ابن عذاری، ابی‌العباس‌ احمد بن‌ محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    تنها اثری‌ كه‌ از ابن‌ عذاری‌ به‌ جای‌ مانده‌ كتابى‌ است‌ كه‌ خود آن‌ را:
    تنها اثری‌ كه‌ از ابن‌ عذاری‌ به‌ جای‌ مانده‌ كتابى‌ است‌ كه‌ خود آن‌ را:


    1- البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌
    1-البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌


    نام‌ داده‌ است‌.
    نام‌ داده‌ است‌.
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    ==البیان المشرق==
    ==البیان المشرق==


    لوی‌ پرووانسال‌ در پیش‌ گفتاری‌ كه‌ بر مجلد اول‌ تاریخ‌ ابن‌ عذاری‌ نوشته‌، مى‌گوید این‌ مورخ‌ مغربى‌، همزمان‌ با تألیف‌ البیان‌ المغرب‌، تاریخ‌ مشابهى‌ هم‌ برای‌ مشرق‌ عربى‌ با عنوان‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ بوده‌ است‌. استناد پرووانسال‌ به‌ مقدمه خود ابن‌ عذاری‌ است‌، ولى‌ مؤلف‌ خود به‌ چنین‌ تاریخى‌ تصریح‌ نكرده‌ است‌.
    [[لوی‌ پرووانسال‌]] در پیش‌ گفتاری‌ كه‌ بر مجلد اول‌ تاریخ‌ ابن‌ عذاری‌ نوشته‌، مى‌گوید این‌ مورخ‌ مغربى‌، همزمان‌ با تألیف‌ البیان‌ المغرب‌، تاریخ‌ مشابهى‌ هم‌ برای‌ مشرق‌ عربى‌ با عنوان‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ بوده‌ است‌. استناد پرووانسال‌ به‌ مقدمه خود ابن‌ عذاری‌ است‌، ولى‌ مؤلف‌ خود به‌ چنین‌ تاریخى‌ تصریح‌ نكرده‌ است‌.


    البته‌ تردیدی‌ نیست‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ در تاریخ‌ شرق‌ اسلامى‌ نیز مطالعات‌ گسترده‌ای‌ داشته‌ و به‌ اخبار خلفای‌ مشرق‌ علاقه‌مند بوده‌ است‌، اما اینكه‌ تاریخى‌ به‌ نام‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ باشد، از مقدمه البیان‌ المغرب‌ او بر نمى‌آید. به‌ هر حال‌، اگر هم‌ چنین‌ كتابى‌ را نوشته‌ باشد، هیچ‌ اثری‌ از آن‌ باقى‌ نمانده‌ است‌.
    البته‌ تردیدی‌ نیست‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ در تاریخ‌ شرق‌ اسلامى‌ نیز مطالعات‌ گسترده‌ای‌ داشته‌ و به‌ اخبار خلفای‌ مشرق‌ علاقه‌مند بوده‌ است‌، اما اینكه‌ تاریخى‌ به‌ نام‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ باشد، از مقدمه البیان‌ المغرب‌ او بر نمى‌آید. به‌ هر حال‌، اگر هم‌ چنین‌ كتابى‌ را نوشته‌ باشد، هیچ‌ اثری‌ از آن‌ باقى‌ نمانده‌ است‌.
    خط ۷۵: خط ۷۵:
    ==منابع البیان==
    ==منابع البیان==


    وی‌ چنانكه‌ خود در مقدمه البیان‌ تصریح‌ كرده‌، در تألیف‌ این‌ تاریخ‌ از مآخذ متعددی‌ مانند تاریخ‌ طبری‌، ذیل‌ ابن‌ شرف‌، مختصر ابن‌ حبیب‌، مختصر عَریب‌ بن‌ سعد قرطُبى‌، مِقْباس‌ ابومروان‌، قَبَس‌ ابن‌ حَماد، ذخیره ابن‌ بسّام‌، اخبار الدوله العامریه ابن‌ حَیان‌، نظم‌ الجُمان‌ ابن‌ قطان‌ بكری‌ و غیر آنها بهره‌ جسته‌ و اخبار مربوط به‌ عصر خود را از بزرگان‌ زمان‌ به‌ دست‌ آورده‌ است‌. وی‌ معمولاً به‌ هنگام‌ نقل‌ روایات‌ از دیگران‌، نام‌ مأخذ خود را ذكر مى‌كند، ولى‌ در بعضى‌ موارد نیز به‌ منابع‌ خود اشاره‌ای‌ نمى‌كند.
    وی‌ چنانكه‌ خود در مقدمه البیان‌ تصریح‌ كرده‌، در تألیف‌ این‌ تاریخ‌ از مآخذ متعددی‌ مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ‌ طبری‌]]، ذیل‌ ابن‌ شرف‌، مختصر ابن‌ حبیب‌، مختصر عَریب‌ بن‌ سعد قرطُبى‌، مِقْباس‌ ابومروان‌، قَبَس‌ ابن‌ حَماد، ذخیره ابن‌ بسّام‌، اخبار الدوله العامریه ابن‌ حَیان‌، نظم‌ الجُمان‌ ابن‌ قطان‌ بكری‌ و غیر آنها بهره‌ جسته‌ و اخبار مربوط به‌ عصر خود را از بزرگان‌ زمان‌ به‌ دست‌ آورده‌ است‌. وی‌ معمولاً به‌ هنگام‌ نقل‌ روایات‌ از دیگران‌، نام‌ مأخذ خود را ذكر مى‌كند، ولى‌ در بعضى‌ موارد نیز به‌ منابع‌ خود اشاره‌ای‌ نمى‌كند.
     


    ==اجزاء البیان==
    ==اجزاء البیان==
    خط ۹۵: خط ۹۴:


    1. نخستین‌ بار میان‌ سالهای‌ 1848 تا 1851م‌، مستشرق‌ هلندی‌، راینهارت‌ دوزی‌ از روی‌ یک نسخه خطى‌ موجود در لیدن‌، جزء اول‌ و بخشى‌ از جزء دوم‌ البیان‌ را در دو مجلد در همان‌ شهر به‌ چاپ‌ رساند. چاپ‌ دوزی‌ شرح‌ وقایع‌ مندرج‌ در البیان‌ تا 387ق‌/997م‌، یعنى‌ تا اواسط زمان‌ منصور بن‌ ابى‌ عامر را در بر دارد. فرناندث‌ گنثالث‌ در 1860م‌، بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ به‌ تاریخ‌ شبه‌ جزیره ایبری‌ مربوط است‌ از روی‌ چاپ‌ دوزی‌ به‌ اسپانیایى‌ ترجمه‌ و منتشر كرد. ادموند فانیان‌ نیز میان‌ سال‌های‌ 1901-1904م‌ ترجمه فرانسوی‌ مغلوطى‌ از البیان‌ چاپ‌ دوزی‌ را در الجزایر منتشر نمود كه‌ به‌ عقیده پرووانسال‌ نیاز به‌ ترجمه مجدد یا تجدید نظر كلى‌ دارد.
    1. نخستین‌ بار میان‌ سالهای‌ 1848 تا 1851م‌، مستشرق‌ هلندی‌، راینهارت‌ دوزی‌ از روی‌ یک نسخه خطى‌ موجود در لیدن‌، جزء اول‌ و بخشى‌ از جزء دوم‌ البیان‌ را در دو مجلد در همان‌ شهر به‌ چاپ‌ رساند. چاپ‌ دوزی‌ شرح‌ وقایع‌ مندرج‌ در البیان‌ تا 387ق‌/997م‌، یعنى‌ تا اواسط زمان‌ منصور بن‌ ابى‌ عامر را در بر دارد. فرناندث‌ گنثالث‌ در 1860م‌، بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ به‌ تاریخ‌ شبه‌ جزیره ایبری‌ مربوط است‌ از روی‌ چاپ‌ دوزی‌ به‌ اسپانیایى‌ ترجمه‌ و منتشر كرد. ادموند فانیان‌ نیز میان‌ سال‌های‌ 1901-1904م‌ ترجمه فرانسوی‌ مغلوطى‌ از البیان‌ چاپ‌ دوزی‌ را در الجزایر منتشر نمود كه‌ به‌ عقیده پرووانسال‌ نیاز به‌ ترجمه مجدد یا تجدید نظر كلى‌ دارد.
    2. درست‌ یک قرن‌ پس‌ از نشر نخستین‌ قسمت‌ از البیان‌ توسط دوزی‌، دو مستشرق‌ فرانسوی‌، ژرژ كولن‌ و لوی‌ پرووانسال‌ براساس‌ نسخه كامل‌تری‌ از این‌ تاریخ‌، به‌ تجدید چاپ‌ دوزی‌ اقدام‌ كردند. اینان‌ با استفاده‌ از یک نسخه خطى‌ نویافته‌ كسری‌های‌ چاپ‌ دوزی‌ را رفع‌ كردند. این‌ نسخه‌ شامل‌ دو سوم‌ از البیان‌، یعنى‌ از تاریخ‌ مغرب‌ مسلمان‌ تا پایان‌ دولت‌ موحدون‌ بود، امّا آن‌ دو فقط در تكمیل‌ آن‌ قسمت‌ از البیان‌ كه‌ دوزی‌ قبلاً چاپ‌ كرده‌ بود، از این‌ نسخه خطى‌ جدید بهره‌ گرفتند. بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ این‌ نسخه‌، بعدها در چاپ‌ باقى‌ مانده البیان‌ المغرب‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. از امتیازات‌ چاپ‌ كولن‌ و پرووانسال‌ اشتمال‌ آن‌ بر مقدمه سودمندی‌ است‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ بر تاریخ‌ مفصل‌ خود نوشته‌ (و نسخه مورد استفاده دوزی‌ فاقد آن‌ بوده‌) است‌. پرووانسال‌ قبلاً در 1930م‌، بخش‌ آخر جزء دوم‌ البیان‌ را كه‌ مربوط به‌ سال‌های‌ 393-460ق‌/ 1003- 1068م‌ است‌ با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌، ج‌ 3، تاریخ‌ اسپانیای‌ مسلمان‌ در سده یازدهم‌، در پاریس‌ تصحیح‌ و منتشر كرده‌ بود.  
    2. درست‌ یک قرن‌ پس‌ از نشر نخستین‌ قسمت‌ از البیان‌ توسط دوزی‌، دو مستشرق‌ فرانسوی‌، ژرژ كولن‌ و لوی‌ پرووانسال‌ براساس‌ نسخه كامل‌تری‌ از این‌ تاریخ‌، به‌ تجدید چاپ‌ دوزی‌ اقدام‌ كردند. اینان‌ با استفاده‌ از یک نسخه خطى‌ نویافته‌ كسری‌های‌ چاپ‌ دوزی‌ را رفع‌ كردند. این‌ نسخه‌ شامل‌ دو سوم‌ از البیان‌، یعنى‌ از تاریخ‌ مغرب‌ مسلمان‌ تا پایان‌ دولت‌ موحدون‌ بود، امّا آن‌ دو فقط در تكمیل‌ آن‌ قسمت‌ از البیان‌ كه‌ دوزی‌ قبلاً چاپ‌ كرده‌ بود، از این‌ نسخه خطى‌ جدید بهره‌ گرفتند. بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ این‌ نسخه‌، بعدها در چاپ‌ باقى‌ مانده البیان‌ المغرب‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. از امتیازات‌ چاپ‌ كولن‌ و پرووانسال‌ اشتمال‌ آن‌ بر مقدمه سودمندی‌ است‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ بر تاریخ‌ مفصل‌ خود نوشته‌ (و نسخه مورد استفاده دوزی‌ فاقد آن‌ بوده‌) است‌. پرووانسال‌ قبلاً در 1930م‌، بخش‌ آخر جزء دوم‌ البیان‌ را كه‌ مربوط به‌ سال‌های‌ 393-460ق‌/ 1003- 1068م‌ است‌ با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌، ج‌ 3، تاریخ‌ اسپانیای‌ مسلمان‌ در سده یازدهم‌، در پاریس‌ تصحیح‌ و منتشر كرده‌ بود.  
    3. در 1963 م‌ آمبروسیو هویسى‌ میراندا با همكاری‌ محمد بن‌ تاویت‌ و محمد ابراهیم‌ كتانى‌ بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ را با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌، قسم‌ سوم‌، در تطوان‌ِ مراكش‌ منتشر كرد. این‌ چاپ‌ بر اساس‌ دو نسخه معتبری‌ از بخش‌ موحدون‌ البیان‌ بود كه‌ یكى‌ را كولن‌ و دیگری‌ را پرووانسال‌ در اختیار هویسى‌ میراندا نهاده‌ بودند. نسخه پرووانسال‌ را كه‌ متعلق‌ به‌ موزه بریتانیا بود در واقع‌ فولتون‌ برای‌ وی‌ فرستاده‌ بود. قبل‌ از آن‌ هویسى‌ نوشته‌ای‌ به‌ نام‌ كتاب‌ التواریخ‌ را كه‌ در پاره‌ای‌ مخطوطات‌ به‌ على‌ بن‌ بسام‌ منسوب‌ دانسته‌ بودند، همراه‌ با ترجمه اسپانیایى‌ آن‌ در 1917م‌ در بلنسیه‌ منتشر كرده‌ بود. این‌ كتاب‌ در واقع‌ قسمتى‌ از البیان‌، و حاوی‌ تاریخ‌ اسپانیا از 566 تا 665ق‌/1171- 1267م‌ است‌.
    3. در 1963 م‌ آمبروسیو هویسى‌ میراندا با همكاری‌ محمد بن‌ تاویت‌ و محمد ابراهیم‌ كتانى‌ بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ را با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌، قسم‌ سوم‌، در تطوان‌ِ مراكش‌ منتشر كرد. این‌ چاپ‌ بر اساس‌ دو نسخه معتبری‌ از بخش‌ موحدون‌ البیان‌ بود كه‌ یكى‌ را كولن‌ و دیگری‌ را پرووانسال‌ در اختیار هویسى‌ میراندا نهاده‌ بودند. نسخه پرووانسال‌ را كه‌ متعلق‌ به‌ موزه بریتانیا بود در واقع‌ فولتون‌ برای‌ وی‌ فرستاده‌ بود. قبل‌ از آن‌ هویسى‌ نوشته‌ای‌ به‌ نام‌ كتاب‌ التواریخ‌ را كه‌ در پاره‌ای‌ مخطوطات‌ به‌ على‌ بن‌ بسام‌ منسوب‌ دانسته‌ بودند، همراه‌ با ترجمه اسپانیایى‌ آن‌ در 1917م‌ در بلنسیه‌ منتشر كرده‌ بود. این‌ كتاب‌ در واقع‌ قسمتى‌ از البیان‌، و حاوی‌ تاریخ‌ اسپانیا از 566 تا 665ق‌/1171- 1267م‌ است‌.
    4. در 1967م‌ احسان‌ عباس‌ بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ مختص‌ عصر مرابطون‌ مغرب‌ و اندلس‌ است‌ به‌ عنوان‌ جزء چهارم‌ از البیان‌ المغرب‌ در بیروت‌ به‌ چاپ‌ رساند. چون‌ این‌ بخش‌ دوره‌ای‌ از تاریخ‌ مغرب‌ و اندلس‌ را روشن‌ مى‌كند كه‌ اكثر مآخذ مربوط بدان‌ از میان‌ رفته‌ است‌، حائز اهمیت‌ بسیاری‌ است‌. لوی‌ پرووانسال‌ بر اوراق‌ این‌ قطعه‌ تاریخى‌ وقوف‌ یافته‌ و جزئى‌ از آن‌ را كه‌ مخصوص‌ به‌ استیلای‌ اِلسید (ح‌ 1040- 1099م‌) بر بلنسیه‌ است‌، منتشر ساخته‌ و بقیه آن‌ را هم‌ هویسى‌ میراندا در مجله هِسْپِریس‌ در 1960م‌ چاپ‌ كرده‌ بود. احسان‌ عباس‌ این‌ بخش‌ را، پس‌ از تكمیل‌ پاره‌ای‌ افتادگی‌ها و افزودن‌ حواشى‌ و تعلیقات‌ لازم‌ بدان‌، مجدداً منتشر ساخت‌.‌ ‌
    4. در 1967م‌ احسان‌ عباس‌ بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ مختص‌ عصر مرابطون‌ مغرب‌ و اندلس‌ است‌ به‌ عنوان‌ جزء چهارم‌ از البیان‌ المغرب‌ در بیروت‌ به‌ چاپ‌ رساند. چون‌ این‌ بخش‌ دوره‌ای‌ از تاریخ‌ مغرب‌ و اندلس‌ را روشن‌ مى‌كند كه‌ اكثر مآخذ مربوط بدان‌ از میان‌ رفته‌ است‌، حائز اهمیت‌ بسیاری‌ است‌. لوی‌ پرووانسال‌ بر اوراق‌ این‌ قطعه‌ تاریخى‌ وقوف‌ یافته‌ و جزئى‌ از آن‌ را كه‌ مخصوص‌ به‌ استیلای‌ اِلسید (ح‌ 1040- 1099م‌) بر بلنسیه‌ است‌، منتشر ساخته‌ و بقیه آن‌ را هم‌ هویسى‌ میراندا در مجله هِسْپِریس‌ در 1960م‌ چاپ‌ كرده‌ بود. احسان‌ عباس‌ این‌ بخش‌ را، پس‌ از تكمیل‌ پاره‌ای‌ افتادگی‌ها و افزودن‌ حواشى‌ و تعلیقات‌ لازم‌ بدان‌، مجدداً منتشر ساخت‌.‌ ‌
    <ref> كیوانى، مجدالدین‌، ج4، ص217-216</ref>.
    <ref> كیوانى، مجدالدین‌، ج4، ص217-216</ref>.





    نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۵۱

    ابن عذاری، ابوالعباس‌ (یا ابوعبدالله‌) احمد بن‌ محمد عذاری‌ مراكشى‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملاحمد بن‌ محمد عذاری‌ مراكشى‌؛
    نام‌های دیگرابن عذاری، ابوالعباس‌ (یا ابوعبدالله‌) احمد بن‌ محمد عذاری‌ مراكشى‌؛‌
    تخلصابن عذاری؛
    نام پدرمحمد عذاری‌ مراكشى‌؛
    ولادتاواسط قرن 7ق‌؛
    محل تولدمغرب؛
    محل زندگیفاس؛
    رحلتد ح‌ 720ق‌؛
    خویشاوندان‌ ‌
    دیناسلام؛
    مذهباهل‌سنت؛
    پیشهمورخ، حاکم فاس؛
    منصبحاکم فاس؛
    اطلاعات علمی
    درجه علمیمورخ؛‌
    مشایخ
    برخی آثار1. البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌؛

    اِبْن‌ِ عَذاری‌، ابوالعباس‌ (یا ابوعبدالله‌) احمد بن‌ محمد عذاری‌ مراكشى‌ (د ح‌ 720ق‌/1320م‌)، تاریخ‌نویس‌ مغربى‌.

    از وی‌ آگاهى‌ بسیار اندكى‌ در دست‌ است‌. همین‌ قدر مى‌دانیم‌ كه‌ از اواسط سده 7 تا اوایل‌ سده 8ق‌/13-14م‌ مى‌زیسته‌ و یک چند حاكم‌ شهر فاس‌ بوده‌ است‌.

    اگر به‌ طوری‌ كه‌ نوشته‌اند، ابن‌ عذاری‌ در 712ق‌/ 1312م‌ هنوز سرگرم‌ نوشتن‌ تاریخ‌ خود بوده‌ است‌، پس‌ گفته بعضى‌ از مورخان‌ كه‌ تاریخ‌ درگذشت‌ وی‌ را حدود 695ق‌ دانسته‌اند، نمى‌تواند درست‌ باشد.

    آثار

    تنها اثری‌ كه‌ از ابن‌ عذاری‌ به‌ جای‌ مانده‌ كتابى‌ است‌ كه‌ خود آن‌ را:

    1-البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌

    نام‌ داده‌ است‌.

    از جهت اینکه مقاله کتاب‌شناسی البیان المغرب، مختصر انجام شده، مطالب مقاله حاضر درباره کتاب حذف نمی‌شود.

    البیان المشرق

    لوی‌ پرووانسال‌ در پیش‌ گفتاری‌ كه‌ بر مجلد اول‌ تاریخ‌ ابن‌ عذاری‌ نوشته‌، مى‌گوید این‌ مورخ‌ مغربى‌، همزمان‌ با تألیف‌ البیان‌ المغرب‌، تاریخ‌ مشابهى‌ هم‌ برای‌ مشرق‌ عربى‌ با عنوان‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ بوده‌ است‌. استناد پرووانسال‌ به‌ مقدمه خود ابن‌ عذاری‌ است‌، ولى‌ مؤلف‌ خود به‌ چنین‌ تاریخى‌ تصریح‌ نكرده‌ است‌.

    البته‌ تردیدی‌ نیست‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ در تاریخ‌ شرق‌ اسلامى‌ نیز مطالعات‌ گسترده‌ای‌ داشته‌ و به‌ اخبار خلفای‌ مشرق‌ علاقه‌مند بوده‌ است‌، اما اینكه‌ تاریخى‌ به‌ نام‌ البیان‌ المشرق‌ نوشته‌ باشد، از مقدمه البیان‌ المغرب‌ او بر نمى‌آید. به‌ هر حال‌، اگر هم‌ چنین‌ كتابى‌ را نوشته‌ باشد، هیچ‌ اثری‌ از آن‌ باقى‌ نمانده‌ است‌.


    گزارش‌های‌ البیان المغرب

    البیان‌ المغرب‌ شامل‌ گزارش‌های‌ كوتاه‌ و موجز و به‌ دور از عبارت‌ پردازی‌ها و اطناب‌های‌ معمول‌ بسیاری‌ از دیگر كتب‌ تاریخ‌ است‌.

    ابن‌ عذاری‌ اخبار بعضى‌ از سنوات‌ را تنها در یک یا دو سطر نقل‌ كرده‌ است‌.


    منابع البیان

    وی‌ چنانكه‌ خود در مقدمه البیان‌ تصریح‌ كرده‌، در تألیف‌ این‌ تاریخ‌ از مآخذ متعددی‌ مانند تاریخ‌ طبری‌، ذیل‌ ابن‌ شرف‌، مختصر ابن‌ حبیب‌، مختصر عَریب‌ بن‌ سعد قرطُبى‌، مِقْباس‌ ابومروان‌، قَبَس‌ ابن‌ حَماد، ذخیره ابن‌ بسّام‌، اخبار الدوله العامریه ابن‌ حَیان‌، نظم‌ الجُمان‌ ابن‌ قطان‌ بكری‌ و غیر آنها بهره‌ جسته‌ و اخبار مربوط به‌ عصر خود را از بزرگان‌ زمان‌ به‌ دست‌ آورده‌ است‌. وی‌ معمولاً به‌ هنگام‌ نقل‌ روایات‌ از دیگران‌، نام‌ مأخذ خود را ذكر مى‌كند، ولى‌ در بعضى‌ موارد نیز به‌ منابع‌ خود اشاره‌ای‌ نمى‌كند.

    اجزاء البیان

    ابن‌ عذاری‌ تاریخ‌ خود را به‌ 3 جزء مستقل‌ از یكدیگر تقسیم‌ كرده‌ است‌.

    جزء نخست‌ شامل‌ اخبار افریقیه‌ از دوران‌ خلافت‌ عثمان‌ بن‌ عفّان‌ (خلافت‌: 23- 35ق‌/644 -656م‌) تا آغاز عصر مرابطون‌ است‌. در این‌ جزء، اخبار امیرانى‌ كه‌ از جانب‌ خلفاء اموی‌ و عباسى‌ مأمور اداره این‌ سرزمین‌ بودند، اخبار بنى‌ عُبَید شیعى‌ تا زمان‌ انتقال‌ آنان‌ به‌ مصر و استیلای‌ صَنْهاجه‌ بر افریقیه‌ پس‌ از رفتن‌ عبیدیه‌، فتنه اعراب‌ و ورود آنان‌ به‌ قیروان‌، اخبار ملوک بنى‌ حماد و مِدْراریه‌، ادریسیه‌، برغواطیه‌ و زَناتیه‌، اخبار والیان‌ِ خلفای‌ اموی‌ اندلس‌ بیان‌ شده‌ است‌.

    مؤلف‌ در جزء دوم‌، پس‌ از شرح‌ مختصری‌ از جغرافیای‌ اندلس‌ و تاریخ‌ قدیم‌ آن‌، به‌ اخبار این‌ بخش‌ مى‌پردازد. آنگاه‌ شرح‌ مختصری‌ از امراء عرب‌ كه‌ از جانب‌ خلفای‌ اموی‌ در اندلس‌ حكومت‌ كردند، مى‌دهد و سپس‌ به‌ اخبار حكام‌ فهری‌ تا زمان‌ استقرار خلفاء اموی‌ اندلس‌ مى‌پردازد.

    وی‌ پس‌ از ذكر اخبار عامریان‌ و قیام‌ بربرها از حكومتهای‌ ملوک الطوایف‌ چون‌ بنى‌ حمود، هودیه‌، بكریه‌، عبادیه‌، زَناتیه‌، افطسیه‌، صَنهاجیه‌ و دیگر امرای‌ اندلسى‌ تا هنگام‌ ورود مرابطون‌ به‌ اندلس‌ در 478ق‌/1085م‌ گفت‌وگو مى‌كند.

    جزء سوم‌ البیان‌ را از شرح‌ خروج‌ قبایل‌ لَمتونه‌ از صحرا و استیلای‌ آنان‌ بر مغرب‌ و اندلس‌ و تشكیل‌ دولت‌ مقتدر مرابطون‌ آغاز مى‌كند و دامنه گزارش‌ را تا ابتدای‌ دولت‌ موحدون‌ مى‌كشاند.

    آنگاه‌ مقداری‌ از احوال‌ موحدون‌ و زد و خوردهای‌ آنان‌ با رقیبان‌ مرابطى‌ خود را باز مى‌گوید و پیروزی‌های‌ آنان‌ را تا زمان‌ انقراض‌ دولتشان‌ شرح‌ مى‌دهد. در این‌ جزء ابن‌ عذاری‌ همچنین‌ از دولت‌های‌ هودیه‌، متوكلیه‌ و نصریه احمریه‌ در اندلس‌ و دولت‌ مرینیه‌ در مغرب‌ سخن‌ مى‌گوید. گزارش‌های‌ این‌ بخش‌ تا 667ق‌/1269م‌ را در بر مى‌گیرد.

    چاپ‌ها و ترجمه‌های‌ البیان‌ المغرب‌

    1. نخستین‌ بار میان‌ سالهای‌ 1848 تا 1851م‌، مستشرق‌ هلندی‌، راینهارت‌ دوزی‌ از روی‌ یک نسخه خطى‌ موجود در لیدن‌، جزء اول‌ و بخشى‌ از جزء دوم‌ البیان‌ را در دو مجلد در همان‌ شهر به‌ چاپ‌ رساند. چاپ‌ دوزی‌ شرح‌ وقایع‌ مندرج‌ در البیان‌ تا 387ق‌/997م‌، یعنى‌ تا اواسط زمان‌ منصور بن‌ ابى‌ عامر را در بر دارد. فرناندث‌ گنثالث‌ در 1860م‌، بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ به‌ تاریخ‌ شبه‌ جزیره ایبری‌ مربوط است‌ از روی‌ چاپ‌ دوزی‌ به‌ اسپانیایى‌ ترجمه‌ و منتشر كرد. ادموند فانیان‌ نیز میان‌ سال‌های‌ 1901-1904م‌ ترجمه فرانسوی‌ مغلوطى‌ از البیان‌ چاپ‌ دوزی‌ را در الجزایر منتشر نمود كه‌ به‌ عقیده پرووانسال‌ نیاز به‌ ترجمه مجدد یا تجدید نظر كلى‌ دارد.

    2. درست‌ یک قرن‌ پس‌ از نشر نخستین‌ قسمت‌ از البیان‌ توسط دوزی‌، دو مستشرق‌ فرانسوی‌، ژرژ كولن‌ و لوی‌ پرووانسال‌ براساس‌ نسخه كامل‌تری‌ از این‌ تاریخ‌، به‌ تجدید چاپ‌ دوزی‌ اقدام‌ كردند. اینان‌ با استفاده‌ از یک نسخه خطى‌ نویافته‌ كسری‌های‌ چاپ‌ دوزی‌ را رفع‌ كردند. این‌ نسخه‌ شامل‌ دو سوم‌ از البیان‌، یعنى‌ از تاریخ‌ مغرب‌ مسلمان‌ تا پایان‌ دولت‌ موحدون‌ بود، امّا آن‌ دو فقط در تكمیل‌ آن‌ قسمت‌ از البیان‌ كه‌ دوزی‌ قبلاً چاپ‌ كرده‌ بود، از این‌ نسخه خطى‌ جدید بهره‌ گرفتند. بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ این‌ نسخه‌، بعدها در چاپ‌ باقى‌ مانده البیان‌ المغرب‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. از امتیازات‌ چاپ‌ كولن‌ و پرووانسال‌ اشتمال‌ آن‌ بر مقدمه سودمندی‌ است‌ كه‌ ابن‌ عذاری‌ بر تاریخ‌ مفصل‌ خود نوشته‌ (و نسخه مورد استفاده دوزی‌ فاقد آن‌ بوده‌) است‌. پرووانسال‌ قبلاً در 1930م‌، بخش‌ آخر جزء دوم‌ البیان‌ را كه‌ مربوط به‌ سال‌های‌ 393-460ق‌/ 1003- 1068م‌ است‌ با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌، ج‌ 3، تاریخ‌ اسپانیای‌ مسلمان‌ در سده یازدهم‌، در پاریس‌ تصحیح‌ و منتشر كرده‌ بود.

    3. در 1963 م‌ آمبروسیو هویسى‌ میراندا با همكاری‌ محمد بن‌ تاویت‌ و محمد ابراهیم‌ كتانى‌ بخش‌ تاریخ‌ موحدون‌ را با عنوان‌ البیان‌ المغرب‌ فى‌ اختصار اخبار ملوک الاندلس‌ و المغرب‌، قسم‌ سوم‌، در تطوان‌ِ مراكش‌ منتشر كرد. این‌ چاپ‌ بر اساس‌ دو نسخه معتبری‌ از بخش‌ موحدون‌ البیان‌ بود كه‌ یكى‌ را كولن‌ و دیگری‌ را پرووانسال‌ در اختیار هویسى‌ میراندا نهاده‌ بودند. نسخه پرووانسال‌ را كه‌ متعلق‌ به‌ موزه بریتانیا بود در واقع‌ فولتون‌ برای‌ وی‌ فرستاده‌ بود. قبل‌ از آن‌ هویسى‌ نوشته‌ای‌ به‌ نام‌ كتاب‌ التواریخ‌ را كه‌ در پاره‌ای‌ مخطوطات‌ به‌ على‌ بن‌ بسام‌ منسوب‌ دانسته‌ بودند، همراه‌ با ترجمه اسپانیایى‌ آن‌ در 1917م‌ در بلنسیه‌ منتشر كرده‌ بود. این‌ كتاب‌ در واقع‌ قسمتى‌ از البیان‌، و حاوی‌ تاریخ‌ اسپانیا از 566 تا 665ق‌/1171- 1267م‌ است‌.

    4. در 1967م‌ احسان‌ عباس‌ بخشى‌ از البیان‌ را كه‌ مختص‌ عصر مرابطون‌ مغرب‌ و اندلس‌ است‌ به‌ عنوان‌ جزء چهارم‌ از البیان‌ المغرب‌ در بیروت‌ به‌ چاپ‌ رساند. چون‌ این‌ بخش‌ دوره‌ای‌ از تاریخ‌ مغرب‌ و اندلس‌ را روشن‌ مى‌كند كه‌ اكثر مآخذ مربوط بدان‌ از میان‌ رفته‌ است‌، حائز اهمیت‌ بسیاری‌ است‌. لوی‌ پرووانسال‌ بر اوراق‌ این‌ قطعه‌ تاریخى‌ وقوف‌ یافته‌ و جزئى‌ از آن‌ را كه‌ مخصوص‌ به‌ استیلای‌ اِلسید (ح‌ 1040- 1099م‌) بر بلنسیه‌ است‌، منتشر ساخته‌ و بقیه آن‌ را هم‌ هویسى‌ میراندا در مجله هِسْپِریس‌ در 1960م‌ چاپ‌ كرده‌ بود. احسان‌ عباس‌ این‌ بخش‌ را، پس‌ از تكمیل‌ پاره‌ای‌ افتادگی‌ها و افزودن‌ حواشى‌ و تعلیقات‌ لازم‌ بدان‌، مجدداً منتشر ساخت‌.‌ ‌ [۱].


    پانویس

    1. كیوانى، مجدالدین‌، ج4، ص217-216


    منابع مقاله

    كیوانى، مجدالدین‌، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


    وابسته‌ها