۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
وی سپس ترتیب مطالب کتاب<ref>ر.ک: ترتیب کتاب، ص9</ref> را اینگونه ذکر میکند: | وی سپس ترتیب مطالب کتاب<ref>ر.ک: ترتیب کتاب، ص9</ref> را اینگونه ذکر میکند: | ||
# مقدمه کتاب؛ الفاظ چهارگانه نفس، قلب، روح و عقل مترادف هستند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref> | # مقدمه کتاب؛ الفاظ چهارگانه نفس، قلب، روح و عقل مترادف هستند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref> | ||
# بیان اثبات نفس؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] معتقد است نفس روشنتر از آن است که نیاز به دلیلی برای اثباتش باشد؛ چراکه خطابات شرع متوجه معدوم نیست، بلکه متوجه موجود زندهای است که خطاب را میفهمد. او سپس در مقام توضیح نفوس سهگانه نباتی، حیوانی و انسانی برآمده و کمال هر یک را توضیح میدهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>. وی که عمده نظراتش را پیرامون نفس در این کتاب ارائه داده است، نفس را مانند ارسطو به سه نوع نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم میکند و هر سه را کمال اول برای جسم طبیعی آلی میشناسد. نباتی از جهت تغذیه و نمو و تولیدمثل، حیوانی از جهت مدرک جزئیات و متحرک به اراده بودن، انسانی از جهت انجام افعالی از روی اختیار عقلی و استنباط بالرأی و ادراک امور کلی. <ref>ر.ک: جواهرفروشزاده، عبدالرحیم، ص 19؛ متن کتاب، ص22-19</ref>. | # بیان اثبات نفس؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] معتقد است نفس روشنتر از آن است که نیاز به دلیلی برای اثباتش باشد؛ چراکه خطابات شرع متوجه معدوم نیست، بلکه متوجه موجود زندهای است که خطاب را میفهمد. او سپس در مقام توضیح نفوس سهگانه نباتی، حیوانی و انسانی برآمده و کمال هر یک را توضیح میدهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>. وی که عمده نظراتش را پیرامون نفس در این کتاب ارائه داده است، نفس را مانند ارسطو به سه نوع نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم میکند و هر سه را کمال اول برای جسم طبیعی آلی میشناسد. نباتی از جهت تغذیه و نمو و تولیدمثل، حیوانی از جهت مدرک جزئیات و متحرک به اراده بودن، انسانی از جهت انجام افعالی از روی اختیار عقلی و استنباط بالرأی و ادراک امور کلی. <ref>ر.ک: جواهرفروشزاده، عبدالرحیم، ص 19؛ متن کتاب، ص22-19</ref>. | ||
# بیان اینکه نفس جوهر است؛ همه خطابات شرع دلالت بر آن دارد که نفس جوهر است و همچنین عقوباتی که در شرع برای پس از مرگ ذکر شده دلالت بر جوهر بودن نفس دارد. در ادامه دو بیان عقلی نیز بر جوهر بودن نفس اقامه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | # بیان اینکه نفس جوهر است؛ همه خطابات شرع دلالت بر آن دارد که نفس جوهر است و همچنین عقوباتی که در شرع برای پس از مرگ ذکر شده دلالت بر جوهر بودن نفس دارد. در ادامه دو بیان عقلی نیز بر جوهر بودن نفس اقامه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
# بیان اینکه جوهر مقدار و کمیت ندارد؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پنج برهان بر این مطلب اقامه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص32-27</ref>. | # بیان اینکه جوهر مقدار و کمیت ندارد؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پنج برهان بر این مطلب اقامه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص32-27</ref>. | ||