توحید (دستغیب): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[رده:مباحث خاص کلامی]] | [[رده:مباحث خاص کلامی]] | ||
[[رده:الهیات (توحید)]] | [[رده:الهیات (توحید)]] | ||
[[رده:اثبات واجب، توحید، | [[رده:اثبات واجب، توحید، تجسیم، تشبیه، حلول و اتحاد، معرفت باری]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]] | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] |
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۰
توحید | |
---|---|
پدیدآوران | دستغیب، عبدالحسین (نويسنده) |
ناشر | کتابخانه مسجد جامع عتيق شیراز |
مکان نشر | ایران - شیراز |
سال نشر | 1360ش |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | توحید |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د5ت9 217/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
توحید آخرین اثر آیتالله سید عبدالحسین دستغیب (1292-1360ش)، کتابی است در اثبات یگانگی خداوند و مباحث مربوط به آن. مطالب کتاب، حاصل سخنرانیهای شهید دستغیب و پیادهسازی آنها میباشد.
با نگاهی به فهرست و مطالب کتاب، میتوان به صدق این گفته پی برد که این اثر، راهنمای تمسک به عروة الوثقی و آشنایی بیشتر با اسم و فعل و صفت خداوند و یاد نعمتهای بیپایان اوست. ایشان با بیانی ساده و روان و در عین حال، زیبا و دلنشین، به بحث پیرامون توحید الهی پرداخته است[۱].
بحثهای این کتاب، در اطراف خدا و اسم و فعل و صفت او میباشد و از توحید حق، پس از اثبات صانع و از اسماء حسنی و صفات علیای خداوند، به مقداری که خوانندگان به اندازه استعدادشان بهره ببرند، بحث شده است و همانطور که شیوه شهید دستغیب میباشد، در بیان مطالب، نهایت سادگی به کار رفته و اگر جایی احیاناً از اصطلاحات علمی صحبت به میان آمده، با شرح و توضیح مطلب، آن را جبران نموده است[۲].
مطالب در سیودو قسمت، در اختیار خواننده قرار گرفته است. در بخشی از کتاب، به بیان این نکته پرداخته شده است که سرآغاز دین الهی و نخستین دعوت پیغمبران و اولین برنامه مکتبهای الهی، شناخت خداست و اولین حرکت فکری بشر، باید درباره خدا باشد و از آن، معرفت اجمالی فطری رو به کمال برود و به معرفت تفصیلی راه یابد. یعنی بشناسد که این عالم را صانعی است و جهان پدیده است و هر پدیده را پدیدآورندهای است. نویسنده معتقد است این حد از معرفت، فطری بوده و هر بشری این معنی را در ذات خود میباشد که هیچ چیزی بدون علت و سبب پیدا نمیشود[۳].
در بخشی دیگر از کتاب، حرکات کمی و کیفی، نشانه محرک دانا دانسته شده و به این موضوع اشاره شده است که معرف پروردگار، امری فطری بوده و دلالت اثر بر مؤثر، دلالت مصنوع بر صانع و دلالت معلول بر علت، نزد عقل، امری بدیهی است و انسان هر متحرکی را دید، متوجه محرک آن میگردد و حرکات کرات بیشمار را که میبیند، به محرک صاحب اراده و علم و قدرت بیپایان، پی خواهد برد[۴].
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.