أصول النحو (2): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۱: خط ۴۱:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)‎‏]]
    [[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]]
    [[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]]

    نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۱

    أصول النحو(جامعة المدنیة العالمیة)
    أصول النحو (2)
    پدیدآورانجامعة المدنیة العالمیة (نويسنده)
    سال نشر2010م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اصول النحو (2) کتابی آموزشی تألیف جامعة المدنیة العالمیة، عبارت از بررسی مباحث ادله نحو چون علت نحوی و چهار اصل سماع، قیاس، اجماع و استصحاب است که از اصول فقه به علم نحو منتقل شده و از آنها با عنوان اصول نحو یاد شده است. این کتاب در 21 درس و هر درس در قالب چند عنصر تبیین شده است.

    کتاب با توضیح مفهوم علت نحوی آغاز شده است. روات و مورخین بر این اجماع دارند که علت نحوی ملازم تأسیس نحو بوده و با ولادتش متولد شده است. به همین دلیل می‌بینیم که بین این دو جدایی نمی‌اندازند و آن دو را شروع و جنبش واحدی می‌دانند. مهم‌ترین شاهد بر این موضوع کتاب سیبویه است که اولین کتابی است که به دست ما رسیده است. این کتاب علمای قدیم و جدید را مشغول و فریفته خود کرده. غرائبش و مشکلات و مسائل را شرح و توضیح داده‌اند.[۱]‏ پس از طرح این موضوع، چهار مثال از «الکتاب» سیبویه در رابطه با علت نحوی مطرح شده است. همچنین تأثیر علومی چون منطق و کلام در علت نحوی بررسی شده است.[۲]‏ جوانب مختلف علل نحوی با بررسی آثاری چون «الاقتراح» سیوطی[۳]‏ و نیز قوادح و عیوبی که به علت نحوی عارض می‌شود.[۴]

    ادله نحو که علمای این علم در تقعید قواعد بر آن اعتماد کرده‌اند، فراوان و از حد حصر خارج است؛ لکن کاربرد چهار مورد سماع، قیاس، اجماع و استصحاب حال بیشتر است. عجیب آن است که اصطلاح استصحاب حال در علم اصول نحو ظهوری ندارد و تنها از طریق ابن برکات انباری نقل شده است؛ با وجود اینکه سیبویه در جاهای زیادی از «الکتاب» به آن استدلال کرده است. حقیقت آن است که انباری، مصطلح استصحاب حال را از اصول فقه به اصول نحو انتقال داده است و این به دلیل علاقه شدید دو علم اصول فقه و اصول نحو است.[۵]

    ابن جنی در کتاب «الخصائص» بابی با این عنوان نوشته است: «اختلاف لغات عرب و همه آنها حجت هستند». مراد از لغات در اینجا لهجه‌هاست؛ همانگونه که منظور سیوطی از «لغت قریش» لهجه قریش است که متعلق به لغت عرب است. پس لهجه اخص از لغت و لغت اعم از آن است؛ لذا علاقه بین لغت و لهجه علاقه عام و خاص است.[۶]

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص10
    2. ر.ک: همان، ص 25-30 و 36
    3. ر.ک: همان، ص123
    4. ر.ک: همان، ص135
    5. ر.ک: همان، ص169
    6. ر.ک: همان، ص305

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها