هدایة المتعلمین في الطب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏سا' به 'می‌‏سا'
جز (جایگزینی متن - 'قديمي' به 'قدیمی')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏سا' به 'می‌‏سا')
خط ۴۹: خط ۴۹:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این، کتاب علاوه بر فواید ادبى و زبان‏شناسى و دربرداشتن واژه‌‏هاى کهن فارسى، از نظر تاریخ پزشکى نیز مهم و درخور توجه است و سابقه این علم را در مشرق‏زمین نشان می‌‏دهد و نوآوری‌ها و ابتکارات دانشمندان مسلمان را در مقایسه با آراء و نظریات اطبّاى یونان روشن مى‏سازد. دانشگاه فردوسى مشهد به پیشنهاد کنگره بین‏المللى تاریخ پزشکى در اسلام و ایران به تجدید چاپ این اثر - پس از تصحیح غلط‌هاى چاپى – به‌صورت افست اقدام کرده است‏<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص3</ref>.
این، کتاب علاوه بر فواید ادبى و زبان‏شناسى و دربرداشتن واژه‌‏هاى کهن فارسى، از نظر تاریخ پزشکى نیز مهم و درخور توجه است و سابقه این علم را در مشرق‏زمین نشان می‌‏دهد و نوآوری‌ها و ابتکارات دانشمندان مسلمان را در مقایسه با آراء و نظریات اطبّاى یونان روشن می‌‏سازد. دانشگاه فردوسى مشهد به پیشنهاد کنگره بین‏المللى تاریخ پزشکى در اسلام و ایران به تجدید چاپ این اثر - پس از تصحیح غلط‌هاى چاپى – به‌صورت افست اقدام کرده است‏<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص3</ref>.


نام کتاب را به چند صورت دیگر هم نوشته‌‏اند، ولى از مآخذ موجود چنین برمی‌‏آید که بیشتر به نام «کتاب هدایه» معروف بوده است؛ چنان‌که صاحب «چهار مقاله» و مؤلف «موجز کمّى» نیز به همین نام از آن یاد کرده‌‏اند. [[اخوینی، ربیع بن احمد|اخوینى]] در همین کتاب در چند مورد از قرابادینى سخن گفته است که «اگر زندگانى بود» حب‌ها و معجون‌ها و یاره‌‏هاى دیگر را در آن یاد خواهد کرد و در باب «في النبض و أجناسه» نیز نوشته است: «باید تا کر فهم نکنى به کتاب نبض باز کردى که آنجا تمام یاد کرده‏ام» و در «باب ذات الجنب» آورده است که: «تو دانى از کتاب تشریح کى بر سر استخوان‌هاى...». از این اشارات چنین برمی‌‏آید که وى کتاب‌ها و رساله‌‏هایى در نبض و تشریح داشته و درصدد تألیف قرابادینى نیز بوده است، ولى از دو کتاب نخستین نشانى در دست نداریم و نمی‌‏دانیم که کتاب اخیر را نیز تألیف کرده است یا نه؛ به‌علاوه در یکى از نسخ کتاب هدایه در فصل «في أنواع السموم»، مطلبى در دو صفحه - که به نظر می‌‏رسد نوشته فرزند [[اخوینی، ربیع بن احمد|اخوینى]] است (زیرا کتاب هدایه را براى فرزندش نوشته است) - بدین شرح به متن کتاب افزوده شده است: «از استاد ابوبکر رحمة اللّه علیه بخواسته بودم تا فصلى دیگر بیارد جداکانه اندرین تا انج کفته است مشبع‏تر بود، اجابت کرده بود ولکن نالنده کشت و به تن خویش مشغول کشت و بدین نرسید». از این عبارت نیز چنین برمی‌‏آید که مؤلف به دلیل بیمارى نتوانسته به وعده خود وفا کند و فصلى به کتاب هدایه بیفزاید و فرزندش ناچار مطالب آن فصل را «از اشارات دیگر استادان» به کتاب افزوده است.
نام کتاب را به چند صورت دیگر هم نوشته‌‏اند، ولى از مآخذ موجود چنین برمی‌‏آید که بیشتر به نام «کتاب هدایه» معروف بوده است؛ چنان‌که صاحب «چهار مقاله» و مؤلف «موجز کمّى» نیز به همین نام از آن یاد کرده‌‏اند. [[اخوینی، ربیع بن احمد|اخوینى]] در همین کتاب در چند مورد از قرابادینى سخن گفته است که «اگر زندگانى بود» حب‌ها و معجون‌ها و یاره‌‏هاى دیگر را در آن یاد خواهد کرد و در باب «في النبض و أجناسه» نیز نوشته است: «باید تا کر فهم نکنى به کتاب نبض باز کردى که آنجا تمام یاد کرده‏ام» و در «باب ذات الجنب» آورده است که: «تو دانى از کتاب تشریح کى بر سر استخوان‌هاى...». از این اشارات چنین برمی‌‏آید که وى کتاب‌ها و رساله‌‏هایى در نبض و تشریح داشته و درصدد تألیف قرابادینى نیز بوده است، ولى از دو کتاب نخستین نشانى در دست نداریم و نمی‌‏دانیم که کتاب اخیر را نیز تألیف کرده است یا نه؛ به‌علاوه در یکى از نسخ کتاب هدایه در فصل «في أنواع السموم»، مطلبى در دو صفحه - که به نظر می‌‏رسد نوشته فرزند [[اخوینی، ربیع بن احمد|اخوینى]] است (زیرا کتاب هدایه را براى فرزندش نوشته است) - بدین شرح به متن کتاب افزوده شده است: «از استاد ابوبکر رحمة اللّه علیه بخواسته بودم تا فصلى دیگر بیارد جداکانه اندرین تا انج کفته است مشبع‏تر بود، اجابت کرده بود ولکن نالنده کشت و به تن خویش مشغول کشت و بدین نرسید». از این عبارت نیز چنین برمی‌‏آید که مؤلف به دلیل بیمارى نتوانسته به وعده خود وفا کند و فصلى به کتاب هدایه بیفزاید و فرزندش ناچار مطالب آن فصل را «از اشارات دیگر استادان» به کتاب افزوده است.