التربية الإسلامية في المدرسة: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''التربية الإسلامية في المدرسة''' تألیف دکتر علی عبدالحلیم | '''التربية الإسلامية في المدرسة''' تألیف دکتر [[عبدالحلیم محمود، علی|علی عبدالحلیم محمود]]، کتاب حاضر که جلد دوم از مجموعهاى است پنججلدى با فروست: التربیه الاسلامیه المعاصره، از مقدمهاى یکصدصفحهاى و سه بخش دوفصلى پدید آمده است. | ||
هدف از نگارش این اثر روشن ساختن ابعاد گوناگون تربیت اسلامى در مدرسه اسلامى و زدودن غبار اتهام از مدرسه اسلامى و بیان شایستگى آن براى تربیت انسان صالحى است که اسلام قلبش را از مهر مردم و خیرخواهى براى آنان و عشق به کار و دعوت مردم به دین حق لبریز ساخته است (ص 7-8). | هدف از نگارش این اثر روشن ساختن ابعاد گوناگون تربیت اسلامى در مدرسه اسلامى و زدودن غبار اتهام از مدرسه اسلامى و بیان شایستگى آن براى تربیت انسان صالحى است که اسلام قلبش را از مهر مردم و خیرخواهى براى آنان و عشق به کار و دعوت مردم به دین حق لبریز ساخته است (ص 7-8). | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
روشهاى خاص مورد اشاره در متن عبارتاند از: روشهاى تدریس، وسایل کمکآموزشى، فعالیتهاى فوق برنامه و برونمدرسهاى، خدمات اجتماعى و آموزشى مدرسه در درون و بیرون مدرسه. | روشهاى خاص مورد اشاره در متن عبارتاند از: روشهاى تدریس، وسایل کمکآموزشى، فعالیتهاى فوق برنامه و برونمدرسهاى، خدمات اجتماعى و آموزشى مدرسه در درون و بیرون مدرسه. | ||
گفتنى است متن اثر خالى از غلط نیفتاده است، مثلاً در صفحه 73، وفات ابوالحسن قابسى، سال 539 ق ضبط شده است حال آنکه وى در 403 ق از دنیا رفته است. نام کتاب قابسى به صورت احوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین ضبط شده است، درست آن الرساله المفصله لاحوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین است. در همین صفحه مطالبى از زبان جاحظ اما بدون ذکر منبع آورده شده است. نیز آمده است که جاحظ در رساله المعلمین برنامه کمابیش مفصلى براى آموزش کودکان بیان کرده است. حال آنکه همه متن شناختهشده و موجود رساله المعلمین جاحظ به 300 واژه نمىرسد. | گفتنى است متن اثر خالى از غلط نیفتاده است، مثلاً در صفحه 73، وفات ابوالحسن قابسى، سال 539 ق ضبط شده است حال آنکه وى در 403 ق از دنیا رفته است. نام کتاب قابسى به صورت احوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین ضبط شده است، درست آن الرساله المفصله لاحوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین است. در همین صفحه مطالبى از زبان [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اما بدون ذکر منبع آورده شده است. نیز آمده است که [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در رساله المعلمین برنامه کمابیش مفصلى براى آموزش کودکان بیان کرده است. حال آنکه همه متن شناختهشده و موجود رساله المعلمین جاحظ به 300 واژه نمىرسد. | ||
* مطالعه منابع ذیل نیز مفید است: | * مطالعه منابع ذیل نیز مفید است: |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۶
التربية الإسلامية في المدرسة | |
---|---|
پدیدآوران | عبدالحلیم محمود، علی (نویسنده) |
ناشر | دارالتوزیع و النشر الاسلامیة |
مکان نشر | قاهره |
سال نشر | 1425ق/2004م |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش,آموزش و پرورش کودکان |
کد کنگره | LC۹۰۴/م۳/ت۴۲ |
التربية الإسلامية في المدرسة تألیف دکتر علی عبدالحلیم محمود، کتاب حاضر که جلد دوم از مجموعهاى است پنججلدى با فروست: التربیه الاسلامیه المعاصره، از مقدمهاى یکصدصفحهاى و سه بخش دوفصلى پدید آمده است.
هدف از نگارش این اثر روشن ساختن ابعاد گوناگون تربیت اسلامى در مدرسه اسلامى و زدودن غبار اتهام از مدرسه اسلامى و بیان شایستگى آن براى تربیت انسان صالحى است که اسلام قلبش را از مهر مردم و خیرخواهى براى آنان و عشق به کار و دعوت مردم به دین حق لبریز ساخته است (ص 7-8).
در مقدمه بلند کتاب که نگارنده مطالعه آن را لازمه فهم کتاب دانسته است از دو موضوع سخن رفته است: تعلیم و تربیت؛ مدرسه و نهادهاى یارىکننده آن. نگارنده در شرح موضوع نخست، پس از بیان معناى تعلیم و تربیت و مفهوم تعلیم در قرآن و اشارتى به فرق میان تعلیم و تربیت، از ضرورت تربیت و ضرورت تربیت اسلامى یاد کرده است. آنگاه به واکاوى هشت مکتب تربیتى یعنى مکتب: اخلاقى، عقلى، دینى، طبیعى، اجتماعى، سیاسى، زیباشناختى، منفعتگرا پرداخته شده است.
براى بازشکافت موضوع دوم یعنى مدرسه و نهادهاى مساعد آن، ابتدا از تاریخ مدرسه در تمدنهاى کهن: مصر، ایران، یهود، هند، یونان، روم، مسیحیان، یاد شده است؛ سپس به تاریخ مدرسه در اسلام و نهادهاى مساعدى چون: مکتب، مسجد، کتابخانه، خانههاى بزرگان و اشراف و عالمان، بادیه، کاغذفروشان، کتابخانههاى عمومى و خصوصى پرداخته شده است.
عنوان بخش یکم، مدرسه اسلامى در جامعه است. در فصل اول این بخش دوفصلى با رویکردى تاریخى به مدرسه اسلامى پرداخته شده و از این رهگذر به پیدایش مدرسه در اسلام، علل آن، بنامترین پدیدآورندگان مدرسه در اسلام و مشهورترین عالمانى که به آموزش دیگران پرداختهاند، برنامه درسى مدارس اسلامى قدیم، مراحل آموزش در مکتب و مسجد و مدرسه، تنبیه در مدارس قدیم، پرداخته شده است.
در این فصل، از جمله ادعا شده است اولین مدرسه در اسلام در شهر نیشابور در پیش از سال 198 ق به دستور مأمون عباسى پیش از آنکه خلیفه شود ساخته شده است. نگارنده براى این گزارش بسیار مهم تاریخى که بسیارى از گزارشهاى دیگران دربارۀ پیدایش مدرسه در اسلام را نقض کرده، هیچ سند و مدرکى نیاورده است (ص 108).
در فصل دوم این بخش به مدرسه اسلامى در قرن چهاردهم هجرى نظر شده است. مراد از مدرسه اسلامى، مدرسه در جهان اسلام است و در شرح موضوع پس از اشارتى کوتاه به حرکتهاى استعمارى دولتهاى غربى در قرن گذشته در جهان اسلام و تأثیرات اقدامات آنان بر تعلیم و تربیت در کشورهاى اسلامى، به چند بحث پرداخته شده است: مشکلات و موانع بر سر راه مدرسه اسلامى، شخصیت مدرسه اسلامى و جایگاه آن در ساختن جامعه، از مدرسه اسلامى چه انتظارى مىرود؟، مدرسه اسلامى و جریانهاى مخالف آن.
مدرسه اسلامى معاصر، عنوان بخش دوم است و در آن پس از مقدمهاى دربارۀ تهدیدهایى که در قرن بیستم میلادى دامنگیر مدارس اسلامى شد، اشارتى شده است به آنچه مصطفى کمال (آتاتورک) در ترکیه کرد که شمار فراوان مدارس اسلامى را با اقدامات ضد دینى خود که برخاسته از شیر مادر یهودى او بوده است در 1925 م به 26 باب، در 1927 م به 2 باب رسانید و در 1930 م بساط مدارس اسلامى (حوزههاى علمیه) را در ترکیه برچید، نیز به اقدامات ضد انسانى و ضد اسلامى فرانسویان اشغالگر در الجزایر در طول یکصد سال تلاشهاى شوم آنها براى از میان بردن مدرسه و فرهنگ آموزشى اسلامى در الجزایر اشاره شده است.
در فصل یکم این بخش، ابتدا به اقدامات ضد اسلامى شمارى از حاکمان کشورهاى اسلامى علیه اسلام و تأثیرات نامبارک این اقدامات بر مدرسه اسلامى پرداخته شده؛ از آنهاست: محمد على پاشا در مصر، آتاتورک در ترکیه، رضا پهلوى در ایران، جمال عبدالناصر در مصر. نگارنده از میان سران یادشده از آتاتورک و محمد على پاشا و عبدالناصر با تفصیل یاد کرده است؛ سپس به اقدامات مصلحان مسلمان علیه این حاکمان ضد دین پرداخته شده است. کسانى یا تشکیلاتى چون: شیخ بدیعالزمان نورسى (1292-1379 ق) در ترکیه و دو جنبش نورى و اتحاد محمدى که پدید آورد، نیز جنبش نقشبندیه و تیجانیه در ترکیه، جنبش سنوسیه در لیبى، شوکانیه در یمن، جنبش جمالالدین [اسدآبادى] و محمد عبده در مصر، عبدالرحمن کواکبى در سوریه، فداییان اسلام در ایران، جماعت اسلامى در پاکستان، اخوانالمسلمین در مصر، حزب ماشومى در اندونزى.
در ادامه این بحث، از جایگاه علم و تعلیم در اسلام و فعالیتهاى تخریبى غربیانى چون: کرومر، دانلوپ، آربرى، زویمر علیه آموزش در جهان اسلام و نیز تربیت اسلامى و مقایسه آن با تربیت غربى و برترىهاى آن سخن رفته است و با اشارتى به انواع و مراحل مدرسه اسلامى، فصل به فرجام رسیده است.
فصل دوم این بخش دربارۀ تأسیس مدرسه اسلامى و ساختار ادارى آن است و در پاسخ به این پرسش که بر کیست که مدرسه اسلامى برپا کند، دولت و وزارت اوقاف، صاحبان صنایع و شرکتهاى بزرگ و ثروتمندان، بانکها و نهادهاى پولى، نهادهاى اجتماعى مدنى غیردولتى، احزاب و تشکلهاى سیاسى، سازمانهاى تربیتى جهان اسلام مسئول این امر معرفى شدهاند.
در شرح ساختار ادارى مدرسه اسلامى از مدیر و معاونان او و مسئولیتهاى آنان، تقسیمات درونساختارى، بودجه مدرسه، محل تأمین بودجه مدرسه، خدمات آموزشى مدرسه، خدمات اجتماعى مدرسه، فعالیتهاى گوناگون در مدرسه، یاد شده است.
هدفها و روشها در مدرسه اسلامى، عنوان بخش سوم است. در فصل یکم این بخش، هدفهاى مدرسه اسلامى به عام و خاص تقسیم شده است. در شرح هدفهاى کلى یا عام از ایجاد عقاید صحیح در شاگردان، ایجاد اندیشه درست نسبت به عبادات و تکوین [روحیه] عبادت در آنها، ایجاد اخلاق اسلامى در شاگردان یاد شده است.
هدفهاى خاص مدرسه اسلامى شامل این مواد است: آموزش دانش و معرفت به فراگیرندگان، پرورش فرهنگ عمومى در آنان، مجهز ساختن آنان به حرفه و فن و هنر، آموزش سیره نبوى(ص) به آنان، آشنا ساختن آنها با تاریخ اسلام و کشورشان.
فصل دوم بخش فرجامین کتاب دربارۀ روشهاى آموزشى در مدرسه اسلامى است. در این فصل، روش، در معنایى اعم از عامل، ابزار، روش به کار رفته است. نگارنده روشها را نیز به کلى و خاص تقسیم کرده است. روشهاى کلى شامل موارد ذیل است: ساختمان آموزشى، تربیت معلم شایسته، تهیه و تدوین برنامه آموزشى مناسب، تهیه کتاب درسى خوب، فراهم ساختن کتابخانه مجهز در مدرسه، ایجاد فضاى آموزشى مناسب.
روشهاى خاص مورد اشاره در متن عبارتاند از: روشهاى تدریس، وسایل کمکآموزشى، فعالیتهاى فوق برنامه و برونمدرسهاى، خدمات اجتماعى و آموزشى مدرسه در درون و بیرون مدرسه.
گفتنى است متن اثر خالى از غلط نیفتاده است، مثلاً در صفحه 73، وفات ابوالحسن قابسى، سال 539 ق ضبط شده است حال آنکه وى در 403 ق از دنیا رفته است. نام کتاب قابسى به صورت احوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین ضبط شده است، درست آن الرساله المفصله لاحوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین است. در همین صفحه مطالبى از زبان جاحظ اما بدون ذکر منبع آورده شده است. نیز آمده است که جاحظ در رساله المعلمین برنامه کمابیش مفصلى براى آموزش کودکان بیان کرده است. حال آنکه همه متن شناختهشده و موجود رساله المعلمین جاحظ به 300 واژه نمىرسد.
- مطالعه منابع ذیل نیز مفید است:
احمد شلبى، تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه محمدحسین ساکت (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1361)؛ منیرالدین احمد، نهاد آموزش اسلامى، ترجمه محمدحسین ساکت (تهران، نگاه معاصر، 1384)؛ احمد فؤاد اهوانى، التربیه الاسلامیه او التعلیم فى رأى القابسى (قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1955 م)؛ محمد عزیز ساحلى، قضیه التربیه والتعلیم من خلال فکر زعماء الاصلاح (بیروت، دار صادر، 1995 م).[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص112-115
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.