التعازي و المراثي: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]]]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۵
التعازي و المراثي | |
---|---|
پدیدآوران | مبرد، محمد بن یزید (نويسنده) منصور، خلیل (مصحح) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1417ق - 1996م |
چاپ | 1 |
موضوع | ادبیات عربی - مجموعهها - شعر عربی - مجموعهها - مرثیه و مرثیه سرایی - مجموعهها - وصیت نامههای عربی - مجموعهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 1375 7ت 3758 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب التعازی و المراثی، نوشته ابوالعباس محمد بن یزید، معروف به «مُبرّد» (درگذشته 286ق) است. او در این اثر به موضوع تعزیه و انواع مرثیه میپردازد و برای آنها نمونههای تاریخی را که بیشتر در قالب شعر بیان شدهاند، میآورد. خلیل منصور بر این کتاب حاشیه زده است.
مبرّد این «تعزیهنامه» را در تأثیری که مرگ ناگهانی «اسماعیل بن اسحاق بن اسماعیل بن حماد بن زید جهضمی ازدی» بر او نهاده بود، نوشته است. او کتابش را با روایت و کلامی از امام علی(ع) که در سوگ پیامبر(ص) به هنگام کفن و دفن حضرت گفته است، آغاز میکند. مبرد در نخستین باب، از زاویههای گوناگون به موضوع تعزیه میپردازد و آداب دینی آن را از زبان بزرگان بیان میکند.[۱]او در باب دوم برخی مرثیههای دوران جاهلیت را برمیشمرد. سپس به برخی مرثیههای دوره اسلامی اشاره میکند.[۲]مبرد در سومین و چهارمین باب، تعزیهها و اندرزها را در میان حکایتها و اشعار دنبال میکند.[۳]آنگاه، وصایای افراد شاخصی را به خواننده میشناساند؛ وصیتهایی از خُلفای سهگانه (ابوبکر، عمر و عثمان) و امام علی(ع)؛ معاویه بن ابیسُفیان؛ ابوعُبیده جرّاح؛ عبدُالملک بن مروان؛ ربیع بن خُثَیم؛ جندب بن عبدالله بَجلی؛ مُهلّب بن ابیصُفره ازدی در این شمارند.[۴]مبرد از حوادث اندوهباری مانند بیماری فراگیر طاعون، که پنج بار جان مردم عراق را تباه کرد، نام میبرد و به تعزیهسراییهای این دوره میپردازد.[۵]او در ادامۀ این باب، گفتههای برخی را به هنگام مرگ میآورد که از میان آنها سخن امام علی(ع) در «شب ضربت» و هنگام شهادت او، جِلوۀ ویژهای دارد؛ امام در سحر نوزدهم این شعر را با خود زمزمه میکند:
اُشْدُدْ حَیازیمَکَ لِلمَوْتِ / فَإنَّ المَوْتِ لاقیکَ
وَ لا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ / إذَا حَلَّ بِوادیکَ
و هنگامی که تیغ شمشیر فرق او را میشکافد، ندا سر میدهد: «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ». حضرت به هنگام شهادت نیز این آیه را زمزمه میکند:
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ.
مبرّد بابی را برای کسانی که به خود ستم نمودهاند، ویژه کرده است. او بیشتر این ستمپیشگان را نام برده است. آنان عبارتند از: ابوجهل؛ عبدُالله بن خازم؛ طریف بن نافع باهلی؛ بَجرة بن فراس قُشَیری؛ همّام بن قَبیصه فزاری؛ عَمرو عُقَیلی، حَلحلة بن قیس؛ سعیدبن عُیینه؛ مسلم بن عُقبه مُری؛ عبدالله بن شعبة بن قَلعم؛ لَبید بن ربیعه؛ فرزدق؛ أحوص بن محمد بن عبدالله بن ثابت انصاری؛ نوفل بن صالح؛ سالم بن داره، حُطَیئه؛ وَکیع بن أبی سُود؛ ابو السفاح بُکَیر بن مَعدان؛ دُحَیم؛ هِرَم بن حیّان؛ دُوَید نَهدی. او نام هر کدام را با حکایت کوتاهی از لحظه جاندادنشان همراه کرده است. در میان این ستمپیشگان، نام ابوطالب(ع) نیز دیده میشود که ناشی از مبنای مذهبی مبرد است.[۶]
باب دیگر دربارۀ کسانی است که به هنگام بیماری، سخن ویژهای را گفتهاند که ماندگار گشته است. آنان عبارتند از بلال حبشی؛ ابوبکر؛ عامر بن فُهَیره؛ ابن عایشه؛ ابوالحسن؛ عبدُالملِک؛ بشر بن مروان؛ فرزدق؛ کُثَیر عزّه و شبیب بن رِبعی.[۷]مبرد باب را با ذکر مرثیههای دیگر ادامه داده است که عبارتند از: مرثیه عبدالعزیز (از نوادگان ابن عباس) برای پدرش؛ مرثیه ابو ناظره سدوسی برای اهل بصره؛ مرثیه عمرو بن اسلع برای ابو جُنید بن عمرو؛ مرثیه نابغه جعدی برای مردی از خویشانش؛ مرثیه ماویه بنت مُرّه برای همسرش؛ مرثیه عباس بن مِرداس در ستمپیشگی کُلیب بن عَهمَه؛ مرثیه مُهلهل برای برادرش.[۸]
مبرد در پایان، برخی اندرزها را نیز ضمیمه مراثی کرده است که در میان آنها پند امام علی(ع) به ابن عباس دیده میشود. امام او را به جهتگیری درست کارهایش و رنگ اُخرویدادن به آنها سفارش میکند.[۹]
پانویس
منابع مقاله
متن کتابز