الرعاية في علم الدراية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'سید حمید رضا حسینی هاشمی' به 'سید حمیدرضا حسینی هاشمی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR21053J1.jpg | | تصویر =NUR21053J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان = الرعاية في علم الدراية | ||
| عنوانهای دیگر = البدایه فی علم الدرایه ** الدرایه. شرح | | عنوانهای دیگر = البدایه فی علم الدرایه ** الدرایه. شرح | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۷
الرعاية في علم الدراية | |
---|---|
پدیدآوران | شهید ثانی، زینالدین بن علی (نويسنده) مرعشی، محمود (اشراف) |
عنوانهای دیگر | البدایه فی علم الدرایه ** الدرایه. شرح |
ناشر | کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1408ق |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | حدیث - علم الدرایه - شهید ثانی، زین الدین بن علی، 911 - 966ق. الدرایه - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ش9 د4025 108/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الرعاية في علم الدراية، زینالدین بن علی بن احمد عاملی جبعی (911-966ق)، معروف به شهید ثانی، این اثر با پژوهش و پاورقیهای عبدالحسین محمدعلی بقّال(متولد 1315ش) و مقدمه کوتاهی از آیتالله مرعشی نجفی (1376-1269ش) منتشر شده است.[۱]
الرعایه مانند کتاب البدایة در یک مقدمه و چهار باب مرتب شده است که عبارتند از مقدمهای دربارۀ حدیث، متن و سند، نخستین باب در اقسام حدیث، باب دوم درباره راویانی است که روایتشان پذیرفته و یا رد میشود، باب سوم درباره تحمّل حدیث و باب چهارم: درباره نامهای رجال.
درباره تألیفهای شهید ثانی بنابر مشهور گفته میشود که او با آثار سهگانهاش آغازگر جریان درایهنگاری در شیعه بوده است (هرچند، نمیتوان وی را به قطع، نخستین مؤلف شیعی در این دانش شمرد). کتاب غُنیةُالقاصِدین فی مَعرِفَة اصطلاحاتِ المُحَدّثین در میان آثار سه گانه او، نخستین اثرش در دانش درایه است.
شهید ثانی کتابی مختصر و موجز با نام البدایة فی علم الدرایة تألیف کرده و شرحی مَزْجی بر آن نگاشته بوده که در منابع از آن با عنوانهای گوناگونی مانند شرح بدایة الدرایة -که باید ناظر به وصف کتاب باشد نه نام آن-، شرحُ البدایة فی علم الدِّرایة، الرعایة فی شرح الدرایة، الرعایة فی شرح بدایة الدرایة و الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة یاد شده است. شهید ثانی، خود در اجازهای که به ابن فَهْد حِلّی (متوفی 841ق) داده، از آن با عنوان «الرعایة فی علم الدرایة» و فرزندش، صاحب معالم (متوفی 1011ق) از این کتاب با عنوان «الرعایة» نام بردهاند. در نسخهها و چاپهای در دسترس کتاب، چنان که مرسوم است، مؤلف عنوان خاصی برای این شرح ذکر نکرده است. او این شرح را در 959ق نوشته است.
شهید ثانی مباحث خود را در این اثر (در یک مقدمه و چهار باب) اینگونه ارائه داده است: او در مقدمه ضمن بیان شش مسئله، اصول دانش درایه و اصطلاحهای آن را توضیح داده است. باب نخست شامل اقسام چهارگانه حدیث و تعاریف آنها و نیز، گونههای دیگری میباشد که گاه مشترک میان اقسام چهارگانه مذکور و گاه مختص به حدیث ضعیف است. مؤلف در همین باب انواع حدیث ضعیف را برشمرده و توضیح داده است.
در باب دوم از شرایط راوی (فی مَنْ تُقْبَلُ رِوَایتُهُ وَ تُرَدّ) سخن گفته و آنها را از موضوعات مهم در تمییز احادیث صحیح از احادیث ضعیف برشمرده است.
باب سوم متضمن مباحثی درباره شیوههای آموزش حدیث و نقل آن است که خود سه فصل دارد: در فصل نخست، درباره اهلیت تحمّل حدیث و در فصل دوم از طرق تحمّل حدیث بحث شده و در فصل پایانی این باب نیز به چگونگی نقل حدیث و جواز نقل به معنا و تقطیع آن اشارهای شده است.
باب چهارم کتاب مشتمل بر توضیح برخی اصطلاحهای رجالی همچون متشابه، متّفق و مفترق، مؤتلف و مختلف، و همچنین طبقات راویان مانند صحابه و تابعین است.
شهید ثانی در نگارش الرعایة به آثار و آرای حدیثشناسان شیعی توجه داشته، اما بیشتر بر آرای درایهنگاران اهل سنّت تکیه کرده است[۲]؛ او دیدگاههای سید مرتضی، شیخ طوسی، ابن ادریس حلّی، محقق حلّی، علامه حلّی و شهید اول را در الرعایة نقل کرده و گاهی آنها را توضیح داده و گاهی نقد کرده است. حرّ عاملی، افندی، محسن امین و خویی آشکارا از تأثر و استفاده شهید ثانی از دستاوردهای اهل سنّت در زمینه درایة الحدیث سخن گفتهاند؛[۳]
شهید ثانی در موارد متعدد[۴]به آرا و دیدگاههای اهل سنّت و تفاوتهای آن با آرای شیعه اشاره کرده است. ذکر برخی موضوعات و اصطلاحهای حدیثی همچون صحابه، تابعین و مُخَضرمین که در سنّت حدیثی شیعه جایگاه چندانی ندارند،[۵]نشانۀ دیگری از اثرپذیری شهید ثانی از سنّت حدیثی اهل سنّت است. افزون براین، او جز منبع اصلیای که آن را اساس کتاب خود قرار داده است، به نقل مطالبی از برخی عالمان اهل سنّت همچون عُقَیلی (متوفی 322ق)[۶]و کتاب المحصول فخررازی (متوفی 606ق)[۷]پرداخته است. غلامحسین قیصریهها بر این باور است که هرچه را شهید ثانی با لفظ «قیل» در شرح البدایة آورده، گفتهها و دیدگاههای اهل سنّت است.
در باب منبع اصلی شهید اختلاف نظر است. قیصریهها بهطور خاص، به بهرهگیری شهید ثانی از کتاب «معرفة انواع علوم الحدیث» مشهور به «مقدمه ابن صلاح شهرزوری» اشاره کرده است که این سخن با اندک مقایسهای میان این دو اثر تأیید میشود.[۸]شهید ثانی در مواردی اقوال و دیدگاههای ابن صلاح را نقل کرده است.[۹] بهعلاوه، میان برخی عبارتهای الرعایة با مقدمه ابن صلاح همگونیهایی دیده میشود؛ مثلاً، شباهت عبارت شهید ثانی و ابن صلاح در اهمیت و تعریف حدیث معلّل و راههای کشف آن. افزون براین، پیروی وی از ترتیب مطالب مقدمه ابن صلاح نیز درخور ملاحظه است. شهید ثانی همچون ابن صلاح با بیان معنای اصطلاحهای دانش درایه و تقسیمات مختلف حدیث، سخن را آغاز کرده و در ادامه، به ترتیب در ابواب بعدی، از شرایط راوی، آداب تحمّل حدیث و طرق آن سخن گفته و بحث خود را با اشاره به طبقات و گونههای حدیث به اعتبار راوی و مرویعنه به پایان برده است، تنها با این تفاوت که مبحثها در مقدمه ابن صلاح اندکی گستردهتر از الرعایة شهید ثانی است. البته این احتمال نیز هست که شهید ثانی از کتاب الخلاصة فی اصول الحدیث حسین بن محمد طیبی که درواقع، به گفته خود طیبی تلخیص کتاب ابن صلاح است، بهره برده باشد.
تأثیر مستقیم شهید ثانی بر درایهنگاران شیعۀ پس از خود به خوبی مشهود است. بنا بر یک نظر، کتاب وصول الاخیار شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی 984ق)، شاگرد شهید ثانی، درواقع بیان اجتهادی مطالب اوست و به روشنی، ناظر به دیدگاههای شهید ثانی در درایه است، صاحب معالم، فرزند شهیدثانی، در مُنتقی الجُمان، شیخ بهائی (متوفی 1031ق) در الوجیزة فی علم الدرایة، میرداماد (متوفی 1040ق) در الرواشح السماویة، حاج ملاعلی کنی (متوفی 1306ق) در توضیح المقال و شیخ عبداللّه مامقانی (متوفی 1351ق) در مِقباس الهدایة در زمره درایهنگارانیاند که در چینش و بیان مطالب از شهید ثانی اثر پذیرفته اند.[۱۰]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- باقری، حمید؛ «الرعایة فی علم الدرایة»، دانشنامه جهان اسلام، جلد 20، چاپ اول، تهران، 1394ش، ص 150 تا 152.