المذكر و التذكير و الذكر: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR96706J1.jpg | عنوان = المذكر و التذكير و الذكر | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابن ابی عاصم، احمد بن عمرو (نويسنده) عبدالمنعم، عمرو (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = دار...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المذكر و التذكير و الذكر'''، تألیف حافظ، محدث و فقیه ظاهری قرن سوم هجری قمری، [[ابوبکر احمد بن عمرو بن ابىعاصم ضحاک شیبانى]] (206-287ق)، مجموعه روایاتی درباره چند موضوع (یاد خدا، داستانسرایی، فرقههای اسلامی و فرقه ناجیه و...) است و نویسنده نیز گاهی به توضیح و استنتاج میپردازد. پژوهشگر معاصر، [[عمرو بن عبدالمنعم]] این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مطالب و راویان روایات را معرفی کرده است. | '''المذكر و التذكير و الذكر'''، تألیف حافظ، محدث و فقیه ظاهری قرن سوم هجری قمری، [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر احمد بن عمرو بن ابىعاصم ضحاک شیبانى]] (206-287ق)، مجموعه روایاتی درباره چند موضوع (یاد خدا، داستانسرایی، فرقههای اسلامی و فرقه ناجیه و...) است و نویسنده نیز گاهی به توضیح و استنتاج میپردازد. پژوهشگر معاصر، [[عبدالمنعم، عمرو|عمرو بن عبدالمنعم]] این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مطالب و راویان روایات را معرفی کرده است. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* [[ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، مقدمهای بیان نکرده جز اینکه چند آیه درباره | * [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، مقدمهای بیان نکرده جز اینکه چند آیه درباره «یاد خدا و یادآوری کردن به مؤمنان و به یاد آوردن ایام الله»، بدون هیچ توضیحی آورده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص19</ref>. شاید منظور نویسنده این است که مقصود من از بیان و گردآوری این روایات، موعظه و یادآوری و توجه کردن به یاد خدا است. | ||
* [[عمرو بن عبدالمنعم]]، با بیان موضوعات مورد نظر [[ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]] در کتاب حاضر (از جمله، ثواب ذکر الله و فضیلت حلقات ذکر، دیدن خدا در روز قیامت و وجوب اطاعت از حاکمان)، موضوع اصلی را عبارت از مسئله قصّاصان و قصهپردازان و حکم آنها و وظیفه حاکمان در برابر آنان دانسته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>. | * [[عبدالمنعم، عمرو|عمرو بن عبدالمنعم]]، با بیان موضوعات مورد نظر [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]] در کتاب حاضر (از جمله، ثواب ذکر الله و فضیلت حلقات ذکر، دیدن خدا در روز قیامت و وجوب اطاعت از حاکمان)، موضوع اصلی را عبارت از مسئله قصّاصان و قصهپردازان و حکم آنها و وظیفه حاکمان در برابر آنان دانسته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص12</ref>. | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
[[ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، در این اثر مختصر، تعداد 24 روایت را با سند نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص52</ref>. موضوعات احادیث مذکور، گوناگون است: فضیلت یاد خدا و مجالس ذکر، اولین کسی که در بین مردم به قصّهگویی پرداخت، کسانی که میتوانند برای مردم قصه بگویند، مجازات کسانی که بدون اجازه به قصهگویی بپردازند، افتراق و انشعاب در بین اهل کتاب و مسلمانان و پیدایش فرقهها و فرقه ناجیه و... | [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، در این اثر مختصر، تعداد 24 روایت را با سند نقل کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص52</ref>. موضوعات احادیث مذکور، گوناگون است: فضیلت یاد خدا و مجالس ذکر، اولین کسی که در بین مردم به قصّهگویی پرداخت، کسانی که میتوانند برای مردم قصه بگویند، مجازات کسانی که بدون اجازه به قصهگویی بپردازند، افتراق و انشعاب در بین اهل کتاب و مسلمانان و پیدایش فرقهها و فرقه ناجیه و... | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
* با سند نقل کرده است: «إنّ علياً - رضياللهعنه - رأی رجلاً يقصّ فقال: علمتَ الناسخ و المنسوخَ؟ فقال: لا. قال: هلكتَ و أهلكتَ»<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>؛ یعنی: [[امام علی(ع)]] مردی را دید که قصّه میگوید، پس گفت: ناسخ و منسوخ را میشناسی؟ پاسخ داد: نه. گفت: هلاک شدی و دیگران را هم هلاک کردی. [[ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، بعد از نقل این روایت، افزوده است: این روایت دلالت میکند بر اینکه باید قصّاصان را امتحان کرد. | * با سند نقل کرده است: «إنّ علياً - رضياللهعنه - رأی رجلاً يقصّ فقال: علمتَ الناسخ و المنسوخَ؟ فقال: لا. قال: هلكتَ و أهلكتَ»<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>؛ یعنی: [[امام علی(ع)]] مردی را دید که قصّه میگوید، پس گفت: ناسخ و منسوخ را میشناسی؟ پاسخ داد: نه. گفت: هلاک شدی و دیگران را هم هلاک کردی. [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، بعد از نقل این روایت، افزوده است: این روایت دلالت میکند بر اینکه باید قصّاصان را امتحان کرد. | ||
* با سند نقل کرده است که پیامبر(ص) گفت: «من أطاعني فقد أطاع الله و من عصاني فقد عصی الله و من عصی أميري فقد عصاني»<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>؛ یعنی: «هرکسی که مرا اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و هرکسی که مرا نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هر شخصی که امیر مرا عصیان کند، مرا عصیان کرده است». [[ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، بعد از نقل این روایت و چند روایت مشابه، افزوده است: این روایات، اطاعت حاکمان را تأکید میکند و ما را به آن میخواند و از مخالفتشان بازمیدارد... | * با سند نقل کرده است که پیامبر(ص) گفت: «من أطاعني فقد أطاع الله و من عصاني فقد عصی الله و من عصی أميري فقد عصاني»<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>؛ یعنی: «هرکسی که مرا اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و هرکسی که مرا نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هر شخصی که امیر مرا عصیان کند، مرا عصیان کرده است». [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی]]، بعد از نقل این روایت و چند روایت مشابه، افزوده است: این روایات، اطاعت حاکمان را تأکید میکند و ما را به آن میخواند و از مخالفتشان بازمیدارد... | ||
انتقاد: این اشکال بر [[شیبانی]] وارد است که استنتاج کلی کرده و نافرمانی همه امیران را حرام شمرده؛ درصورتیکه دلیلی ندارد و روایت هم فقط «أميري»، یعنی امیر منصوب از جانب پیامبر(ص) را میگوید. | انتقاد: این اشکال بر [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|شیبانی]] وارد است که استنتاج کلی کرده و نافرمانی همه امیران را حرام شمرده؛ درصورتیکه دلیلی ندارد و روایت هم فقط «أميري»، یعنی امیر منصوب از جانب پیامبر(ص) را میگوید. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۲۳
المذكر و التذكير و الذكر | |
---|---|
پدیدآوران | ابن ابی عاصم، احمد بن عمرو (نويسنده) عبدالمنعم، عمرو (محقق) |
ناشر | دار الصحابة للتراث |
مکان نشر | مصر - طنطا |
سال نشر | 1412ق - 1992م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المذكر و التذكير و الذكر، تألیف حافظ، محدث و فقیه ظاهری قرن سوم هجری قمری، ابوبکر احمد بن عمرو بن ابىعاصم ضحاک شیبانى (206-287ق)، مجموعه روایاتی درباره چند موضوع (یاد خدا، داستانسرایی، فرقههای اسلامی و فرقه ناجیه و...) است و نویسنده نیز گاهی به توضیح و استنتاج میپردازد. پژوهشگر معاصر، عمرو بن عبدالمنعم این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مطالب و راویان روایات را معرفی کرده است.
هدف و روش
- ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی، مقدمهای بیان نکرده جز اینکه چند آیه درباره «یاد خدا و یادآوری کردن به مؤمنان و به یاد آوردن ایام الله»، بدون هیچ توضیحی آورده است[۱]. شاید منظور نویسنده این است که مقصود من از بیان و گردآوری این روایات، موعظه و یادآوری و توجه کردن به یاد خدا است.
- عمرو بن عبدالمنعم، با بیان موضوعات مورد نظر ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی در کتاب حاضر (از جمله، ثواب ذکر الله و فضیلت حلقات ذکر، دیدن خدا در روز قیامت و وجوب اطاعت از حاکمان)، موضوع اصلی را عبارت از مسئله قصّاصان و قصهپردازان و حکم آنها و وظیفه حاکمان در برابر آنان دانسته است[۲].
ساختار و محتوا
ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی، در این اثر مختصر، تعداد 24 روایت را با سند نقل کرده است[۳]. موضوعات احادیث مذکور، گوناگون است: فضیلت یاد خدا و مجالس ذکر، اولین کسی که در بین مردم به قصّهگویی پرداخت، کسانی که میتوانند برای مردم قصه بگویند، مجازات کسانی که بدون اجازه به قصهگویی بپردازند، افتراق و انشعاب در بین اهل کتاب و مسلمانان و پیدایش فرقهها و فرقه ناجیه و...
نمونه مباحث
- با سند نقل کرده است: «إنّ علياً - رضياللهعنه - رأی رجلاً يقصّ فقال: علمتَ الناسخ و المنسوخَ؟ فقال: لا. قال: هلكتَ و أهلكتَ»[۴]؛ یعنی: امام علی(ع) مردی را دید که قصّه میگوید، پس گفت: ناسخ و منسوخ را میشناسی؟ پاسخ داد: نه. گفت: هلاک شدی و دیگران را هم هلاک کردی. ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی، بعد از نقل این روایت، افزوده است: این روایت دلالت میکند بر اینکه باید قصّاصان را امتحان کرد.
- با سند نقل کرده است که پیامبر(ص) گفت: «من أطاعني فقد أطاع الله و من عصاني فقد عصی الله و من عصی أميري فقد عصاني»[۵]؛ یعنی: «هرکسی که مرا اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و هرکسی که مرا نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هر شخصی که امیر مرا عصیان کند، مرا عصیان کرده است». ابوبکر بن ابىعاصم شیبانی، بعد از نقل این روایت و چند روایت مشابه، افزوده است: این روایات، اطاعت حاکمان را تأکید میکند و ما را به آن میخواند و از مخالفتشان بازمیدارد...
انتقاد: این اشکال بر شیبانی وارد است که استنتاج کلی کرده و نافرمانی همه امیران را حرام شمرده؛ درصورتیکه دلیلی ندارد و روایت هم فقط «أميري»، یعنی امیر منصوب از جانب پیامبر(ص) را میگوید.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.