ابن وَهْبون، عبدالجلیل بن وهبون: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابوالعلاء معری' به 'ابوالعلاء معری') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
از اشعار ابن وهبون قصاید و قطعههایی بر جای مانده که موضوع غالب آنها مدح، وصف و تغزل است. از مهمترین سرودههای موجود او یکی مرثیهای است در سوگ استادش اعلم شنتمری و دیگر قصیدهای در وصف کاخ معتمد و نیز آنچه شاعر درباره نبرد زلاقه و همچنین سفر دریایی معتمد به مغرب برای دیدار یوسف بن تاشفین سروده است. سرودههای تغزلی او که گرایش شاعر به غلامبارگی در آنها مشهود است، نمودار زندگی آسوده و بیبندوبار او و همتایان درباری اوست. | از اشعار ابن وهبون قصاید و قطعههایی بر جای مانده که موضوع غالب آنها مدح، وصف و تغزل است. از مهمترین سرودههای موجود او یکی مرثیهای است در سوگ استادش اعلم شنتمری و دیگر قصیدهای در وصف کاخ معتمد و نیز آنچه شاعر درباره نبرد زلاقه و همچنین سفر دریایی معتمد به مغرب برای دیدار یوسف بن تاشفین سروده است. سرودههای تغزلی او که گرایش شاعر به غلامبارگی در آنها مشهود است، نمودار زندگی آسوده و بیبندوبار او و همتایان درباری اوست. | ||
ابن وهبون در وصف، چیرهدست بود. قصیده وی در رثای اعلم نیز حاکی از باریک بینیهای فلسفی او در مسائلی چون مرگ و زندگی و سرنوشت انسان است. از اینرو، منتقدان در سرودههای وی نشانههایی آشکار از تأثیر متنبی و ابوالعلاء معری دیدهاند. در منابع اشارهای به دیوان ابن وهبون نشده است، اما ابن بسام اشعار وی را در مجموعهای با عنوان کتاب الاکلیل المشتمل علی شعر عبدالجلیل گرد آورده بوده که اکنون نشانی از آن در دست نیست. | ابن وهبون در وصف، چیرهدست بود. قصیده وی در رثای اعلم نیز حاکی از باریک بینیهای فلسفی او در مسائلی چون مرگ و زندگی و سرنوشت انسان است. از اینرو، منتقدان در سرودههای وی نشانههایی آشکار از تأثیر متنبی و [[ابوالعلاء معری]] دیدهاند. در منابع اشارهای به دیوان ابن وهبون نشده است، اما ابن بسام اشعار وی را در مجموعهای با عنوان کتاب الاکلیل المشتمل علی شعر عبدالجلیل گرد آورده بوده که اکنون نشانی از آن در دست نیست. | ||
==وفات== | ==وفات== |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۷
ابن وَهْبون، عبدالجلیل بن وهبون | |
---|---|
نام کامل | ابن وَهْبون، ابومحمد عبدالجلیل بن وهبون مُرسی |
لقب | مرسی |
نام پدر | وهبون |
محل تولد | مرسیه |
رحلت | حدود 483ق |
اطلاعات علمی | |
اساتید | ابوالحجاج اعلم شَنتَمری |
ابن وَهْبون، ابومحمد عبدالجلیل بن وهبون مُرسی (مق ح 483ق/1090م)، ادیب و شاعر دوره ملوک الطوایف در اندلس که احتمالاً به سبب بزرگی سر، به وی لقب عامیانه دَمْغه داده بودهاند.
ولادت
ابن وهبون ظاهراً در مُرسیه متولد شد
تحصیلات
سپس برای فراگیری دانش به اشبیلیه رفت و نزد ابوالحجاج اعلم شَنتَمری دانش آموخت و در ادب چیرگی یافت.
تخصص
شهرت وی با سرودن قصیده بائیهای در جواب بائیه ابن سراج، رقیب اعلم، در مدح معتمد بن عباد آغاز شد. گویند اعلم که قصیده ابن سراج را تعریضی بر خود تلقی کرده بود، شاگردش ابن وهبون را به پاسخگویی واداشت. شاعر به زودی مورد توجه ابن عمار، وزیر معتمد، قرار گرفت و سپس در زمره مدیحهسرایان وی درآمد و از آن پس همواره در خدمت امیر بود. زمانی هم که معتمد به علتی نامعلوم بر وی خشم گرفت و او را از خود راند، شاعر که به المریه رفته بود، همچنان به وی وفادار ماند و حتی دعوت ابن صمادح، امیر المریه را برای پیوستن به بارگاه او نپذیرفت تا سرانجام توانست موجبات خشنودی معتمد را فراهم آورد و نزد او باز گردد.
ابن وهبون در مدح ابن عمار نیز اشعاری سروده است. پس از کشته شدن او به دست معتمد نیز دلیری کرد و قصیدهای در رثای او سرود که بیتی از آن سخت مشهور است.
از اشعار ابن وهبون قصاید و قطعههایی بر جای مانده که موضوع غالب آنها مدح، وصف و تغزل است. از مهمترین سرودههای موجود او یکی مرثیهای است در سوگ استادش اعلم شنتمری و دیگر قصیدهای در وصف کاخ معتمد و نیز آنچه شاعر درباره نبرد زلاقه و همچنین سفر دریایی معتمد به مغرب برای دیدار یوسف بن تاشفین سروده است. سرودههای تغزلی او که گرایش شاعر به غلامبارگی در آنها مشهود است، نمودار زندگی آسوده و بیبندوبار او و همتایان درباری اوست.
ابن وهبون در وصف، چیرهدست بود. قصیده وی در رثای اعلم نیز حاکی از باریک بینیهای فلسفی او در مسائلی چون مرگ و زندگی و سرنوشت انسان است. از اینرو، منتقدان در سرودههای وی نشانههایی آشکار از تأثیر متنبی و ابوالعلاء معری دیدهاند. در منابع اشارهای به دیوان ابن وهبون نشده است، اما ابن بسام اشعار وی را در مجموعهای با عنوان کتاب الاکلیل المشتمل علی شعر عبدالجلیل گرد آورده بوده که اکنون نشانی از آن در دست نیست.
وفات
ابن وهبون در آستانه سقوط حکومت اشبیلیه، هنگامی که همراه ابن خفاجه به سوی مرسیه میرفت، در حمله غافلگیرانه گروهی از سواران مسیحی کشته شد. [۱].
پانویس
- ↑ محقق، سیمین، ج5، ص 93