أصول النحو (2): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اصول النحو (2)''' کتابی آموزشی تألیف جامعة المدنیة العالمیة، عبارت از بررسی مباحث ادله | '''اصول النحو (2)''' کتابی آموزشی تألیف جامعة المدنیة العالمیة، عبارت از بررسی مباحث ادله نحو، اصل سماع، قیاس، اجماع و استصحاب است و از آنها با عنوان اصول نحو یاد شده است. این کتاب در 21 درس و هر درس در قالب چند عنصر تبیین شده است. | ||
کتاب با توضیح مفهوم علت نحوی آغاز شده است. روات و مورخین بر این اجماع دارند که علت نحوی ملازم تأسیس نحو بوده و با ولادتش متولد شده است. به همین دلیل میبینیم که بین این دو جدایی نمیاندازند و آن دو را شروع و جنبش واحدی میدانند. مهمترین شاهد بر این موضوع کتاب سیبویه است که اولین کتابی است که به دست ما رسیده است. این کتاب علمای قدیم و جدید را مشغول و فریفته خود کرده. | کتاب با توضیح مفهوم علت نحوی آغاز شده است. روات و مورخین بر این اجماع دارند که علت نحوی ملازم تأسیس نحو بوده و با ولادتش متولد شده است. به همین دلیل میبینیم که بین این دو جدایی نمیاندازند و آن دو را شروع و جنبش واحدی میدانند. مهمترین شاهد بر این موضوع کتاب سیبویه است که اولین کتابی است که به دست ما رسیده است. این کتاب علمای قدیم و جدید را مشغول و فریفته خود کرده. غرائب و مشکلات و مسائل را شرح و توضیح دادهاند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref> | ||
پس از طرح این موضوع، چهار مثال از «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] در رابطه با علت نحوی مطرح شده است. همچنین تأثیر علومی چون منطق و کلام در علت نحوی بررسی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص 25-30 و 36</ref> | |||
جوانب مختلف علل نحوی با بررسی آثاری چون «الاقتراح» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]<ref>ر.ک: همان، ص123</ref> و نیز قوادح و عیوبی که به علت نحوی عارض میشود.<ref>ر.ک: همان، ص135</ref> | |||
ادله نحو که علمای این علم در تقعید قواعد بر آن اعتماد کردهاند، فراوان و از حد حصر خارج است؛ لکن کاربرد چهار مورد سماع، قیاس، اجماع و استصحاب حال بیشتر است. عجیب آن است که اصطلاح استصحاب حال در علم اصول نحو ظهوری ندارد و تنها از طریق ابن برکات انباری نقل شده است؛ با وجود اینکه [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] در جاهای زیادی از «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» به آن استدلال کرده است. حقیقت آن است که انباری، مصطلح استصحاب حال را از اصول فقه به اصول نحو انتقال داده است و این به دلیل علاقه شدید دو علم اصول فقه و اصول نحو است.<ref>ر.ک: همان، ص169</ref> | ادله نحو که علمای این علم در تقعید قواعد بر آن اعتماد کردهاند، فراوان و از حد حصر خارج است؛ لکن کاربرد چهار مورد سماع، قیاس، اجماع و استصحاب حال بیشتر است. عجیب آن است که اصطلاح استصحاب حال در علم اصول نحو ظهوری ندارد و تنها از طریق ابن برکات انباری نقل شده است؛ با وجود اینکه [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] در جاهای زیادی از «[[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب]]» به آن استدلال کرده است. حقیقت آن است که انباری، مصطلح استصحاب حال را از اصول فقه به اصول نحو انتقال داده است و این به دلیل علاقه شدید دو علم اصول فقه و اصول نحو است.<ref>ر.ک: همان، ص169</ref> | ||
[[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] در کتاب «[[الخصائص]]» بابی با این عنوان نوشته است: «اختلاف لغات عرب و همه آنها حجت هستند». مراد از لغات در اینجا لهجههاست؛ همانگونه که منظور [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] از «لغت قریش» لهجه قریش است که متعلق به لغت عرب است. پس لهجه اخص از لغت و لغت اعم از آن است؛ لذا علاقه بین لغت و لهجه علاقه عام و خاص است.<ref>ر.ک: همان، ص305</ref> | [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] در کتاب «[[الخصائص]]» بابی با این عنوان نوشته است: «اختلاف لغات عرب و همه آنها حجت هستند». مراد از لغات در اینجا لهجههاست؛ همانگونه که منظور [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] از «لغت قریش» لهجه قریش است که متعلق به لغت عرب است. پس لهجه اخص از لغت و لغت اعم از آن است؛ لذا علاقه بین لغت و لهجه علاقه عام و خاص است.<ref>ر.ک: همان، ص305</ref> | ||
فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه در پایان کتاب آمده است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۴۴: | خط ۵۰: | ||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | ||
[[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]] | [[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]] | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]] |
نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
أصول النحو(جامعة المدنیة العالمیة) | |
---|---|
پدیدآوران | جامعة المدنیة العالمیة (نويسنده) |
سال نشر | 2010م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اصول النحو (2) کتابی آموزشی تألیف جامعة المدنیة العالمیة، عبارت از بررسی مباحث ادله نحو، اصل سماع، قیاس، اجماع و استصحاب است و از آنها با عنوان اصول نحو یاد شده است. این کتاب در 21 درس و هر درس در قالب چند عنصر تبیین شده است.
کتاب با توضیح مفهوم علت نحوی آغاز شده است. روات و مورخین بر این اجماع دارند که علت نحوی ملازم تأسیس نحو بوده و با ولادتش متولد شده است. به همین دلیل میبینیم که بین این دو جدایی نمیاندازند و آن دو را شروع و جنبش واحدی میدانند. مهمترین شاهد بر این موضوع کتاب سیبویه است که اولین کتابی است که به دست ما رسیده است. این کتاب علمای قدیم و جدید را مشغول و فریفته خود کرده. غرائب و مشکلات و مسائل را شرح و توضیح دادهاند.[۱]
پس از طرح این موضوع، چهار مثال از «الکتاب» سیبویه در رابطه با علت نحوی مطرح شده است. همچنین تأثیر علومی چون منطق و کلام در علت نحوی بررسی شده است.[۲]
جوانب مختلف علل نحوی با بررسی آثاری چون «الاقتراح» سیوطی[۳] و نیز قوادح و عیوبی که به علت نحوی عارض میشود.[۴]
ادله نحو که علمای این علم در تقعید قواعد بر آن اعتماد کردهاند، فراوان و از حد حصر خارج است؛ لکن کاربرد چهار مورد سماع، قیاس، اجماع و استصحاب حال بیشتر است. عجیب آن است که اصطلاح استصحاب حال در علم اصول نحو ظهوری ندارد و تنها از طریق ابن برکات انباری نقل شده است؛ با وجود اینکه سیبویه در جاهای زیادی از «الکتاب» به آن استدلال کرده است. حقیقت آن است که انباری، مصطلح استصحاب حال را از اصول فقه به اصول نحو انتقال داده است و این به دلیل علاقه شدید دو علم اصول فقه و اصول نحو است.[۵]
ابن جنی در کتاب «الخصائص» بابی با این عنوان نوشته است: «اختلاف لغات عرب و همه آنها حجت هستند». مراد از لغات در اینجا لهجههاست؛ همانگونه که منظور سیوطی از «لغت قریش» لهجه قریش است که متعلق به لغت عرب است. پس لهجه اخص از لغت و لغت اعم از آن است؛ لذا علاقه بین لغت و لهجه علاقه عام و خاص است.[۶]
فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه در پایان کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.