تاريخ قضاة الأندلس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'قضاوت (ابهام زدایی)' به 'قضاوت (ابهام‌زدایی)')
     
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر| قضاوت (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| قضاوت (ابهام‌زدایی)}}
    '''تاريخ قضاة الأندلس'''، اثر [[نباهی، علی بن عبدالله|ابوالحسن بن عبدالله بن حسن نباهى مالقى]] (متولد 713ق)، كتابى است درباره قاضيان مغرب كه عموم آن‌ها اندلسى مى‌باشند.
    '''تاريخ قضاة الأندلس'''، اثر [[نباهی، علی بن عبدالله|ابوالحسن بن عبدالله بن حسن نباهى مالقى]] (متولد 713ق)، كتابى است درباره قاضيان مغرب كه عموم آن‌ها اندلسى مى‌باشند.



    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۳۲

    تاریخ قضاة الأندلس
    تاريخ قضاة الأندلس
    پدیدآورانلجنة إحیاء التراث العربی (محقق) نباهی، علی بن عبدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرکتاب المرقبة العلیا فیمن یستحق القضاء و الفتیا
    ناشردار الآفاق الجديدة
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1400 ق یا 1980 م
    چاپ1
    موضوعقاضیان - اندلس قاضیان - اندلس - سرگذشت‌نامه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏KKT‎‏ ‎‏5323‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏2‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ قضاة الأندلس، اثر ابوالحسن بن عبدالله بن حسن نباهى مالقى (متولد 713ق)، كتابى است درباره قاضيان مغرب كه عموم آن‌ها اندلسى مى‌باشند.

    كتاب به زبان عربى و از نوشته‌هاى قرن هشتم هجرى بوده و توسط گروه احياى تراث عربى، تحقيق و تصحيح شده است.

    نام اصلى كتاب، «كتاب المرقبة العليا في من يستحق القضاء و الفتيا» بوده، ولى به «تاريخ قضاة الأندلس» معروف شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه كوتاه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو باب و يك خاتمه تنظيم شده است.

    نویسنده در هر مورد، ابتدا به نام، كنيه و انساب هر قاضى اشاره نموده و سپس به بيان خصوصيات و ويژگى‌هاى اخلاقى ايشان پرداخته است. از آنجا كه در اكثر موارد، تاريخ وفيات ذكر نگرديده و ترتيب اسامى نيز بر حسب حروف الفبا نمى‌باشد، لذا نمى‌توان ترتيب خاصى در چينش اسامى افراد مشاهده نمود.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ضمن اشاره به نسخ كتاب، زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده ذكر شده است.[۱]

    در مقدمه كوتاه نویسنده، به موضوع كتاب اشاره شده است.[۲]

    در باب اول، به‌صورت مختصر، به مسائل مربوط به قضاوت و معناى آن پرداخته شده است. از جمله مباحث اين باب، مى‌توان به معنى قضاء؛ فضيلت عدالت؛ ويژگى‌ها و خصال معتبر در قضات؛ تحذير از حكم به باطل و يا حكم از روى جهل و طلب ولايت و امتناع از آن، اشاره نمود.[۳]

    باب دوم، به ذكر شرح حال كوتاهى از قضات مغرب اختصاص يافته كه اكثر ايشان، اندلسى مى‌باشند. از جمله اين قضات، مى‌توان به قاضى عيسى بن مسكين بن منصور اشاره نمود. وى در قيروان نزد سحنونى و در مصر، از محضر حارث بن مسكين، محمد بن مواز و... كسب علم نموده و نویسنده او را مردى صالح، فاضل، طويل الصمت، رقيق القلب و متبحر در علوم مختلف، معرفى نموده و در مورد کیفیت به قضاوت رسيدن او، به اين نكته اشاره دارد كه ابتدا امير ابراهم بن احمد بن اغلب، يحيى بن عمر را به پذيرش پست قضا ناچار نمود، اما وى به امير عرضه داشت: «اگر شايسته‌تر از خويش را براى اين كار معرفى كنم، مرا معاف مى‌دارى؟»، امير پاسخ داد: بله! و او عيسى بن مسكين را معرفى نمود.[۴]

    از ديگر قضات معرفى‌شده در كتاب، قاضى ابوالقاسم حماس بن مروان بن سماك همدانى مى‌باشد كه فقيهى زاهد بود. از نمونه‌هاى زهد و تواضع اين شخص، آن بود كه بر در خانه خويش، هيزم مى‌شكست، درحالى‌كه مردم پيرامون او بودند و از وى درخواست قضاوت در مرافعات خويش مى‌نمودند... وى در زمان ولايتش بر امر قضا، از دسترنج خود ارتزاق مى‌كرد و بابت قضاوت، اجرتى دريافت نمى‌كرد.[۵]

    از ديگر قضات مذكور در كتاب، مى‌توان از افراد زير نام برد: مهدى بن مسلم؛ عنترة بن فلاح؛ يحيى بن زيد؛ معاوية بن صالح حضرمى؛ نصر بن ظريف يحصبى؛ يحيى بن معمر؛ مصعب بن عمران؛ فرج بن كنانه؛ سعيد بن سليمان غافقى؛ معاذ بن عثمان شعبانى؛ سليمان بن اسود غافقى و...

    در خاتمه كتاب، نویسنده مجددا به بيان نكات و مطالبى پيرامون احكام مربوط به قضاوت و شهادت پرداخته است.[۶]

    وضعيت كتاب

    فهرست «ابواب، فصول و تراجم»، «اعلام»، «قبايل و طوايف»، «شهرها و اماكن» و فهرست «كتب مذكور در متن»، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، به اختلاف نسخ نيز اشاره گرديده است.[۷]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه ز - ى
    2. ر.ک: همان، ص1
    3. ر.ک: متن كتاب، ص2-21
    4. ر.ک: همان، ص30-31
    5. ر.ک: همان، ص32
    6. ر.ک: همان، ص177-206
    7. ر.ک: همان، ص35

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها