الرد على سير الأوزاعي: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: فقه و اصول]] | |||
[[رده: مباحث خاص فقه]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۷
الرد على سير الأوزاعي | |
---|---|
پدیدآوران | ابویوسف قاضی، یعقوب بن ابراهیم (نويسنده) افغانی، ابوالوفاء (محقق) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | الف2ر4 196 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الرد علی سيَر الأوزاعي، نوشته ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری (113-182ق) است. این اثر درباره احکام شرعی مربوط به جنگ است که ابویوسف در آن ضمن دفاع از مواضع استاد خویش ابوحنیفه (البته در غالب موارد، نه در همه موارد)، حملات فقیه حدیثگرای شام، عبدالرحمان بن عمرو اوزاعی (د ۱۵۷ق) به ابوحنیفه را پاسخ گفته است.
این کتاب، احکامی درباره جنگ، غنیمت، خراج، دارالاسلام، دارالحرب، پناهندگان، ازدینبرگشتگان، جزیه، اسارت و مانند اینها را در بر دارد. اوزاعی را باید حلقهای مهم در انتقال فقه اصحاب حدیث از حالت آغازین خود به تدوین شافعی تلقی کرد. او از پیشگامان تألیف و تدوین آثاری در باب فقه و سنن بوده است؛ هرچند اکنون مهمترین بخش برجایمانده از آثار فقهی وی، فقط بریدههایی اقتباسشده توسط ابویوسف از نوشته او در باب «سیر» است. اوزاعی از جمله فقیهانی است که (همچون شافعی) در جهت فرابومی کردن منابع فقهی خود پیشگام بودهاند. البته او در برخورد با آثار صحابه و تابعین و حجت شمردن آنها، در کنار مالک جای میگیرد. در بررسی نمونهای از استدلال اوزاعی، چنین مینماید که وی همچون جماعتی از فقیهان پیشین اصحاب حدیث در تقلید صحابه و گاه ترجیح نهادن اقوال منقول از آنان بر احادیث مرفوع اشکالی ندیده است. او در پارههای بازمانده از ردیهاش بر «سیر» ابوحنیفه به اشکال گوناگون اجماع را مورد استناد قرار داده است. وی در برخی از این موارد به اجماع بهعنوان دلیلی مستقل و گاه بهعنوان تأکیدکنندهای بر مدلول دیگر ادله نگریسته و از یک قول دیگر او برمیآید که اجماع را حکم مشروع شمرده است. اجماع مورد نظر اوزاعی، برخلاف تکیه مالک بر اجماع اهل مدینه، چهرهای کاملاً غیر بومی داشته است. او در روش درایی خود همچون جمعی دیگر از فقهای حدیثگرای سده ۲ق، رأی و قیاس را در حد قابل ملاحظهای میپذیرفته است. استحسان نیز به شکل آغازین و نامدوّن آن در فقه اوزاعی نمونههایی دارد[۱]. ابویوسف در این اثر، ذیل هر دیدگاه و فتوای اوزاعی در نقد آرای ابوحنیفه، رأی و تفسیر خود را درج نموده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: پاکتچی، احمد، ج10، ص435-434
منابع مقاله
پاکتچی، احمد، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1392.