تفسیر القرآن و هو الهدى و الفرقان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۵۴: خط ۵۴:


==مقاله سید جمال‌الدین درباره تفسیر سید احمدخان‌==
==مقاله سید جمال‌الدین درباره تفسیر سید احمدخان‌==
[[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی‌]] در یکی‌ از تبعیدهای‌ خود که در هند بهسر می‌‌برد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهری‌‌گری‌ یا اصالت طبیعی‌ بودن او پی‌ برد و به قول بسیاری‌ از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژه‌ای‌ با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی‌ در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی‌ تفسیری‌ بر قرآن نوشته است ... و گمان بردم که گمشده خود را یافته‌ام؛ ولی‌ چون تفسیر به نظر[م‌] گذشت [دیدم‌] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیه‌ای‌ که در آن ذکری‌ از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی‌ و یا جنت و نار و یا معجزه‌ای‌ از معجزات انبیا علیهمالسّلام می‌‌رود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای‌ قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی‌ بوده‌اند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمی‌‌تواند اقوال ایشان را هم بخوبی‌ فرا گیرد ... و عجیب‌تر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه‌ نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژه‏ای‌ انگليسی‌ است: (REFORMER) به معنای‌ مصلح مذهبی‌</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و ... گمان کرده است ...».  
[[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی‌]] در یکی‌ از تبعیدهای‌ خود که در هند بهسر می‌‌برد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهری‌‌گری‌ یا اصالت طبیعی‌ بودن او پی‌ برد و به قول بسیاری‌ از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژه‌ای‌ با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی‌ در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی‌ تفسیری‌ بر قرآن نوشته است... و گمان بردم که گمشده خود را یافته‌ام؛ ولی‌ چون تفسیر به نظر[م‌] گذشت [دیدم‌] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیه‌ای‌ که در آن ذکری‌ از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی‌ و یا جنت و نار و یا معجزه‌ای‌ از معجزات انبیا علیهمالسّلام می‌‌رود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای‌ قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی‌ بوده‌اند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمی‌‌تواند اقوال ایشان را هم بخوبی‌ فرا گیرد... و عجیب‌تر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه‌ نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژه‏ای‌ انگليسی‌ است: (REFORMER) به معنای‌ مصلح مذهبی‌</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و... گمان کرده است...».  


==تذکر==
==تذکر==