زهد الثمانیة من التابعین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | |||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | |||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | |||
[[رده:حالات فردی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۳
زهد الثمانية من التابعين | |
---|---|
پدیدآوران | ابن مرثد، علقمه (نويسنده)
فریوائی، عبدالرحمن بن عبدالجبار (مصحح) ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد ( گردآورنده) |
ناشر | موسسه تبوک للنشر و التوزيع |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1431ق - 2010م |
چاپ | 3 |
شابک | - |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ز9 35 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زهد الثمانية من التابعين، روایت متکلم، مفسر و محدث نامدار شافعی، ابن ابیحاتم رازی (240-327ق)، از گزارش علقمة بن مَرثَد (درگذشته 120ق)، درباره سخنان، اخلاق، عبادت و فضیلت زاهدان مشهور هشتگانه از تابعین است. عبدالرحمن بن عبدالجبار فریوایی، این اثر را تصحیح کرده و برای آن مقدمه نوشته است.
هدف و روش
- فریوایی، نوشته است: در کتاب حاضر، سخن از کسانی است که بین علم نافع و عمل صالح جمع کردند و از آن جهت سرآمد شدند که نیت خالص داشتند و به سنت نبوی(ص) چنگ زدند و زندگی ایشان عبرتی برای اندیشوران است و به همین جهت، این کتاب را منتشر کردیم تا در فعالیتهای علمی و عملی امروز مورد استفاده قرار بگیرد...[۱].
ساختار و محتوا
در این اثر، توضیحاتی درباره زندگی و زهد 8 نفر بهترتیب ذیل آمده است:
- عامر بن عبدالله؛
- ربیع بن خُثَیم؛
- ابومسلم خولانی؛
- اسود بن یزید؛
- مسروق بن اجذع؛
- حسن بن ابیالحسن بصری؛
- اویس قرنی؛
- هَرِم بن حَیّان.
نمونه مباحث
- وقتی ربیع بن خُثَیم گرفتار بیماری فلج شد، به او گفتند: کاش به مداوا میپرداختی! گفت: من میدانم که دواء حقّ است، ولی عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسلهای بسیاری در این بین را به یاد آوردم که بیماریهایی و پزشکانی داشتند، ولی نه درمانگری ماند و نه درمانپذیری؛ همه رفتند و کسی در این دنیای فانی، باقی نماند[۲].
- انتقاد: متأسفانه در این سخن، زهد اسلامی گرفتار افراطیگری شده و کسی که زاهد شمرده میشود، روش خودش را از مسیر صحیح عموم عاقلان جدا کرده است و البته چنین تفسیری از زهد، بهدور از میانهروی اسلامی است و نه از نظر عقل، صحیح است و نه از نظر شرع.
- اسود بن یزید در عبادت کردن میکوشید و روزه میگرفت تا اینکه رنگش به سبزی و زردی میگرایید و علقمة بن قیس به او میگفت: چرا این بدن را عذاب میدهی؟ و اسود میگفت: این امر، مهمّ است و من کرامت و راحت همین جسد را میخواهم. وقتی زمان احتضارش رسید، گریست، گفتند: این بیتابی از بهر چیست؟ گفت: چرا بیتابی نکنم؟! اگر خدا مرا بیامرزد باز هم حیا از کردارهایم مرا غمگین سازد[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.