ماوردی، علی بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'والدین' به 'و الدین')
    خط ۷۵: خط ۷۵:


    # الاحكام السلطانیة و الولایات‌الدینیة؛
    # الاحكام السلطانیة و الولایات‌الدینیة؛
    # ادب الدنیا والدین؛
    # ادب الدنیا و الدین؛
    # اعلام النبوة؛
    # اعلام النبوة؛
    # الاقناع؛
    # الاقناع؛

    نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۴

    ماوردی، علی بن محمد
    نام ماوردی، علی بن محمد
    نام‌های دیگر ابوالحسن الماوردی

    ماوردی، ابوالحسن علی بن محمد

    نام پدر محمد
    متولد 364ق برابر با 974م
    محل تولد بصره
    رحلت 450 ق برابر با 27 مه سال 1058م
    اساتید حسن بن علی بن محمد جبلی

    محمد بن عدی بن زُحَر

    محمد بن معلى أزدی

    جعفر بن محمد بن فضل بغدادی

    برخی آثار أعلام النبوة

    أدب الدنیا و الدین

    ‏الأحکام السلطانیة

    کد مؤلف AUTHORCODE01546AUTHORCODE

    ابوالحسن على بن محمد بن حبیب ماوردى (364 -450ق)، از بزرگترین قضات آخرین دولت عباسی، از بزرگان صاحب‌نظر در مباحث سیاسى اسلام، شافعى مذهب، داراى تمایلات معتزلى و دانش‌آموخته حوزه‌هاى بصره و بغداد بود.

    ولادت

    وى به سال 364ق، متولد شد. پدرش عطار و گلاب فروش بود، به همین جهت او را به پدرش نسبت می‌دهند و مارودی می‌گویند.

    تحصیلات

    او یكى از نمایندگان و در واقع صاحب‌نظران فقه شافعى است. با اینكه تخصص عمده‌اش فقه بود، ولى در علوم دیگر و دانش‌هاى عقلى نیز بهره وافر داشت. پدرش با او به بغداد سفر کرد، و در آنجا اقامت نمود و از علما و دانشمندان آن دیار حدیث شنید، و به سخنان ابوحامد اسفراینی گوش فرا داد. وی در بغداد و سپس بصره تدریس نمود و سپس به بغداد بازگشت.

    اساتید

     حسن بن علی بن محمد جبلی، محمد بن عدی بن زُحَر، و محمد بن معلى أزدی، و جعفر بن محمد بن فضل بغدادی و أبوالقاسم عبدالواحد بن محمد صیمری قاضی بصرة، أبوحامد أحمد بن أبی طاهر إسفراینی در بغداد.

    فعالیتها

    وى بیشتر عمر را در بغداد و در خدمت دستگاه خلافت عباسى گذراند. در دوره خلافت القادر (38-422ق) و القائم (422-467ق) از اعضاى دستگاه، به‌ویژه در زمان وزارت ابوالقاسم على بن مسلمه (مقتول به سال 450ق)، از كارگزاران عمده خلافت محسوب مى‌شد. از منصب‌هاى وى قاضى‌القضاتى تا ارتقا به اقضى القضات در اُستُوار در نزدیکى نیشابور را مى‌توان نام برد.

    وى در همه علوم اسلامى دست داشت؛ در حدیث، فقه، تفسیر، قرآن و سیره. او همچنین در مسائل سیاست، اخلاق، ادبیات و شعر نیز تسلط داشته است.

    وى از سلسله‌جنبانان اندیشه سیاسى اسلام است و نظریه‌پردازان سیاست اسلامى بعد از او تا حال، به نحوى به اندیشه‌ها و دیدگاه‌هاى او معطوف بوده‌اند. در عصرى مى‌زیست كه امپراتورى بزرگ اسلامى دچار تشتت بود و ملیت‌هاى مختلف كه آل بویه و سلجوقیان در مناطق شرقى از مهم‌ترین آن‌ها بودند، داعیه استقلال داشتند و افكار و آراى جدید در زمینه‌هاى كلامى، فقهى و سیاسى رونق داشت.

    مقام شایسته ماوردى به‌عنوان حكیمى الهى و قاضى موجب شد كه از احترام بسیار افكار عمومى و خلفاى بغداد و همچنین سلجوقیان و امیران آل بویه برخوردار باشد. او چندین بار به مأموریت‌هاى سیاسى فرستاده شد و به‌عنوان نماینده تام‌الاختیار خلیفه القائم بامر الله (391-460ق) فعالیت داشت.

    خلافت مركزى با ضعف‌هاى تئوریك و عملى فراوان مواجه و مشروعیت آن به شدت تنزل یافته بود؛ ازاین‌رو عصر ماوردى، داراى مؤلفه‌هاى دوگانه بود: از یك‌سو تمدن و فرهنگ اسلامى در اوج شكوفایى و از طرف دیگر، بنیان‌هاى سیاسى اسلام دچار مخاطرات بود. ماوردى با بهره‌گیرى از فرهنگ شكوفاى اسلام به بازسازى و پى‌ریزى نظریه خلافت در قالبى كارآمد پرداخت.

    ماوردى در سیاست اسلامى، همسان ابن سینا در فلسفه مشاء و شهاب‌الدین سهروردى در فلسفه اشراق، از متفكران درجه اول محسوب مى‌گردد.

    ماوردى در دورانى مى‌زیست كه بحث در باب حدیث سخت گرم بود و محققان مى‌كوشیدند در زمینه‌هاى حدیث آموزش ببینند و آن را از هركسى، حتى از كسى كه از نظر دانش از خودشان فروتر است، فرابگیرند. ماوردى را یكى از بزرگان حدیث مى‌دانند و از او، درباره آنچه از پیامبر(ص) از معاصران خود و براى معاصران خود روایت كرده است، به‌عنوان عالمى موثق یاد مى‌كنند.

    وفات

    در روز سه شنبه آخر ماه ربیع‌الاول سال 450ق، برابر با 27 مه سال 1058م درگذشت و نماز میت را بر او خطیب بغدادی خواند و در مقابر باب حرب به خاک سپرده شد.

    آثار

    1. الاحكام السلطانیة و الولایات‌الدینیة؛
    2. ادب الدنیا و الدین؛
    3. اعلام النبوة؛
    4. الاقناع؛
    5. الامثال و الحكم؛
    6. تسهیل النظر و تعجیل الظفر فى اخلاق الملك و سیاسة الملك؛
    7. الحاوى الكبیر؛
    8. قوانین الوزارة؛
    9. نصیحة الملوك؛
    10. النكت و العیون؛

    و...


    وابسته‌ها