خلع النعلين في الوصول الی حضرة الجمعين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR119117J1.jpg | عنوان = خلع النعلين في الوصول الی حضرة الجمعين | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = بسنوی، عبد الله بن محمد (نويسنده) مزیدی، احمد فرید (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = 8خ5ب 286/7 BP | موضوع...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''خلع النعلين في الوصول إلی حضرة الجمعين'''، نوشته عبدالله عبدی بن محمد رومی بیرامی بسنوی (1054-992ق)، مشهور به «شارح الفصوص» است که در میان بوسنوی‌ها به «غائبی» شهره است. او از عالمان بزرگ صوفیه فرقه «اکبریون» بشمار می‌آید. این اثر با مقدمه و پژوهش احمد فرید مزیدی چاپ شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37</ref>‏.
'''خلع النعلين في الوصول إلی حضرة الجمعين'''، نوشته [[بسنوی، عبد الله بن محمد|عبدالله عبدی بن محمد رومی بیرامی بسنوی]] (1054-992ق)، مشهور به «شارح الفصوص» است که در میان بوسنوی‌ها به «غائبی» شهره است. او از عالمان بزرگ صوفیه فرقه «اکبریون» بشمار می‌آید. این اثر با مقدمه و پژوهش [[مزیدی، احمد فرید|احمد فرید مزیدی]] چاپ شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37</ref>‏.


مزیدی این کتاب را از شگفت‌انگیزترین کتاب‌های عرفانی، پس از کتاب ابن قسی اندلسی، «خلع النعلين و اقتباس النور من موضع القدمين» می‌داند. او آن کتاب را نیز تحقیق کرده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref> که گاهی شباهت اسمی آن با اثر حاضر، برخی را به اشتباه افکنده است؛‏ «تنها اثری‌ که‌ از ابن‌ قسی‌ ذکر کرده‌اند کتابی‌ بوده‌ است‌ با عنوان‌ خلع‌ النعلين‌ في‌ الوصول‌ إلی‌ حضرة الجمعين‌ که‌ ابن‌ ابی‌واصل‌، شاگرد ابن‌ سبعین‌ و محی‌الدین‌ بن‌ عربی‌ آن‌ را شرح‌ کرده‌اند»<ref>ر.ک: لاشیء حسین، جلد 4، ص471</ref>.
[[مزیدی، احمد فرید|مزیدی]] این کتاب را از شگفت‌انگیزترین کتاب‌های عرفانی، پس از کتاب ابن قسی اندلسی، «خلع النعلين و اقتباس النور من موضع القدمين» می‌داند. او آن کتاب را نیز تحقیق کرده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref> که گاهی شباهت اسمی آن با اثر حاضر، برخی را به اشتباه افکنده است؛‏ «تنها اثری‌ که‌ از [[ابن‌ قسی‌]] ذکر کرده‌اند کتابی‌ بوده‌ است‌ با عنوان‌ خلع‌ النعلين‌ في‌ الوصول‌ إلی‌ حضرة الجمعين‌ که‌ ابن‌ ابی‌واصل‌، شاگرد ابن‌ سبعین‌ و محی‌الدین‌ بن‌ عربی‌ آن‌ را شرح‌ کرده‌اند»<ref>ر.ک: لاشیء حسین، جلد 4، ص471</ref>.


مزیدی، در مقدمه خویش، آیه 12 '''إِنِّي أَنَا رَبُّك فَاخْلَعْ نَعْلَيك إِنَّك بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى''' و 13 '''وَ أَنَا اخْتَرْتُك فَاسْتَمِعْ لِمَا يوحَىٰ'''، از سوره طه را از زبان عالمان و عارفان بزرگ اسلام شرح کرده است؛ او معنای واژه‌ها و عبارت‌های «نعلان، خلع نعل، اختیار موسی و حضرة الجمعين» را - که از این آیه‌ها برخاسته‌اند - شکافته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص36-4</ref>‏.
[[مزیدی، احمد فرید|مزیدی]]، در مقدمه خویش، آیه 12 '''إِنِّي أَنَا رَبُّك فَاخْلَعْ نَعْلَيك إِنَّك بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى''' و 13 '''وَ أَنَا اخْتَرْتُك فَاسْتَمِعْ لِمَا يوحَىٰ'''، از سوره طه را از زبان عالمان و عارفان بزرگ اسلام شرح کرده است؛ او معنای واژه‌ها و عبارت‌های «نعلان، خلع نعل، اختیار موسی و حضرة الجمعين» را - که از این آیه‌ها برخاسته‌اند - شکافته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص36-4</ref>‏.


او نویسنده را همراه با آثار مکتوبش - که همگی، عرفانی‌اند و تعدادشان به بیست‌وشش نوشتار می‌رسد - شناسانده و تصویرهایی از نسخه‌های خطی متن را عرضه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص42-37</ref>. او این اثر را بر اساس سه نسخه خطی از ترکیه، دانشگاه میشیگان آمریکا و نسخه شخصی محمد فارس تدوین نموده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>‏.
او نویسنده را همراه با آثار مکتوبش - که همگی، عرفانی‌اند و تعدادشان به بیست‌وشش نوشتار می‌رسد - شناسانده و تصویرهایی از نسخه‌های خطی متن را عرضه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص42-37</ref>. او این اثر را بر اساس سه نسخه خطی از ترکیه، دانشگاه میشیگان آمریکا و نسخه شخصی [[محمد فارس]] تدوین نموده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>‏.


مصنف در این اثر، شرحی از بطون هفت‌گانه‌ای می‌دهد که مبنای حرکت کمالیه انسان گشته‌اند؛ او این بطن‌ها را از تفسیر آیه دوازدهم و سیزدهم سوره طه بیرون‌کشیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص47</ref> و در چهارچوب هفت بطن «نفس، عقل، روح و وجود انسان، قلب قابل، وجود مطلق رحمانی جمعی و مقامِ أَو أَدنَی» تشریح می‌کند.
مصنف در این اثر، شرحی از بطون هفت‌گانه‌ای می‌دهد که مبنای حرکت کمالیه انسان گشته‌اند؛ او این بطن‌ها را از تفسیر آیه دوازدهم و سیزدهم سوره طه بیرون‌کشیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص47</ref> و در چهارچوب هفت بطن «نفس، عقل، روح و وجود انسان، قلب قابل، وجود مطلق رحمانی جمعی و مقامِ أَو أَدنَی» تشریح می‌کند.