مفهوم عرفان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
این اثر، در 3 فصل: 1.عرفان از دریچه نامها و کاربردها 2.عرفان در تلقی عرفانپژوهان 3.مفهوم فراگیر و امر جوهری عرفان، تنظیم شده است و مخاطبانش پژوهشگران تخصصی این رشته هستند. | این اثر، در 3 فصل: 1.عرفان از دریچه نامها و کاربردها 2.عرفان در تلقی عرفانپژوهان 3.مفهوم فراگیر و امر جوهری عرفان، تنظیم شده است و مخاطبانش پژوهشگران تخصصی این رشته هستند. | ||
ناشر نوشته است این کتاب درصدد ایضاح مفهوم عرفان است، و این یعنی بازشناختن و به تفصیل درآوردن مفهومی که به اجمال میشناسیم و فراوان به کار میبریم، اما چون بر سر تعیین آن مینشینیم، هر یک به بعدی از ابعاد وجزئی از اجزای آن میپردازیم، چنانکه گاه همه عرفان را به همان جزء که خود درنظر داریم فرومیکاهیم. | ناشر نوشته است این کتاب درصدد ایضاح مفهوم عرفان است، و این یعنی بازشناختن و به تفصیل درآوردن مفهومی که به اجمال میشناسیم و فراوان به کار میبریم، اما چون بر سر تعیین آن مینشینیم، هر یک به بعدی از ابعاد وجزئی از اجزای آن میپردازیم، چنانکه گاه همه عرفان را به همان جزء که خود درنظر داریم فرومیکاهیم.<ref> ر.ک: مقدمه ناشر، ص5</ref> | ||
نگارنده تأکید دارد که عرفان، مساوق با وحدت وجود نیست و همه عرفانها وحدت وجودی نیستند و عرفانهای وحدت وجودی هم همگی به یک معنا نیستند. | نگارنده تأکید دارد که عرفان، مساوق با وحدت وجود نیست و همه عرفانها وحدت وجودی نیستند و عرفانهای وحدت وجودی هم همگی به یک معنا نیستند.<ref> ر.ک: متن کتاب، ص127-148</ref> | ||
نویسنده میگوید: عرفانها الزاماً در چارچوب یکی ازادیان نهادینه نمیگنجند؛ لذا دینی بودن به این معنا، جزء عناصر جوهری عرفان نیست، هرچند به معنایی عامتر، چنانکه و.ت.استیس گفته بود، همه عرفانها دینی باشند. بنابراین، عرفان میتواند اصولاً با "خداناباوری" یا الحاد جمع شود. | نویسنده میگوید: عرفانها الزاماً در چارچوب یکی ازادیان نهادینه نمیگنجند؛ لذا دینی بودن به این معنا، جزء عناصر جوهری عرفان نیست، هرچند به معنایی عامتر، چنانکه و.ت.استیس گفته بود، همه عرفانها دینی باشند. بنابراین، عرفان میتواند اصولاً با "خداناباوری" یا الحاد جمع شود.<ref> ر.ک: همان، ص174</ref> | ||
علی موحدیان عطار، دربحث معیارهای معمول یا مفروض در صدق مفهوم عرفان، 8 نظریه را مطرح کرده و نظریه تفکیکی را پذیرفته است. | علی موحدیان عطار، دربحث معیارهای معمول یا مفروض در صدق مفهوم عرفان، 8 نظریه را مطرح کرده و نظریه تفکیکی را پذیرفته است.<ref> ر.ک: همان، ص424-430</ref> | ||
نویسنده بعد از نقد و بررسی تعاریف گوناگون عرفان، سرانجام خودش 2 تعریف عرضه کرده است: | نویسنده بعد از نقد و بررسی تعاریف گوناگون عرفان، سرانجام خودش 2 تعریف عرضه کرده است: | ||
#تعریف پدیدارشناسانه: عرفان عبارت است از معرفت شهودی به واقعیت باطنی و وحدانی هستی. علیموحدیانعطار، بر آن است که این تعریف جوهریترین مؤلفههای عرفان را دارد و تعریف پدیدارشناختی آنّه ماری شیمل که عرفان را "وجدانِ حقیقت واحد" معرفی کرده، بر آن منطبق است.<ref> ر.ک: همان، ص432</ref> | |||
#تعریف کلنگر: عرفان عبارت است از بینشِ واقعیت وحدانی و باطنیِ هستی، که در آغاز و اصلِ خود کیفیتی بسیط، اجمالی، مبهم و ناخودآگاه دارد، و طیّ فرایندی معرفتی- انفسی، بدل به معرفتِ شهودیای متمایز، تفصیلی، واضح، یقینی و تحقّقی میگردد. نویسنده افزوده است: در این تعریف، علاوه بر تصویرکردن جغرافیای عرفان، به تمام مؤلفهها و ویژگیهای جوهریِ آن اشاره شده است.<ref> ر.ک: همان، ص433</ref> | |||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
[[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]] | [[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]] | ||
[[رده:عرفان (علم و معرفت، وجود، اطوار و لطائف سبعه، حضرات خمسه، عشق. محبت)]] | [[رده:عرفان (علم و معرفت، وجود، اطوار و لطائف سبعه، حضرات خمسه، عشق. محبت)]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1401]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط فریدون سبحانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۳
مفهوم عرفان | |
---|---|
پدیدآوران | موحدیان عطار، علی (نويسنده) |
ناشر | دانشگاه اديان و مذاهب |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1388ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-8090-47-5 |
موضوع | عرفان |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /م83 م7 286 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مفهوم عرفان، نوشته علی موحدیان عطار (متولد 1340ش.)، پژوهشی نظری با هدف شناسایی معنای جهانشمول عرفان و مؤلفههای گوهر اصیل آن است. منظور نویسنده از عرفان، منحصر به عرفان اسلامی، یهودی و مسیحی نیست و شامل هر نوع عرفانی حتی الحادی نیز میشود.
این اثر، در 3 فصل: 1.عرفان از دریچه نامها و کاربردها 2.عرفان در تلقی عرفانپژوهان 3.مفهوم فراگیر و امر جوهری عرفان، تنظیم شده است و مخاطبانش پژوهشگران تخصصی این رشته هستند.
ناشر نوشته است این کتاب درصدد ایضاح مفهوم عرفان است، و این یعنی بازشناختن و به تفصیل درآوردن مفهومی که به اجمال میشناسیم و فراوان به کار میبریم، اما چون بر سر تعیین آن مینشینیم، هر یک به بعدی از ابعاد وجزئی از اجزای آن میپردازیم، چنانکه گاه همه عرفان را به همان جزء که خود درنظر داریم فرومیکاهیم.[۱]
نگارنده تأکید دارد که عرفان، مساوق با وحدت وجود نیست و همه عرفانها وحدت وجودی نیستند و عرفانهای وحدت وجودی هم همگی به یک معنا نیستند.[۲]
نویسنده میگوید: عرفانها الزاماً در چارچوب یکی ازادیان نهادینه نمیگنجند؛ لذا دینی بودن به این معنا، جزء عناصر جوهری عرفان نیست، هرچند به معنایی عامتر، چنانکه و.ت.استیس گفته بود، همه عرفانها دینی باشند. بنابراین، عرفان میتواند اصولاً با "خداناباوری" یا الحاد جمع شود.[۳]
علی موحدیان عطار، دربحث معیارهای معمول یا مفروض در صدق مفهوم عرفان، 8 نظریه را مطرح کرده و نظریه تفکیکی را پذیرفته است.[۴]
نویسنده بعد از نقد و بررسی تعاریف گوناگون عرفان، سرانجام خودش 2 تعریف عرضه کرده است:
- تعریف پدیدارشناسانه: عرفان عبارت است از معرفت شهودی به واقعیت باطنی و وحدانی هستی. علیموحدیانعطار، بر آن است که این تعریف جوهریترین مؤلفههای عرفان را دارد و تعریف پدیدارشناختی آنّه ماری شیمل که عرفان را "وجدانِ حقیقت واحد" معرفی کرده، بر آن منطبق است.[۵]
- تعریف کلنگر: عرفان عبارت است از بینشِ واقعیت وحدانی و باطنیِ هستی، که در آغاز و اصلِ خود کیفیتی بسیط، اجمالی، مبهم و ناخودآگاه دارد، و طیّ فرایندی معرفتی- انفسی، بدل به معرفتِ شهودیای متمایز، تفصیلی، واضح، یقینی و تحقّقی میگردد. نویسنده افزوده است: در این تعریف، علاوه بر تصویرکردن جغرافیای عرفان، به تمام مؤلفهها و ویژگیهای جوهریِ آن اشاره شده است.[۶]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه ناشر و متن کتاب.