جلال از چشم برادر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''جلال از چشم برادر''' اثر شمس آل احمد (متوفی 14 آذر 1389)، کتابی است در معرفی جلالالدین سادات آل احمد (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی. | |||
نویسنده در مقدمه کتاب، به انگیزه خویش از نگارش آن، اشاره کرده و چنین گفته است: «شنوندگان من در آن سالهاى پيش و پس پيروزى انقلاب و در آن مجالس، بهويژه جوانترها که در احوال جلال کنجکاوتر بودند، به خاطر دارند که همواره آنان را حواله دادهام به مجال و فرصتهاى مناسب ديگرى. اين رساله، همان مجال و فرصت مناسبى است که قولش را داده بودم و در تعهد خويش مىشناختم»<ref>درآمد، ص17</ref>. | |||
وی انگیزه دیگر خود از تدوين اين کتاب را پاسخ به تمام آن کسانى دانسته که پيش از قيام علنى ملت ما و پس از مرگ جلال، در طول سالهاى نخست پس از آن مرگ مشکوک، به مهر و يا به قهر، به نيش زبان و يا نوش بيان، کمتر با حضور خويش و بيشتر با تلفنها و نامهها، وی را به خاطر انجام عملى يا عدم انجام عملى- در حوزه حملاتى که به جلال مىشد- ستوده و يا نکوهيدهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | |||
نویسنده مطالب کتاب را از ماجرای مرگ غیر طبیعی جلال<ref>متن کتاب، ص24</ref> آغاز نموده سپس به ولادت<ref>همان، ص121</ref> و چگونگی نشو و نما و محیط زندگانی وی، پرداخته است<ref>همان، ص165</ref>. آثار و عقاید<ref>همان، ص189</ref>، سیر و سلوک<ref>همان، ص251</ref>، القاب<ref>همان، ص275</ref>، نویسندگی<ref>همان، ص299</ref>، پاتوغها<ref>همان، ص345</ref> و مزار و وصیت<ref>همان، ص355</ref>، از دیگر عناوین کتاب میباشد. | |||
در بخشی از کتاب، در معرفی جلال، چنین نوشته شده است: «جلال صد و هشتاد سانت قد و شصت و هفت هشت کيلو وزن داشت.از جوانى، تن را به رياضتکشى ورزيده بود. هنگام نماز صبح، حتى در زمستانهاى سرد سالهاى جوانى، نخست يخ حوض منزل پدرى را مىشکاند و استحمام مىکرد و سپس به دوگانه در برابر يگانه مىايستاد. جلال ورزشهاى سبک را، تا آخر عمر ترک نگفت. در راهپيمايى و کوهنوردى، نيم بيشتر صعود به قلل و ديدار غارهايى که من دارم، در همراهى با جلال بوده است. جلال، همچون مرحوم والدهمان، قانع بود و کم مصرف. از اسراف، بهويژه در خوردن، ابا داشت و جز اعتياد به سيگار اشنو که مصرفش از روزى بيست نخ بيشتر نمىشد، به هيچ چيز ديگرى معتاد نبود»<ref>همان، ص24</ref | |||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
مقدمه و متن کتاب. | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
خط ۳۱: | خط ۴۶: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالات مهر 01 مکرمی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]] |
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۵
جلال از چشم برادر | |
---|---|
پدیدآوران | آلاحمد، شمس (نويسنده) |
ناشر | مؤلف |
مکان نشر | ایران - تهران |
چاپ | 1 |
شابک | - |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /آ7ج7 7938 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جلال از چشم برادر اثر شمس آل احمد (متوفی 14 آذر 1389)، کتابی است در معرفی جلالالدین سادات آل احمد (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی.
نویسنده در مقدمه کتاب، به انگیزه خویش از نگارش آن، اشاره کرده و چنین گفته است: «شنوندگان من در آن سالهاى پيش و پس پيروزى انقلاب و در آن مجالس، بهويژه جوانترها که در احوال جلال کنجکاوتر بودند، به خاطر دارند که همواره آنان را حواله دادهام به مجال و فرصتهاى مناسب ديگرى. اين رساله، همان مجال و فرصت مناسبى است که قولش را داده بودم و در تعهد خويش مىشناختم»[۱].
وی انگیزه دیگر خود از تدوين اين کتاب را پاسخ به تمام آن کسانى دانسته که پيش از قيام علنى ملت ما و پس از مرگ جلال، در طول سالهاى نخست پس از آن مرگ مشکوک، به مهر و يا به قهر، به نيش زبان و يا نوش بيان، کمتر با حضور خويش و بيشتر با تلفنها و نامهها، وی را به خاطر انجام عملى يا عدم انجام عملى- در حوزه حملاتى که به جلال مىشد- ستوده و يا نکوهيدهاند[۲].
نویسنده مطالب کتاب را از ماجرای مرگ غیر طبیعی جلال[۳] آغاز نموده سپس به ولادت[۴] و چگونگی نشو و نما و محیط زندگانی وی، پرداخته است[۵]. آثار و عقاید[۶]، سیر و سلوک[۷]، القاب[۸]، نویسندگی[۹]، پاتوغها[۱۰] و مزار و وصیت[۱۱]، از دیگر عناوین کتاب میباشد.
در بخشی از کتاب، در معرفی جلال، چنین نوشته شده است: «جلال صد و هشتاد سانت قد و شصت و هفت هشت کيلو وزن داشت.از جوانى، تن را به رياضتکشى ورزيده بود. هنگام نماز صبح، حتى در زمستانهاى سرد سالهاى جوانى، نخست يخ حوض منزل پدرى را مىشکاند و استحمام مىکرد و سپس به دوگانه در برابر يگانه مىايستاد. جلال ورزشهاى سبک را، تا آخر عمر ترک نگفت. در راهپيمايى و کوهنوردى، نيم بيشتر صعود به قلل و ديدار غارهايى که من دارم، در همراهى با جلال بوده است. جلال، همچون مرحوم والدهمان، قانع بود و کم مصرف. از اسراف، بهويژه در خوردن، ابا داشت و جز اعتياد به سيگار اشنو که مصرفش از روزى بيست نخ بيشتر نمىشد، به هيچ چيز ديگرى معتاد نبود»<ref>همان، ص24</ref
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.