۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type='authorWritings'|[[وسیلة الخادم إلی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم (ع)]] / نوع اثر: کتاب | |data-type='authorWritings'|[[وسیلة الخادم إلی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم (ع)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[مهمان نامه بخارا (تاریخ پادشاهی محمد شیبانی) ]] / نوع اثر: کتاب | [[مهمان نامه بخارا (تاریخ پادشاهی محمد شیبانی) ]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[تاریخ عالم آرای امینی: شرح حکمرانی سلاطین آققویونلو و ظهور صفویان]] / نوع اثر: کتاب | [[تاریخ عالم آرای امینی: شرح حکمرانی سلاطین آققویونلو و ظهور صفویان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[سلوک الملوک]] / نوع اثر: کتاب | [[سلوک الملوک]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف | ||
| خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
وى در شاعرى، طبعى چندان نيكو نداشت و در نويسندگى نيز پيرو همان نثر مصنوع و سرشار از كلمههاى عربى سده نهم هجرى بود. بنابراين، وى هيچگونه تأثيرى بر ادبيات فارسى به جا نگذاشت. | وى در شاعرى، طبعى چندان نيكو نداشت و در نويسندگى نيز پيرو همان نثر مصنوع و سرشار از كلمههاى عربى سده نهم هجرى بود. بنابراين، وى هيچگونه تأثيرى بر ادبيات فارسى به جا نگذاشت. | ||
او در تصوف، دست ارادت به پير جمالالدين احمد عارف اردستانى (- 879ق) داده است. از آثار عرفانى او، مىتوان «شرح وصاياى عبدالخالق غجدوانى» كه از مشايخ نقشبنديه بود و «مناقب جمال اردستانى» را نام برد. در فلسفه نيز دستى داشت و از آنجا كه سنى بسيار متعصبى بود، بىترديد، فقه را به خوبى مىدانست. | او در تصوف، دست ارادت به پير جمالالدين احمد عارف اردستانى (- 879ق) داده است. از آثار عرفانى او، مىتوان «شرح وصاياى عبدالخالق غجدوانى» كه از مشايخ نقشبنديه بود و «مناقب جمال اردستانى» را نام برد. در فلسفه نيز دستى داشت و از آنجا كه سنى بسيار متعصبى بود، بىترديد، فقه را به خوبى مىدانست. روشن است آنچه سبب شهرت وى شد، ادبيات، فلسفه و يا عرفان نبود، اما او را در جايگاه تاريخنگار و گزارشگرى كه برخى از رخدادهاى سياسى و اجتماعى را با ديدى متعصبانه و گاهى نقادانه نوشت، نمىتوان ناديده گرفت. | ||
وى در سنت انديشه سياسى ايران از جايگاه ويژهاى برخوردار است. در سلوك الملوك از پايههاى حكومت اسلامى بر مبناى مذهب سنى، سخن رفته كه گويا برپايى چنين حكومتى، آرمان اوست. | وى در سنت انديشه سياسى ايران از جايگاه ويژهاى برخوردار است. در سلوك الملوك از پايههاى حكومت اسلامى بر مبناى مذهب سنى، سخن رفته كه گويا برپايى چنين حكومتى، آرمان اوست. | ||
ویرایش