بالا بودند؛ اما با ناکام ماندن این اصلاحات و بر اثر عوامل دیگر انقلاب مشروطه رخ داد. این انقلاب سعی کرد پاسخی متناسب با این مسائل و بحران ها ارائه دهد. با استقرار حکومت مشروطه تلاش برای برپایی حکومت مقتدر آغاز شد، اما از همان ابتدا این انقلاب با بحران هایی مواجه شد که هم عوامل داخلی و هم عوامل خارجی در آن نقش داشتند. این بحران ها مانع برقراری حکومت مقتدر و متمرکز توسط وثوق الدوله مطرح شد و در سراسر دوران سه ساله نیابت ناصرالملک برای برپایی چنین حکومتی تلاش هایی صورت گرفت. با آغاز جنگ جهانی اول و بحران هایی که حاصل این جنگ بود گروهی از نخبگان و جریان‌های سیاسی جامعه راه پایان دادن به این بحران ها را ظهور حکومتی مستبد و مقتدر دانستند. در دوره ی دوم وثوق الدوله تا حدودی به این هدف جامه ی عمل پوشانده شد اما با برکناری وثوق الدوله ناکام ماند. به همین دلیل مطبوعات این جریان سعی کردند ضمن ناکارآمد دانستن نظام مشروطه و خطر تجزیه ی ایران، زمینه را برای روی کار آمدن چنین دیکتاتوری فراهم آورند؛ اما بخش اعظم جریان‌های سیاسی جامعه کماکان به نظام مشروطه و آرمان‌های آن وفادار ماندند. البته این به معنای مخالفت با حکومت مقتدر و مرکزی نبود بلکه آن ها در عین حال که از اقتدار و تمرکز حکومت حمایت می کردند مخالف استبداد و دیکتاتوری بودند و این مسائل را در مطبوعات ارگان‌های خود انعکاس دادند. هرچند که جریان حامی استبداد منور توانست با قدرت گیری رضاخان جایگاه خود را تثبیت کند و با گفتار غالب نوسازی تبدیل شود. از آنجایی که مطبوعات در این دوران بازتاب دهنده فضای حاکم بر فکر و عمل جامعه بودند و نمایندگان دو جریان مذکور در این حوزه بسیار فعال بودند، بنابراین ناگزیر به شناخت آن ها هستیم.[۱]

    پانويس

    1. ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها