تبرک و توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'علامه امينى' به 'علامه امينى ')
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    د)- بنابراين بدعت شمردن اين‌گونه سنت‌ها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه به پيامبر و آل او معتقدند و «مودت ذي القربى» را «وسيله» تقرب به خدا مى‌دانند، گناهى نابخشودنى است و نوعى «كج‌فكرى» و «كج‌فهمى» در دين است كه دامن‌گير برخى از قلم‌به‌دستان جاهل يا خودخواه و عوام‌فريب شده است.
    د)- بنابراين بدعت شمردن اين‌گونه سنت‌ها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه به پيامبر و آل او معتقدند و «مودت ذي القربى» را «وسيله» تقرب به خدا مى‌دانند، گناهى نابخشودنى است و نوعى «كج‌فكرى» و «كج‌فهمى» در دين است كه دامن‌گير برخى از قلم‌به‌دستان جاهل يا خودخواه و عوام‌فريب شده است.


    ه)- خوشبختانه عالمانى بصير و نقاد، همواره در همه دوران‌ها به ميدان آمده‌اند و در دفاع از حق و زدودن پيرايه‌ها و دروغ‌ها، تلاشگرانه قلم زده‌اند. [[علامه امينى]] ، يكى از اين نادره‌هاى روزگار است كه حقى عظيم بر شيعه دارد.
    ه)- خوشبختانه عالمانى بصير و نقاد، همواره در همه دوران‌ها به ميدان آمده‌اند و در دفاع از حق و زدودن پيرايه‌ها و دروغ‌ها، تلاشگرانه قلم زده‌اند. [[علامه امينى]]، يكى از اين نادره‌هاى روزگار است كه حقى عظيم بر شيعه دارد.


    و)- نوشته حاضر برگرفته از ديدگاه‌ها و تحليل‌هاى مرحوم [[علامه امينى]]  در كتاب «الغدير» است.
    و)- نوشته حاضر برگرفته از ديدگاه‌ها و تحليل‌هاى مرحوم [[علامه امينى]]  در كتاب «الغدير» است.

    نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۱۶

    تبرک و توسل
    نام کتاب تبرک و توسل
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان محدثی، جواد (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏226‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ت‎‏2
    موضوع تبرک

    توسل

    شفاعت

    ناشر موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهای فارسی الغدير
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1376 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE17624AUTOMATIONCODE


    «تبرك و توسل»، اثر علامه عبدالحسين امينى (تبريز، 1281-1349 ش، نجف) است كه آن را جواد محدثى (متولد سراب، 1332ش) از كتاب «الغدير» برگزيده و از عربى به فارسى ترجمه كرده است. هدف كتاب، اثبات مشروعيت تبرك و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و پاسخ به شبهات مربوط به آن است.

    درباره اثر حاضر، چند نكته گفتنى است:

    1. در مقدمه ناشر آمده است: كتاب ارزشمند و عظيم «الغدير»، اثر محقق بزرگوار و عاشق اهل‌بيت و مدافع بزرگ حريم ولايت و امامت، علامه عبدالحسين امينى (1320-1390ق)، از ذخائر گران‌قدر شيعه است كه بر اساس قرآن و حديث و منابع تاريخى به دفاع از حق و رفع و دفع شبهات مخالفان پرداخته... اين مؤسسه بر آن شد كه برخى از موضوعات بحث‌شده در «الغدير» را، به‌صورت گزينشى و خلاصه، تدوين كند و در اختيار عموم قرار دهد، تا از اين چشمه فيض، بهره‌مند شوند. در اين كار، علاوه بر ترجمه، نوعى تلخيص و چكيده‌نويسى به كار رفته است، تا مباحث مبسوط و فنى و نقل‌هاى فراوان يك مسئله از منابع بى‌شمار، براى خواننده فارسى‌زبان خسته‌كننده نباشد [۱].

    2. مترجم در مقدمه‌اش كه آن را در قم، بهار 1376ش، نوشته، چند نكته را يادآور شده است:

    الف)- شناخت جايگاه والاى اهل‌بيت(ع) در منظومه هستى، ما را هرچه بيشتر به تكريم و تعظيم و تقديس آنان مى‌كشاند. عظمت و قدرت، از آن خداست، ولى خداوند، برخى از بندگان شايسته‌اش را جلوه‌گاه رحمت و عظمت خويش مى‌سازد و براى نشان دادن جايگاه رفيع آنان، بندگان را دستور مى‌دهد تا اگر مى‌خواهند به خدا برسند، از اين راه برسند و اگر از قادر متعال، حاجت مى‌خواهند، خدا را به حرمت و قداست و جاه اين زبدگان سوگند دهند و آنان را «وسيله» قرار دهند...

    ب)- مسئله تبرك و توسل، از موضوعاتى است كه پيروان كوردل «ابن تيميه» و در عصر حاضر نويسندگان و گويندگان وهابى، از آن چماقى براى كوبيدن شيعه ساخته‌اند و هر نوع تقديس و تكريم اولياى الهى و نذر و نياز براى حرم‌ها و بوسيدن ضريح و بارگاه امامان و دست كشيدن و تبرك جستن را «شرك» مى‌دانند و گستاخانه، نه‌تنها شيعيان را، بلكه انبوه عظيمى از مسلمانان را كه محبتشان به پيامبر و اهل بيت او، آنان را به تبرك و توسل وامى‌دارد، مشرك مى‌پندارند و ازاين‌رو، بى‌حرمتى و توهين مى‌كنند و در تأليفات خود، تفرقه مى‌افكنند و آب به آسياب دشمن مى‌ريزند.

    ج)- عقيده به شفاعت و زيارت و نيز توسل به اولياى الهى براى تقرب به خدا و گراميداشت مزار بزرگان و تعظيم شعائر، از مسلمات دين است و بزرگانى از همه فرقه‌هاى اسلامى در اين زمينه، تأليفات متعددى دارند. آداب زيارت در حرم‌ها، در كتب اهل سنت هم آمده است. نمونه‌هاى فراوانى از تبرك جستن به قبر پيامبر و توسل به آن حضرت براى آمرزش‌خواهى از خداوند و منتقل كردن جنازه مردگان از جاهاى مختلف به مكه، مدينه و شهرهاى مقدس يا جوار مدفن بزرگان دين و اولياى الهى در تاريخ اسلام وجود دارد كه صحابه، تابعين، فقها، علما، خلفا و ديگران چنين كرده‌اند و همه در منابع مورد قبول اهل سنت آمده است.

    د)- بنابراين بدعت شمردن اين‌گونه سنت‌ها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه به پيامبر و آل او معتقدند و «مودت ذي القربى» را «وسيله» تقرب به خدا مى‌دانند، گناهى نابخشودنى است و نوعى «كج‌فكرى» و «كج‌فهمى» در دين است كه دامن‌گير برخى از قلم‌به‌دستان جاهل يا خودخواه و عوام‌فريب شده است.

    ه)- خوشبختانه عالمانى بصير و نقاد، همواره در همه دوران‌ها به ميدان آمده‌اند و در دفاع از حق و زدودن پيرايه‌ها و دروغ‌ها، تلاشگرانه قلم زده‌اند. علامه امينى، يكى از اين نادره‌هاى روزگار است كه حقى عظيم بر شيعه دارد.

    و)- نوشته حاضر برگرفته از ديدگاه‌ها و تحليل‌هاى مرحوم علامه امينى در كتاب «الغدير» است.

    ز)- اتهامات و سخنان مغرضانه و بى‌اساس امثال ابن تيميه و وهابيان، در جاهاى مختلف «الغدير» مورد نقد و پاسخ‌گويى قرار گرفته است. مبحث «تبرك به قبور»، از جلد 5، ص146 به بعد است. بحث «انتقال جنازه به حرم‌ها» از ص66 تا 85 همان جلد، موضوع «نذر و نياز»، از ص180 و مبحث «توسل» نيز از همين جلد و مواردى از جلد اول و سوم كه در پاورقى اشاره شده است [۲].

    3. هرچند مقابله تفصيلى متن عربى با ترجمه حاضر، موضوعى تخصصى است و فرصتى فراخ مى‌طلبد، ولى براى آشنايى با چگونگى ترجمه و فراهم شدن زمينه سنجش ميزان موفقيت مترجم محترم، به مقايسه يك مورد اكتفا مى‌شود:

    علامه امينى در متن عربى كتاب «الغدير» چنين نوشته است: «النذور لأهل القبور... ما شذت الشيعة في المسئلة عما أصفقت عليه الأُمة الإسلامية سلفاً و خلفاً؛ فقد بسط الخالدي فيها القول في كتابه صلح الإخوان [۳] و مجمل ذلك التفصيل، أنَّ المسئلة تدور مدار نيات الناذرين و إنَّما الأعمال بالنيات، فإن كان قصد الناذر الميت نفسه و التقرب إليه بذلك لم يجز قولا واحداً و إن كان قصده وجه اللَّه تعالى و انتفاع الأحياء بوجه من الوجوه و ثوابه لذلك المنذور له الميت سواء عين وجهاً من وجوه الانتفاع أو أطلق القول فيه و يكون هناك ما يطرد الصرف فيه في عرف الناس من مصالح القبر أو أهل بلده أو مجاوريه أو الفقراء عامة أو أقرباء الميت أو نحو ذلك، ففي هذه الصورة يجب الوفاء بالمنذور و حكي القول بذلك عن الأذرعي و الزركشي و ابن حجر الهيتمي المكي و الرملي الشافعي و القباني البصري و الرافعي و النووي و علاءالدين الحنفي و خيرالدين الرملي الحنفي و الشيخ محمد الغزي و الشيخ قاسم الحنفي» [۴].

    جناب آقاى محدثى چنين ترجمه كرده است: «نذر و نياز... در اين مسئله، شيعه راهى جدا از امت اسلامى در گذشته و حال ندارد. جواز نذر و نياز براى مردگان و نيز اولياى الهى، مورد قبول علماى اهل سنت است. از جمله، «خالدى» گفته است: «مسئله، دائر مدار نيت نذركنندگان است؛ اگر قصد نذركننده، تقرب به خود مرده است، اين به‌اتفاق، جايز نيست، ولى اگر قصد او تقرب به خداست و ثواب آن را هديه به متوفى يا صاحب قبر مى‌كند، مانعى ندارد؛ چه منافع خاصى از نذر را مورد نظر داشته باشد يا به نحو مطلق باشد كه در عرف مردم، منصرف به منافع صاحب قبر يا اهل شهر او يا همسايگان يا فقيران يا بستگان ميت مى‌شود؛ در اين صورت، نذر صحيح است و عمل به آن لازم است. اين نكته از بسيارى از علما نقل شده است؛ همچون اذرعى، زركشى، ابن حجر، رملى، رافعى و...»» [۵]. همان‌طوركه ملاحظه مى‌شود برگردان فارسى، درست و زيبا انجام شده و كوشش مترجم محترم در رساندن پيام نويسنده موفقيت‌آميز است، جز آنكه گاه مطلب، خلاصه شده و مترجم محترم، ارجاع درون‌متنى نويسنده را به‌صورت پاورقى آورده است؛ در نتيجه مى‌توان گفت زبان و ادبيات ترجمه، رسا و شيوا است و با مقابله اجمالى به نظر مى‌رسد كه در اين ترجمه، دقت و امانت مراعات شده است و اشكال و اشتباهى ملاحظه نشد.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص7-8
    2. ر.ك: همان، ص9-14
    3. ص102-109
    4. ر.ك: الغدير، ج5، ص261-262
    5. متن كتاب، ص44

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2. الغدير في الكتاب و السنة و الأدب، عبدالحسين أحمد الأميني، مركز الغدير للدراسات الإسلامية، قم، الطبعة الأولى 1416.


    پیوندها

    مطالعه کتاب تبرک و توسل در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور