۱٬۵۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==باب الاضداد== | ==باب الاضداد== | ||
'''باب الاضداد'''، نوشته ابو عبید قاسم بن سلام خزاعی هروی(م 224ق)، در حقیقت بخشی از کتاب الغریب المصنف نویسنده است که مشتمل بر گونهای از الفاظ با معانی متضاد، است.<ref >متن، ص 25 و ص 35</ref> نگارش این اثر در طی چهل سال به انجام رسیده است. اثر یاد شده از مهمترین آثار در لغت عرب شمرده شده که مورد توجه بسیاری از عالمان و نویسندگان قرار گرفته و شرحهایی بر آن نوشته شده است. برخی | '''باب الاضداد'''، نوشته ابو عبید قاسم بن سلام خزاعی هروی(م 224ق)، در حقیقت بخشی از کتاب الغریب المصنف نویسنده است که مشتمل بر گونهای از الفاظ با معانی متضاد، است.<ref >متن، ص 25 و ص 35</ref> نگارش این اثر در طی چهل سال به انجام رسیده است. اثر یاد شده از مهمترین آثار در لغت عرب شمرده شده که مورد توجه بسیاری از عالمان و نویسندگان قرار گرفته و شرحهایی بر آن نوشته شده است. برخی از آثار لغوی بر اساس روش این کتاب تدوین شدهاند.<ref >رک: همان، ص 25</ref> لازم به ذکر است که باب اضداد در نسخههای مختلف کتاب الغریب المصنف همراه با تفاوتهایی از جمله تعداد صفحات و ترتیب ذکر واژگان است.<ref>رک: همان، ص 31-34</ref> | ||
نویسنده الفاظ مورد بحث را بدون رعایت هیچ نظمی و به صورت پراکنده آورده<ref >رک: همان، ص 35</ref>و بالغ بر چهل و یک واژه را ذکر است.<ref >رک: همان، ص 32</ref>وی در ذکر الفاظ همواره به نام بردن از مصدر یا راوی آنها توجه نموده است و در این خصوص رعایت امانت را کرده است. <ref >رک: همان، ص 35</ref>همچنین در توضیح و بیان الفاظ به آوردن شواهد اهتمام ویژه داشته و از شواهد قرآنی و شعر بهره گرفته است. وی در مواردی به نام سراینده شعر اشاره کرده و در مواردی نیز از آن صرف نظر نموده<ref > رک: همان، ص 35</ref>و در موارد ضروری به شرح الفاظ شواهد پرداخته است.<ref > رک: همان، ص 36 </ref> | نویسنده الفاظ مورد بحث را بدون رعایت هیچ نظمی و به صورت پراکنده آورده<ref >رک: همان، ص 35</ref>و بالغ بر چهل و یک واژه را ذکر است.<ref >رک: همان، ص 32</ref>وی در ذکر الفاظ همواره به نام بردن از مصدر یا راوی آنها توجه نموده است و در این خصوص رعایت امانت را کرده است. <ref >رک: همان، ص 35</ref>همچنین در توضیح و بیان الفاظ به آوردن شواهد اهتمام ویژه داشته و از شواهد قرآنی و شعر بهره گرفته است. وی در مواردی به نام سراینده شعر اشاره کرده و در مواردی نیز از آن صرف نظر نموده<ref > رک: همان، ص 35</ref>و در موارد ضروری به شرح الفاظ شواهد پرداخته است.<ref > رک: همان، ص 36 </ref> | ||
علی رغم اینکه باورنویسنده به وجود کلمات اضداد در عربی با این وجود این امر موجب نشده است تا در مواردی | علی رغم اینکه باورنویسنده به وجود کلمات اضداد در عربی است، با این وجود این امر موجب نشده است تا در مواردی بر اساس قرینه، منکر این خصوصیت برای برخی از کلمات گردد مانند لفط الاقراء (که دلالت بر حیض و طهارت دارد)، وی معتقد است که ضدیت باید در اصل معنای لفظ باشد نه بر اساس توسعه معنایی در استعمال یا توسعه دلالتی باشد مانند آنچه در خصوص واژه خناذیذ(اسبان بارور یا سترون) گفته و آن را از دایره اضداد خارج دانسته است.<ref >رک: همان</ref> | ||
نکته قابل توجه در این اثر آن است که نویسنده واژه جدیدی افزون بر آنچه نویسندگان پیش از وی مانند قطرب(م 206ق) و ابو عبیدة(م 210ق) و اصمعی(م 213ق) در نگارشهای خود درباره اضداد آوردهاند، ذکر ننموده است.<ref >رک: همان، ص 37 </ref> | نکته قابل توجه در این اثر آن است که نویسنده واژه جدیدی افزون بر آنچه نویسندگان پیش از وی مانند قطرب(م 206ق) و ابو عبیدة(م 210ق) و اصمعی(م 213ق) در نگارشهای خود درباره اضداد آوردهاند، ذکر ننموده است.<ref >رک: همان، ص 37 </ref> |