علم العروض و القافية: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[رده:دارای صفحه و جدول 01 قربانی]] | [[رده:دارای صفحه و جدول 01 قربانی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده1]] | [[رده:مقالات بازبینی شده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۰۴
علم العروض و القافية | |
---|---|
پدیدآوران | عتیق، عبدالعزیز (نويسنده) |
ناشر | دار النهضة العربية |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1407ق - 1987م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع۲ع۸ 2194 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
علم العروض و القافية، اثر عبدالعزیز عتیق، کتابی است در معرفی علم عروض و قافیه و معروفترین بحرهای شعری.
کتاب، حاصل درسها و گفتگوهایی است که نویسنده پیرامون علم عروض و قافیه، برای دانشجویان سال اول گروه زبان عربی، در دانشگاه بیروت، برگزار کرده است[۱].
نویسنده تلاش نموده است تا در این کتاب، مسائل علم عروض و قافیه را بهگونهای مطرح نماید که فهم و درک آن برای دانشآموزان و دانشجویان این رشته، آسان باشد و با مهمترین اصطلاحات این دانش و جنبههای مختلف آن، که در موسیقی شعر، تأثیرگذار است، آشنا شوند و ازآنجاکه دانشجویان این رشته، نمایانگر جنبه نظری آن هستند، تنها در صورت تقویت آنها توسط جنبههای کاربردی این علم میتوان به پیشرفت آنها در این زمینه کمک نمود، بنابراین نویسنده سعی نموده است تا برای فهم بهتر مطالب توسط ایشان، از نمونهها و شواهد برگزیده فراوانی از شعر کهن و معاصر، برای تقویت آنها، استفاده کند[۲].
وی در ابتدا، به بررسی مختصر تاریخچه این علم و پایهگذاری آن توسط خلیل بن احمد فراهیدی پرداخته[۳] و سپس، ضمن اشاره به اهمیت علم عروض و علت نیاز به آن[۴]، به بیان رابطه میان علم عروض و موسیقی، پرداخته است[۵].
از جمله ویژگیهای کتاب، آن است که در قسمت آموزش بحرهای عروضی، در پایان هریک از بحرها، با استفاده از شواهد شعری، تمرینهایی برای فهم بهتر مطالب، ارائه شده است[۶].
در مجموع، شانزده بحر عروضی در کتاب معرفی و برای اوزان آنها، مثالهایی آورده شده است که عبارتند از: «بحر طویل»، «مدید»، «بسیط»، «وافر»، «کامل»، «هزج»، «رجز»، «رمل»، «سریع»، «منسرح»، «خفیف»، «مضارع»، «مقتضب»، «مجتث»، «متقارب» و «متدارک»[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.