حیات معنوی مولوی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURحیات معنوی مولویJ1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کمپانی زارع، مهدی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نشر نگاه معاصر | مکان نشر = تهران | سال نشر =1390 | کد اتوماسیون =AU...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''حیات معنوی مولوی''' تألیف مهدی کمپانی | '''حیات معنوی مولوی''' تألیف [[کمپانی زارع، مهدی|مهدی کمپانی زارع]]، این کتاب، با استفاده از منابع دست اول، زندگی و شرح حال [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را از تولد تا وفات به طور تحلیلی و دقیق و تا حدودی واقع بینانه نقد و بررسی کرده و برخی از شبههها را پاسخ داده و بسیاری از زوایای مبهم زندگی او را روشن نموده است. | ||
نگارنده پس از یک مقدمه، ابتدا از موقعیت ممتاز و تاریخی بلخ، زادگاه مولانا، سخن میگوید و به این مسأله میپردازد که راستی مولانا در کجا متولد شد در بلخ یا در وَخش؟ با بررسی دیدگاه فریتز مایر و دیگر مستشرقانی که در مورد محل تولد مولانا ایجاد شبهه کردهاند، ریشههای این شبهه را بررسی کرده و ادعای آنان را کاملا بیاساس خوانده و بلخ را زادگاه اصلی مولانا معرفی کرده است. | نگارنده پس از یک مقدمه، ابتدا از موقعیت ممتاز و تاریخی بلخ، زادگاه مولانا، سخن میگوید و به این مسأله میپردازد که راستی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در کجا متولد شد در بلخ یا در وَخش؟ با بررسی دیدگاه فریتز مایر و دیگر مستشرقانی که در مورد محل تولد [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] ایجاد شبهه کردهاند، ریشههای این شبهه را بررسی کرده و ادعای آنان را کاملا بیاساس خوانده و بلخ را زادگاه اصلی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] معرفی کرده است. | ||
در ادامه، با معرفی بهاءولد، پدر مولانا، به عنوان بزرگترین عالم و سلطان العلمای بلخ، علت مهاجرت آنها و ارتباط بهاءولد با فخررازی و خوارزمشاه را به دقت تشریح میکند. | در ادامه، با معرفی بهاءولد، پدر مولانا، به عنوان بزرگترین عالم و سلطان العلمای بلخ، علت مهاجرت آنها و ارتباط بهاءولد با فخررازی و خوارزمشاه را به دقت تشریح میکند. | ||
دیدار مولانا با عطار از موارد مبهم زندگی مولاناست که نگارنده در این مورد، اصل دیدار را محتمل، اما ماجرای پیشبینی عطار از آینده مولانا را افسانه میداند. | دیدار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] با [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] از موارد مبهم زندگی مولاناست که نگارنده در این مورد، اصل دیدار را محتمل، اما ماجرای پیشبینی [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] از آینده مولانا را افسانه میداند. | ||
در این کتاب مسیر کاروان بهاءولد از نیشابور تا بغداد، مکه و قونیه، تا هنگام درگذشت بهاء ولد در قونیه، با تمام رخدادهای آن، پیگیری میشود. پس از آن، از حضور محقق ترمذی در قونیه و از نقش سازندۀ او در تحصیل و به کمال رسیدن مولانا سخن به میان آمده است. | در این کتاب مسیر کاروان بهاءولد از نیشابور تا بغداد، مکه و قونیه، تا هنگام درگذشت بهاء ولد در قونیه، با تمام رخدادهای آن، پیگیری میشود. پس از آن، از حضور محقق ترمذی در قونیه و از نقش سازندۀ او در تحصیل و به کمال رسیدن مولانا سخن به میان آمده است. | ||
طلوع شمس در آسمان قونیه و ماجراهای آن و تحول شگفتانگیز مولانا پس از دیدار شمس از بخشهای برجسته و خواندنی این کتاب است. | طلوع شمس در آسمان قونیه و ماجراهای آن و تحول شگفتانگیز مولانا پس از دیدار شمس از بخشهای برجسته و خواندنی این کتاب است. | ||
نویسنده در این تحقیق ماجرای قتل شمس را در قونیه آنگونه که در تاریخ آمده است، نامعتبر و اقسانه میخواند و احتمال میدهد که شمس به تبریز بازگشته باشد. | نویسنده در این تحقیق ماجرای قتل شمس را در قونیه آنگونه که در تاریخ آمده است، نامعتبر و اقسانه میخواند و احتمال میدهد که شمس به تبریز بازگشته باشد. | ||
پس از بررسی ماجرای شمس، عناوین ذیل از مهمترین فصلهای دیگر کتاب است. | پس از بررسی ماجرای شمس، عناوین ذیل از مهمترین فصلهای دیگر کتاب است. | ||
مولانا و سماع مولانا؛ صلاحالدین زرکوب؛ مولانا جامعه و سیاست؛ مولانا و حسامالدین؛ مولانا و معاصران؛ شیوۀ سلوک و حسن خلق مولانا؛ منابع و مآخذ کتاب در شش صفحه و نیز نمایه نامها در پایان کتاب آمده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص53-54</ref> | مولانا و سماع مولانا؛ صلاحالدین زرکوب؛ مولانا جامعه و سیاست؛ مولانا و حسامالدین؛ [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و معاصران؛ شیوۀ سلوک و حسن خلق مولانا؛ منابع و مآخذ کتاب در شش صفحه و نیز نمایه نامها در پایان کتاب آمده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص53-54</ref> | ||
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۳
حیات معنوی مولوی | |
---|---|
پدیدآوران | کمپانی زارع، مهدی (نویسنده) |
ناشر | نشر نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1390 |
چاپ | اول |
کد کنگره | |
حیات معنوی مولوی تألیف مهدی کمپانی زارع، این کتاب، با استفاده از منابع دست اول، زندگی و شرح حال مولانا را از تولد تا وفات به طور تحلیلی و دقیق و تا حدودی واقع بینانه نقد و بررسی کرده و برخی از شبههها را پاسخ داده و بسیاری از زوایای مبهم زندگی او را روشن نموده است.
نگارنده پس از یک مقدمه، ابتدا از موقعیت ممتاز و تاریخی بلخ، زادگاه مولانا، سخن میگوید و به این مسأله میپردازد که راستی مولانا در کجا متولد شد در بلخ یا در وَخش؟ با بررسی دیدگاه فریتز مایر و دیگر مستشرقانی که در مورد محل تولد مولانا ایجاد شبهه کردهاند، ریشههای این شبهه را بررسی کرده و ادعای آنان را کاملا بیاساس خوانده و بلخ را زادگاه اصلی مولانا معرفی کرده است.
در ادامه، با معرفی بهاءولد، پدر مولانا، به عنوان بزرگترین عالم و سلطان العلمای بلخ، علت مهاجرت آنها و ارتباط بهاءولد با فخررازی و خوارزمشاه را به دقت تشریح میکند.
دیدار مولانا با عطار از موارد مبهم زندگی مولاناست که نگارنده در این مورد، اصل دیدار را محتمل، اما ماجرای پیشبینی عطار از آینده مولانا را افسانه میداند.
در این کتاب مسیر کاروان بهاءولد از نیشابور تا بغداد، مکه و قونیه، تا هنگام درگذشت بهاء ولد در قونیه، با تمام رخدادهای آن، پیگیری میشود. پس از آن، از حضور محقق ترمذی در قونیه و از نقش سازندۀ او در تحصیل و به کمال رسیدن مولانا سخن به میان آمده است.
طلوع شمس در آسمان قونیه و ماجراهای آن و تحول شگفتانگیز مولانا پس از دیدار شمس از بخشهای برجسته و خواندنی این کتاب است.
نویسنده در این تحقیق ماجرای قتل شمس را در قونیه آنگونه که در تاریخ آمده است، نامعتبر و اقسانه میخواند و احتمال میدهد که شمس به تبریز بازگشته باشد.
پس از بررسی ماجرای شمس، عناوین ذیل از مهمترین فصلهای دیگر کتاب است.
مولانا و سماع مولانا؛ صلاحالدین زرکوب؛ مولانا جامعه و سیاست؛ مولانا و حسامالدین؛ مولانا و معاصران؛ شیوۀ سلوک و حسن خلق مولانا؛ منابع و مآخذ کتاب در شش صفحه و نیز نمایه نامها در پایان کتاب آمده است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص53-54
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.