ابن مرحل، مالک بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در مالقه قرائات سبع را نزد احمد بن فحّام فراگرفت و چندی به حرفه توثیق (ثبت و تنظیم قراردادها و نامههای رسمى) پرداخت. سپس به اشبیلیه رفت و از برخى استادان برجسته آن دیار از جمله ابوالقاسم ابن بقى، ابوعلى شلوبین و ابوالحسن ابن دباح، ادب، نحو و قرائت آموخت. مدتى نیز قضای برخى از نواحى غرناطه و جز آن را برعهده داشت. | در مالقه قرائات سبع را نزد احمد بن فحّام فراگرفت و چندی به حرفه توثیق (ثبت و تنظیم قراردادها و نامههای رسمى) پرداخت. سپس به اشبیلیه رفت و از برخى استادان برجسته آن دیار از جمله ابوالقاسم ابن بقى، ابوعلى شلوبین و ابوالحسن ابن دباح، ادب، نحو و قرائت آموخت. مدتى نیز قضای برخى از نواحى غرناطه و جز آن را برعهده داشت. | ||
== | ==مسافرتها، شاگردان== | ||
از زندگى او در اندلس بیش از این اطلاعى در دست نیست. وی احتمالاً پس از سقوط اشبیلیه به دست مسیحیان (646ق/ 1248م)، راهىِ مغرب شد و دیری در سبته اقامت گزید، سپس به فاس رفت و پس از چندی بار دیگر به سبته بازگشت و به تدریس پرداخت. از جمله شاگردان او در سبته احمد بن عبدالله انصاری معروف به رصافى و ابراهیم غافقى را مىتوان نام برد. | از زندگى او در اندلس بیش از این اطلاعى در دست نیست. وی احتمالاً پس از سقوط اشبیلیه به دست مسیحیان (646ق/ 1248م)، راهىِ مغرب شد و دیری در سبته اقامت گزید، سپس به فاس رفت و پس از چندی بار دیگر به سبته بازگشت و به تدریس پرداخت. از جمله شاگردان او در سبته احمد بن عبدالله انصاری معروف به رصافى و ابراهیم غافقى را مىتوان نام برد. | ||
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۵
ابن مُرَحَّل، ابوالحکم مالک بن عبدالرحمان بن على سَبتى مالقى (604 -699ق/1207-1300م)، فقیه، شاعر و ادیب اندلسى.
نسب، ولادت
خاندان او از موالى بنى مخزوم و منتسب به قبیله مصموده از قبایل بربر مغرب بودند.
او خود در مالقه زاده شد، اما بیشتر عمر را در سبته گذراند، از این رو نسبت مالقى و نیز سبتى یافت.
تحصیلات، اساتید، مناصب
در مالقه قرائات سبع را نزد احمد بن فحّام فراگرفت و چندی به حرفه توثیق (ثبت و تنظیم قراردادها و نامههای رسمى) پرداخت. سپس به اشبیلیه رفت و از برخى استادان برجسته آن دیار از جمله ابوالقاسم ابن بقى، ابوعلى شلوبین و ابوالحسن ابن دباح، ادب، نحو و قرائت آموخت. مدتى نیز قضای برخى از نواحى غرناطه و جز آن را برعهده داشت.
مسافرتها، شاگردان
از زندگى او در اندلس بیش از این اطلاعى در دست نیست. وی احتمالاً پس از سقوط اشبیلیه به دست مسیحیان (646ق/ 1248م)، راهىِ مغرب شد و دیری در سبته اقامت گزید، سپس به فاس رفت و پس از چندی بار دیگر به سبته بازگشت و به تدریس پرداخت. از جمله شاگردان او در سبته احمد بن عبدالله انصاری معروف به رصافى و ابراهیم غافقى را مىتوان نام برد.
کاتب سلطان
وی به بارگاه سلاطین مرینى نیز که در آن زمان بر مغرب حکم مىراندند، راه یافت و ابتدا کاتب امیر یعقوب بن عبدالحق (حک 656 - 685ق) شد و سپس در زمره شاعران و مدّاحان خاص وی درآمد و این مقام را تا دوران فرزندان یعقوب یوسف (حک 685 -706ق) و عبدالواحد حفظ کرد.
شاعر سیاسی
وی نیز همچون سایر شاعران دربار در تشویق مردم به حمایت از حاکمان وقت و تحقق بخشیدن به اهداف سیاسى ایشان سهیم بود، چنانکه در اوج کشمکشها و جنگهای مسلمانان و مسیحیان، به یاری یعقوب که در کار تدارک سپاهى برای دفاع از اندلس بود، برخاست و با اشعار خود مردم را به جهاد برضد دشمنان و پیوستن به سپاه یعقوب تشویق کرد.
حسادت همکیشان
بین او و برخى از شعرا و علمای همروزگارش از جمله ابن رشیق و ابن ابى ربیع رقابتى سخت وجود داشته که گاه در قالب هجوهای تلخ و گزنده نمودار شده است. بعید نیست که نزدیکى بیش از حد وی به امیر، حسادت همگنانش را نسبت به او برانگیخته و باعث بروز این اختلافات و رقابتها شده باشد.
وفات
ابن مرحل سرانجام در تاریخى که بر ما روشن نیست، از سبته به فاس رفت و همانجا درگذشت.
سراینده اشعار تعلیمى
وی در علوم مختلفى چون فقه، نحو و روایت شعر و ادب دست داشته، حال آنکه عمده شهرت وی در منظومههای اوست و در حقیقت او را باید یکى از بزرگترین سرایندگان اشعار تعلیمى به شمار آورد.
آثار
آثاری که وی به نظم درآورده، عبارتند از:
- التیسیر ابوعمرو دانى با نام التبیین و التبصیر، در بیش از 200 بیت؛
- فصیح ثعلب به نام الموطأه؛ در حدود 300 بیت که در عین حال الفاظ و برخى معانى دشوار آن را نیز شرح کرده است. این قصیده در بین علمای مغرب زمین شهرت داشته و محمد بن طیب فاسى آن را در 2 جلد شرح کرده است. نسخههای متعدد الموطأه در مصر، مراکش، عراق و دمشق موجود است؛
- غریب القرآن ابن عزیز؛
- اختصار اصلاح المنطق ابن عربى؛
- ثلث اول از کتاب ادب الکاتب ابن قتیبه؛
- الحلى و رتب الامثال ابوعبید؛
- الرمى بالحصى و الضرب بالعصا؛در پاسخ به اعتراضات نحوی ابن ابى ربیع تألیف کرده بود. این کتاب که مقری آن را مبتذل و بىارزش خوانده، ظاهراً تنها تألیف منثور ابن مرحل بوده که در سه جزء تألیف شده بود و بخشى از جزء اول آن را عبدالله گنون با تصرف و تلخیص در کتاب النبوغ المغربى آورده است.
از 5 کتاب اخیر اثری بر جای نمانده است.
ابن مرحل منظومههایى نیز در موضوعات مختلف سروده است، بدین قرار:
ارجوزه فى العروض؛ ارجوزه فى النحو؛ الدوبیت؛ سلک المنحل لمالک بن المرحل؛ قصیده اللؤلؤ و المرجان و القصیده الواضحه.
نیز آنچه از اشعار او در مدح رسول اکرم(ص) (بدیعیات) در دست است، اینهاست:
القصائد العشرینیات المحمدیات؛ القصیده الوتریه فى مدح خیر البریه؛ المعشّرات النبویه، و الوسیله الکبری المرجوّ نفعها فى الاخری.
دیوان شعری نیز به او نسبت دادهاند که برخى آن را الجوالات خواندهاند[۱].
پانویس
- ↑ صادقى، مریم، ج4، ص600-599
منابع مقاله
صادقى، مریم، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.