نزهة الأنظار في عجائب التواريخ والأخبار: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زبان = عربي ' به 'زبان = عربی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشتنامه ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
اندلس - تاريخ | اندلس - تاريخ | ||
مجتهدان و علما - اندلس - | مجتهدان و علما - اندلس - سرگذشتنامه | ||
مجتهدان و علما - آفريقاي شمالي - | مجتهدان و علما - آفريقاي شمالي - سرگذشتنامه | ||
|ناشر | |ناشر |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۲
نزهة الأنظار في عجائب التواريخ والأخبار | |
---|---|
پدیدآوران | زواری، علی (محقق)
محفوظ، محمد (محقق) مقدیش، محمود (نویسنده) |
ناشر | دار الغرب الإسلامي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1988م. |
چاپ | چاپ اول |
موضوع | آفريقاي شمالي - تاريخ - 647 - 1517م.
اندلس - تاريخ مجتهدان و علما - اندلس - سرگذشتنامه مجتهدان و علما - آفريقاي شمالي - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /م7ن4 / 199 DT |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نزهة الأنظار في عجائب التواريخ والأخبار، اثر محمود مقدیش، با تحقیق علی زواری و محمد محفوظ، تاریخ کشورهای مغرب و ذکر نام ملوک آنها میباشد که به زبان عربی و در سال 1238ق، نوشته شده است.
آنچه باعث اهمیت اثر حاضر شده، آن است که نویسنده نسبت به بخشی از مطالب مطرحشده در مقدمه، همچون: مطالب گفتهشده در مورد مناطقی مثل اسکندریه، تونس، الجزایر، مهدیه، صفاقس و... و نیز نسبت به اکثر اموری که در خاتمه بیان شده، به مشاهدات خود و گفتههای معاصرین خویش از جمله دوستان و مردمان همان مناطق، اکتفا نموده، که این مطلب، بر غنای محتوا و مستند بودن آنها، افزوده است[۱].
ساختار
کتاب با مقدمهای مفصل از محقق آغاز و نوشتههای نویسنده که در یک مقدمه، یازده مقاله و یک خاتمه تنظیم گردیده، در دو جلد، تدوین شده است؛ مقدمه و ده مقاله اول، در جلد اول و مقاله یازدهم و خاتمه، در جلد دوم جای گرفته است؛ برخی از این مقالات، خود به چند باب تقسیم شده است.
نویسنده در تدوین اثر خویش، از منابع و مصادر متنوعی استفاده نموده و تقریبا منابع او، همان منابعی است که معاصران وی همچون وزیر سراج نیز از آنها بهره بردهاند [۲].
این منابع، حدودا بیش از 36 اثر مهم میباشد که برخی از آنها عبارتند از: «الإعلام بأعلام بيتالله الحرام»، قطب نهروالی؛ «بشائر أهل الإيمان»، حسین خوجه؛ «تاريخ الخلفاء»، سیوطی؛ «تاريخ الطبري»؛ «جامع مسائل الأحكام»، برزلی؛ «جذوة المقتبس»، حمیدی؛ «حسن المحاضرة»، سیوطی؛ «خريدة العجائب»، ابن وردی؛ «رقم الحلل في نظم الدول»، ابن خطیب اندلسی؛ «رياض النفوس»، مالکی؛ «زبدة التواريخ»، بیضاوی؛ «سمط اللآل»، محمد قویسم نواوری؛ «عجائب المخلوقات»، قزوینی؛ «قصص الأنبياء المسمی عرائس المجالس»، ثعلبی؛ «كتاب العبر»، ابن خلدون؛ «الكامل»، ابن اثیر؛ «المختصر في أخبار البشر»، ابوالفداء ایوبی؛ «مروج الذهب»، مسعودی؛ «مسالك الأبصار» ابن فضلالله عمری و...[۳].
روش و اسلوبی که نویسنده در نقل و روایت از این منابع بهکار برده، به شش دسته زیر تقسیم میشود:
- نقل حرفی.
- نقل با تغییر بعضی از کلمات؛ که در بعضی از مواقع، درست نقل کرده و توانسته است مفهوم کلی منبع مورد نظر را منتقل نماید و در پارهای موارد نیز اشتباه نموده و گفته او، مغایر با مطلب بیانشده در آن منبع است.
- تلخیص همراه با استعمال بعضی از عبارات جزیی مرجع مستندالیه؛ که در این روش، در اغلب موارد، معنی وارده در آن مرجع، مراعات شده است.
- تقدیم و تأخیر: نویسنده در مواردی، تسلسل وارده در مصادر و منابع را رعایت نکرده و در بعضی اوقات، شاهد تقدیم و تأخیرهایی در نقل وقایع تاریخی در اثر او هستیم.
- اشاره به مراجع در ابتدای نقل، یا در اثنای آن و یا در انتها؛ بدون اشاره به آن در صورت استفاده مجدد.
- استعمال مصادر با اشاره به مباشر بودن آن مانند وفیات ابن خلکان، نزهه المشتاق ادریسی، رحلة التجاني، رحلة العياشي، تاريخ الدولتين»، زرکشی و... و یا غیر مباشر بودن (بهواسطه نقل از دیگری) مانند ابن اثیر در بعضی از حالات، ابن شداد بهواسطه ابن خلکان در وفيات الأعيان، ذهبی بهواسطه سیوطی در تاريخ الخلفاء و... [۴].
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، مطالب جامع و مفیدی درباره کتاب، نوشته شده است.
نویسنده در مقدمه، ضمن اشاره به روش کار خود، به بیان مفهوم تاریخ مد نظر خود، که عبارت است از: «ضبط وقایع و حوادث مهمی از اعصار گذشته و حال که شأن و ارزش نقل داشته باشد»، پرداخته و در ادامه، منفعت تاریخ (معرفت احوال پیشینیان) و غایت آن (که عبارت است از عبرت) را مورد بحث و بررسی قرار داده است [۵].
در جلد اول، مقاله اول، که مفصلترین مقاله کتاب میباشد، به تعیین حدود و ثغور حوزه جغرافیایی کشورهای مغرب، از لحاظ مناطق خشکی و دریایی و بیان اسم شهرها، امرا و حکام آنها اختصاص یافته است. این مقاله، به چهار باب زیر تقسیم شده است:
- تحدید مناطق خشکی و دریایی مغرب؛
- تعیین مناطق خشکی مغرب اقصی و مغرب اوسط تا حدود «بجایه»؛
- بقیه مغرب اوسط و تمامی مغرب ادنی؛
- تعیین موقعیت جغرافیایی اندلس.
نویسنده در این مقاله، به بحث پیرامون جغرافیای انسانی و اقتصادی این مناطق پرداخته و ضمن توصیف آنها، امور زیرا را بررسی نموده است: اساطیر مختلفی که در مورد اندلس نقل شده است، اصول بربر و علت تسمیه این قوم به این نام، اساطیر و داستانهایی که مربوط به تسمیه آفریقا میباشد و بیان تفاسیر مختلف پیرامون حرکت دریا. نویسنده در این موارد، به صرف بیان تفاسیر پرداخته و خود نظریه خاصی را ارائه نداده و یا از تفسیر خاصی، طرفداری ننموده است، بلکه آراء وی، به تحدید حوزه جغرافیایی مغرب که به نظر او، از «بحر الظلمات» (دریای تاریکی) تا سواحل اندلس و از جزایر اسکندریه تا صحرای آفریقا، امتداد دارد، خلاصه میگردد. [۶].
مقاله دوم، در سه باب زیر، تنظیم شده است:
در باب اول، ضمن تعریف خلافت و بررسی مفهوم آن و تفاوت بین خلیفه و پادشاه، آدم(ع) اولین خلیفه خدا معرفی شده، سپس ذریه او تا برسد به حضرت محمد(ص) دنبال شده و تاریخ خلفای اربعه و... بیان گردیده است.
باب دوم، به بیان تاریخ خلافت بنیامیه اختصاص یافته است.
در باب سوم، فتوحاتی که در دوران صحابه و همچنین بنیامیه، اتفاق افتاده، بیان گردیده است [۷].
نویسنده در مقاله سوم، که در سه باب زیر تنظیم شده، به ذکر خلفای بنیعباس و برخی از امرای آنها که در عراق حکومت میکردهاند، پرداخته است:
- ذکر خلفای بنیعباس؛
- بعضی از امرای بنیعباس که در مشرقزمین حکومت داشتند، همچون: صفاریان، سامانیان، غزنویان، دیالمه، سلجوقیان و خوارزمشاهیان؛ در این بخش، به جنگهای اقوام تاتار نیز اشاره شده است؛
- مشاهیر امراء بنیعباس در مغرب [۸].
در مقاله چهارم، که مختصر میباشد، به ذکر ملوک شیعی و فاطمیون مصر که در مغرب حکومت داشتند، پرداخته شده است[۹].
مقاله پنجم، در دو باب زیر تنظیم شده است:
- ذکر تاریخ ملوک صنهاجه مغرب؛
- تاریخ دولت نورالدین و صلاحالدین در مصر و شام[۱۰].
مقاله ششم و هفتم، به ذکر تاریح خلفای بنیامیه در اندلس و ملوک متونه، اختصاص یافته است[۱۱].
در مقاله هشتم، در سه باب زیر، تاریخ ملوک موحدین و امرای آنها در مغرب، اندلس و آفریقا ذکر شده است:
- قیام دولت موحدیه و تاریخ عام آن؛
- فتح مهدیه و شهرهای ساحلی آن توسط عبدالمؤمن؛
- قیامها و مخالفتهایی که در آفریقا علیه حکومت موحدین صورت گرفته است[۱۲].
مقاله نهم نیز دارای سه باب میباشد:
- تاریخ دولت بنیمرین؛
- تاریخ دولت بنیزیان؛
- تاریخ دولت بنینصر[۱۳].
آخرین مقاله این جلد، در مورد ذکر تاریخ دولت بنیحفص آفریقا میباشد[۱۴].
در جلد دوم، مقاله یازدهم، در سه باب، تاریخ دولت آلعثمان، بیان شده است:
- ذکر نام سلاطین آلعثمان و اصل آنان؛ نویسنده این گروه را به سلطان عصر خویش در سال 1203، سلیم خان سوم میرساند و همان جا متوقف میشود؛
- ورود سپاهیان عثمانی به آفریقا؛
- ذکر تاریخ امرای تونس که تابع حکومت عثمانی بودند[۱۵].
در خاتمه که در چهار باب تنظیم شده است، مطالبی پیرامون تاریخ صفاقس مطرح و در پایان، نام و گوشهای از احوال برخی از علما و اهل خیر و صلاح این منطقه، بیان شده است [۱۶].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در پایان همان جلد و فهرست آیات، احادیث نبوی، اشعار، اعلام، اسم شهرها و اماکن، قبائل و طوایف و کتب مذکور در متن، بههمراه فهرست مصادر و مراجع، در انتهای جلد دوم، آمده است. در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات مفصلی پیرامون برخی از اعلام، کلمات و عبارات متن داده شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.