۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بهشت ارغوان؛ قصه ناتمام فاطمه علیهاالسلام'''، رمان بلند و زیبایى است که به قلم کمال السّید ادیب و نویسنده تواناى عرب به زبان عربى نگاشته شده و توسط آقاى حسینى (ژرفا) نویسنده، مترجم و شاعر گرانقدر پارسى ترجمهشده است. | '''بهشت ارغوان؛ قصه ناتمام فاطمه علیهاالسلام'''، رمان بلند و زیبایى است که به قلم [[سيد، کمال|کمال السّید]] ادیب و نویسنده تواناى عرب به زبان عربى نگاشته شده و توسط آقاى [[حسینی، سید ابوالقاسم|حسینى (ژرفا)]] نویسنده، مترجم و شاعر گرانقدر پارسى ترجمهشده است. | ||
نام اصل کتاب «''' | نام اصل کتاب «'''و کانت صدیقة'''» است که یکى از آثار نویسنده بهشمار مىآید. از وى کتب بسیارى در قالب رمان، قصه کودک و نوجوان، زندگینامه، تحقیق، ترجمه از فارسى و... چاپ و منتشر شده است. | ||
مترجم در سخن خویش که در طلیعه کتاب آمده، بیان مىدارد که هدف نویسنده در این کتاب نه تاریخپردازى است، نه داستانسازى، و نه تکاپوى ادبى در هزارتوى واژهها... هر چه هست، تصویر دردى است ناتمام که براى همیشه در سینه تاریخ باقى است. | مترجم در سخن خویش که در طلیعه کتاب آمده، بیان مىدارد که هدف نویسنده در این کتاب نه تاریخپردازى است، نه داستانسازى، و نه تکاپوى ادبى در هزارتوى واژهها... هر چه هست، تصویر دردى است ناتمام که براى همیشه در سینه تاریخ باقى است. | ||
نویسنده رمان خویش را واگویهاى سراسر حقیقى از رویدادهاى تاریخى مىداند که از مآخذى چون السیرة النبویة ابن | نویسنده رمان خویش را واگویهاى سراسر حقیقى از رویدادهاى تاریخى مىداند که از مآخذى چون [[السیرة النبویة لابن هشام|السیرة النبویة ابن هشام]]، [[السيرة النبوية (ابن کثير)|السیرة النبویة ابنکثیر]]، المختصر فى احوال البشر ابن وردى، [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار الانوار]] [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] و [[بیت الأحزان في ذکر أحوالات سیدة نساء العالمین فاطمة الزهراء علیهاالسلام|بیت الاحزان]] [[قمی، عباس|شیخ عباس قمى]] برگرفته شدهاند. | ||
کتاب در 40 فصل تنظیم شده و در پاورقى به برخى از منابع و عبارات عربى و... اشاره شده است<ref>سروقامت، حسین، ص256-257</ref>. | کتاب در 40 فصل تنظیم شده و در پاورقى به برخى از منابع و عبارات عربى و... اشاره شده است<ref>سروقامت، حسین، ص256-257</ref>. |