۱٬۸۱۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = اِبْنِ شُقَيْر، ابوالفتح شرف الدين نصرالله بن عبدالمنعم بن نصرالله ابن حواري تنوخى دمشقى | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = اِبْنِ شُقَيْر، ابوالفتح شرف الد...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
از مشايخ او در حديث ابوالفتح بكري و داوود بن مُلاعب و از راويان او دمياطى، ابن خباز، دواداري و قاضى القضاة ابن صصري را مىتوان نام برد. ابن ابى الوفا او را ثقه شمرده است. لازم به ذكر است كه ابن عماد او را حنبلى دانسته است كه درست به نظر نمىرسد. | از مشايخ او در حديث ابوالفتح بكري و داوود بن مُلاعب و از راويان او دمياطى، ابن خباز، دواداري و قاضى القضاة ابن صصري را مىتوان نام برد. ابن ابى الوفا او را ثقه شمرده است. لازم به ذكر است كه ابن عماد او را حنبلى دانسته است كه درست به نظر نمىرسد. | ||
==ابن شقیر و ابن خلکان== | |||
ابن شقير در 659ق/1261م كه ابن خلكان به قاضى القضاتى دمشق منصوب شد اوقاف مدرسه را در دست داشته و همين امر موجب بروز اختلافى بين آنان شده است. او در اواخر عمر مسجدي در دمشق در حوالى «طواحين الاشنان» بنا نهاد. دست نوشتهاي از وي در پايان كتاب الذرية الطاهرة وجود دارد كه آن را در 669ق/1270م در همان مسجد نوشته است. | ابن شقير در 659ق/1261م كه ابن خلكان به قاضى القضاتى دمشق منصوب شد اوقاف مدرسه را در دست داشته و همين امر موجب بروز اختلافى بين آنان شده است. او در اواخر عمر مسجدي در دمشق در حوالى «طواحين الاشنان» بنا نهاد. دست نوشتهاي از وي در پايان كتاب الذرية الطاهرة وجود دارد كه آن را در 669ق/1270م در همان مسجد نوشته است. | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
به گفتة ابن شاكر او داراي آثار متعددي است، اما تنها عنوان دو كتاب او ياد شده است: | به گفتة ابن شاكر او داراي آثار متعددي است، اما تنها عنوان دو كتاب او ياد شده است: | ||
1. مختصر كتاب الفتن اثر نعيم بن حمّاد، كه نسخة خطى آن در كتابخانة ظاهريه موجود است؛ | 1. مختصر كتاب الفتن اثر نعيم بن حمّاد، كه نسخة خطى آن در كتابخانة ظاهريه موجود است؛ | ||
2. كتاب ايقاط الوسنان، در فضيلت شام كه نسخهاي از آن به خط مؤلف نزد ابن شاكر موجود بوده است<ref>یوسفی اشکوری، حسن، ج4، ص87</ref>. | 2. كتاب ايقاط الوسنان، در فضيلت شام كه نسخهاي از آن به خط مؤلف نزد ابن شاكر موجود بوده است<ref>یوسفی اشکوری، حسن، ج4، ص87</ref>. | ||