در محضر روحالله (حضور قلب در نماز): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می آورد' به 'میآورد') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
عمودیت دارد... و برُاق سیر و رفرف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب نماز است. | عمودیت دارد... و برُاق سیر و رفرف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب نماز است. | ||
امام در ماه رمضان، در هوای پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط، روزی هجده ساعت روزه می گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل به جا | امام در ماه رمضان، در هوای پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط، روزی هجده ساعت روزه می گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل به جا نمیآوردند افطار نمی کردند. | ||
'''باطن و سرّ نماز:''' | '''باطن و سرّ نماز:''' |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۹
در محضر روحالله (حضور قلب در نماز) | |
---|---|
پدیدآوران | قدوسیزاده، حسن (نویسنده) |
ناشر | دفتر نشر معارف |
موضوع | برگرفته از آثار حضرت امام(ره)، حضور قلب در نماز |
کد کنگره | |
در محضر روحالله (حضور قلب در نماز) تألیف حسن قدوسیزاده
نماز در دیدگاه حضرت امام از اهمیتی خاص و جایگاهی واال برخوردار است به گونه ای که به جرأت میتوان گفت: آنچه در سیره علمی و عملی آن بزرگوار مانند ماه تمام درخشش دارد، نماز است. شاهد این سخن، دو تألیف باعظمت «سرالصلوه» و «آداب الصلوه» است.
هدف اصلی از گردآوری این کتاب، آشنایی جوانان با دیدگاههای ناب حضرت امام درباره نماز است، چرا که به قول آن بزرگوار: «نماز همراه با حضور قلب، معجونی است الهی که برای تمام دردها و نقص های نفوس فراهم آمده».
این مجموعه در شش فصل جمع آوری شده که عنوانها عبارتند از:
فصل اول: اهمیت نماز در سیره علمی و عملی امام نماز
فصل دوم: باطن و سر
فصل سوم: ثمرات و اهمیت حضور قلب در نماز
فصل چهارم: موانع حضور قلب در نماز
فصل پنجم: عوامل حضور قلب در نماز
فصل ششم: مراتب حضور قلب در نماز
عمودیت دارد... و برُاق سیر و رفرف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب نماز است.
امام در ماه رمضان، در هوای پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط، روزی هجده ساعت روزه می گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل به جا نمیآوردند افطار نمی کردند.
باطن و سرّ نماز:
به اعتقاد حضرت امام نماز را صورتی است باطنی که حیات واقعی نماز وابسته به آن است و همین صورت باطنی، حقیقت نماز را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، باطن نماز دارای صورتی غیبی و ملکوتی است که حیات و شعور برزخی دارد و در عالم ملکوت به شکل موجودی زیبا و نورانی یا زشت و ظلمانی جلوه گر میشود و قدم به قدم همراه انسان است به-گونه ای که قبولی یا عدم قبولی نماز و سایر عبادات انسان وابسته به آن است.
ثمرات و اهمیت حضور قلب در نماز:
«قبولی نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشد از درجه اعتبار ساقط و لایق محضر حضرت حق نیست و مورد قبول نمیشود... و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط میشود.»
1.فنای اراده نفس و قوای آن در اراده حق: مهمترین ثمره حضور قلب در نماز، شکست جنود ابلیس و تقویت اراده نفس در مُلک و ملکوت هستی است به گونه ای که خدای سبحان، اراده انسان را در عوالم غیب نافذ فرماید و او را مثل اعلای خود قرار دهد.
2.اقبال حضرت حق و رفع حجاب ها
3.قبولی تمام عبادات: قبولی نماز شرط قبولی سایر اعمال است، و اگر نماز قبول نشود، به اعمال دیگر اصلا نظر نکنند.
موانع حضور قلب در نماز:
الف) موانع بیرونی: گاهی از امور خارجه و طرق حواسّ ظاهره حاصل میشود،مثل آنکه گوش انسان درحال عبادت چیزی بشنود و خاطر به آن متعلق شده مبدأ تخیلات و تفکرات باطنیه گردد و واهمه و متصربفه در آن تصرف نموده از شاخه ای به شاخه ای پرواز کند... و طیق علاج این امور را گرچه فرمودند رفع این اسباب است، مثل آن که در بیت تاریکی یا محل خلوتی بایستد و چشم خود را در وقت نماز ببندد.
ب) موانع درونی: و گاهی تشتّت خاطر و مانع از حضور قلب، از امور باطنه است و آن به طریق کلی دو منشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ برگردد:
1. هرزه گردی خیال 2. حبّ دنیا
عوامل حضور قلب در نماز:
الف) فراغت برای عبادت: «بدان که فراغت برای عبادت حاصل شود به فراغت وقت برای آن و فراغت قلب و این امر از مهمات است در باب عبادات که حضور قلب بدون آن تحقق پیدا نکند و عبادت بی حضور قلب قیمتی ندارد. و آنچه باعث حضور قلب شود دو امر است: یکی فراغت وقت و قلب، و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را.
مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزی برای عبادت خود وقتی را معین کند که در آن وقت، خود را موظف بداند فقط به عبادت و اشتغال دیگری را برای خود در آن وقت قرار ندهد و از فراغت وقت مهمتر، فراغت قلب است. بلکه فراغت وقت نیز مقدمه ای برای این فراغت است. و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایی فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتته منصرف نماید، و دل را یکسره خالی و خالص برای توجه به عبادت و مناجات با حق تعالی نماید».
ب) توجه به اسرار باطنی نماز: «بدان که حضور قلب در عبادات حاصل نشود مگر به افهام نمودن به قلب اهمیت عبادات را. و آن درحقیقت میسور نشود مگر به فهمیدن اسرار و حقایق آنها»....
مراتب حضور قلب در نماز:
«پس از آنکه معلوم شد که حضور قلب در عبادات، قلب و روح عبادات است و نورانیت و مراتب کمال آن بسته است به حضور قلب و مراتب آن، اکنون باید دانست که از برای حضور قلب مراتبی است که بعضی از آن مراتب اختصاص دارد به اولیای حق، و دست دیگران از وصول به آن کوتاه است، ولی بعض مراتب آن برای سلسله رعیت نیز ممکن الحصول است، و باید دانست که حضور قلب به طریق کلی منقسم شود
به دو قسمت عمده: یکی حضور قلب در عبادت، و دیگر حضور قلب در معبود.»
الف) حضور قلب در عبادت: پس از برای آن نیز مراتبی است که عمده آن دو مرتبه است: 1. حضور قلب اجمالی در عبادت و 2. حضور قلب تفصیلی در عبادت.
ب) حضور قلب در معبود: و آن نیز دارای مراتبی است که عمده آن سه مرتبه است:
1.یکی حضور قلب در تجلیات افعالی) و مقصود آن است که شخص عابد سالک علما و برهانا بداند که تمام مراتب وجود و مشاهد غیب و شهود پرتو فیض تجلیً ذات اقدًس هستند، و از اخیره عالم طبیعت تا سرچشمه ملکوت اعلی و جبروت اعظم به یک طور و یک نحو حاضرند در پیشگاه مقدسش)...
2.حضور قلب در تجلیات اسمائی و صفاتی(و اگر قلب سالک از پرتو فیض اقدس در ازل قابلیتش بیش از این باشد، پس از این صعق به خود آید و انس حاصل کند و به مملکت خود رجوع کند و مورد تجلیات اسمائیه شود، و همان مراتب را طی کرده به فنای صفاتی نائل شود، و به مناسبت عین ثابتش در اسمی از اسماء الهیه فانی گردد).
3.حضور قلب در تجلیات ذاتی(و اگر از تجلی فیض اقدس، استعداد بیش از این اندازه باشد، پس از این صعق و فنا نیز انس حاصل آید و سالک به خود آید و مورد تجلیات ذاتیه گردد؛ تا آخر مرتبه فنای ذاتی و صعق کلی سیر تمام شود و فنای تامّ حاصل آید).[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص32-33
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) در دانشگاهها