ولایت فقیه (حکومت اسلامی- ویرایش جدید): تفاوت میان نسخهها
جز (افزودن ناوبری) |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
{{کاربردهای دیگر|ولایت فقیه (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|ولایت فقیه (ابهام زدایی)}} | ||
'''ولایت فقیه، حكومت اسلامى''' مجموعه سیزده سخنرانى از [[موسوی خمینی، سید روحالله|آیتالله سید روحالله موسوى خمینى]]([[امام خمينى(ره)|امام خمینى]]) است كه در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد كرده است. | '''ولایت فقیه، حكومت اسلامى''' مجموعه سیزده سخنرانى از [[موسوی خمینی، سید روحالله|آیتالله سید روحالله موسوى خمینى]]([[امام خمينى(ره)|امام خمینى]]) است كه در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد كرده است. | ||
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۴
ولایت فقیه (حکومت اسلامی- ویرایش جدید) | |
---|---|
پدیدآوران | موسوی خمینی، سید روحالله (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ولایت فقیه، حكومت اسلامى مجموعه سیزده سخنرانى از آیتالله سید روحالله موسوى خمینى(امام خمینى) است كه در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد كرده است.
این سخنرانىها در همان ایام تحریر و به صورت جزوه نیز منتشر شد، در سال 1356 نیز در ایران با عنوان «نامهاى از امام موسوى کاشفالغطاء» به ضمیمه جهاد اكبر چاپ شد.
كتاب ولایت فقیه مانند دیگر آثار امام خمینى، در رژیم پهلوى در لیست آثار ممنوعه قرار داشت اما بارها توسط ناشران متعدد در ایران و به زبانهاى مختلف در برخى از كشورهاى دیگر منتشر شد.
این نسخه داراى فهرستهاى فنى (آیات، روایات، اعلام، كتابها و اصطلاحات فقهى و حقوقى) و كتابنامه به صورت زیرنویس است.
ساختار
به روش تحلیلى و فقه استدلالى به نگارش درآمده و پس از مقدمه مفصل ناشر، مطالب ذیل سرفصلهاى متعددى بیان شده است.
گزارش محتوا
مؤلف جهت دفاع از اسلام ناب و پاسخگویى به هجمههایى كه از ناحیه استعمار علیه اسلام و مسلمانان انجام مىشد، نظریه ولایت فقیه را مطرح كرد.
وى ابتدا به نقشههاى دشمنان براى نابودى اسلام اشاره مىكند و با بیانى مستدل به شبهاتى از قبیل اینكه اسلام در عصر تمدن و صنعت قادر به اداره جامعه نیست، پاسخ مىدهد و اشاره مىكند القاء دشمنان در ایجاد زمینه جدایى دین از سیاست حتى در حوزههاى علمیه نیز اثر كرده است.
وى با اشاره به ضعف داخلى و خودباختگى در برابر تمدن جدید غرب، به حوزهها و طلاب جوان و نیز اندیشمندان هشدار مىدهد كه با جدیت به وظایف سیاسى و اجتماعى خویش عمل كنند و فریب این نقشهها و شبههها را نخورند.
مبحث ولایت فقیه، ابتدا به صورت شفاهى در طى سیزده جلسه در نجف اشرف تدریس شده است و بار دیگر در جلد دوم «كتاب البیع»، تقریباً به همان سبک به نگارش درآمده است.
از دیدگاه امام خمینى ولایت فقیه از موضوعات بدیهى است؛ یعنى از موضوعاتى است كه تصور آن موجب تصدیق آن مىشود و لذا نیازمند برهان نیست.
ایشان معتقداست كه با بررسى احكام اسلامى، ضرورت ولایت فقیه خودبهخود آشكار مىشود. بنابراین پس از ذكر دلایل لزوم و ضرورت تشكیل حكومت به برخى از احكام اسلامى كه لازمه آن تشكیل حكومت اسلامى مىباشد اشاره كرده، سپس ماهیت حكومت مبتنى بر ولایت فقیه را تبیین مىكند.
در ادامه مستندات فقهى ولایت فقیه ارائه شده و در پایان برنامههایى عملى براى تشكیل حكومت اسلامى پیشنهاد مىشود.
وى تأكید مىكند كه اصل ولایت، پایه و اساس تمام وظایف است، به ویژه ولایت فقیه در امر حكومت و جنبههاى سیاسى آن. فقها ولى و صاحب حكومت و تصمیمگیرنده نهایى در امور سیاسى هستند و به مقتضاى حدیث «العلماء ورثة الأنبیاء»، حاكمیت از آن فقهاست.
ایشان در اثبات نظر خود مبنى بر لزوم و ضرورت تشكیل حكومت اسلامى متكى بر ولایت فقیه، دلایلى بیان مىكند كه عبارتند از:
- عمل و سیره پیامبر اسلام(ص) در تشكیل حكومت اسلامى.
- استمرار اجراى احكام الهى كه براى همیشه وجود این احكام ضرورت دارد و تنها حكومت اسلامى است كه ضامن اجراى این احكام است.
- ماهیت و کیفیت قوانین اسلام كه بدون حكومت و بدون حضور حاكم فقیه قابل اجرا نیست؛ مثل احكام مالى، ارث و احكام حقوقى و جزائى.
به اعتقاد مؤلف فرق ولایت فقیه با ولایت ائمّه و پیامبر اكرم(ص)، در این است كه عنوان ولایت فقیه یك عنوان اعتبارى عقلایى است و مقام معنوى خاصى براى وى ایجاد نمىكند و انسان را یك شخصیت غیرعادى معرفى نمىكند و فقط وظیفهاى خطیر بر دوش او مىگذارد.
امام خمینى، ضمن برشمردن برخى از شرایط عمومى براى ولىفقیه، علم به قانون و عدالت را نیز از شرایط ضرورى براى ولىفقیه مىداند.
وى در بحث حكومت اسلامى بیان مىكند كه اسلام آمد تا به جامعه نظم دهد و لذا دو هدف عالى براى حكومت اسلامى وجود دارد:
- حذف طاغوت و برقرارى حق
- نجات مظلومان از دست ستمگران
ایشان با بیان این واقعیت تاریخى كه پیامبر اكرم(ص) خلیفه تعیین كرده است، این سؤال را مطرح مىكند كه آیا تعیین خلیفه براى بیان احكام است؟ بیان احكام كه خلیفه نمىخواهد. خلیفه براى حكومت و اجراى مقررات و قوانین است.
وى اشاره مىكند كه در عصر اموى و عباسى از این اصل اساسى عدول شده است و آنها خلافت اسلامى را به شكل نظامهاى پادشاهى و امپراطورى درآوردند و این روند براى قرنها ادامه یافت. اما عقل و شرع حكم مىكند كه باید براى تغییر این وضعیت قیام كرد و جهت برپایى حكومت اسلامى تلاش نمود.
بخش مهمى از این كتاب به ذكر اخبار و استدلالهایى براثبات ولایت فقیه به معناى تصدى حكومت، و همچنین بیان فرق حكومت اسلامى با سایر حكومتها اختصاص دارد و در آن حكومت اسلامى را نوعى حكومت مشروطه معرفى مىكند.
بخش پایانى كتاب نیز از ضرورت برنامهریزى و مبارزه طولانى براى رسیدن به حكومت اسلامى سخن مىگوید.
در این زمینه، نقش تبلیغات دینى مانند مراسم مذهبى و عاشورا و روشنگرى در بین قشر روحانیت و تصفیه مقدسنماها و طرد آخوندهاى دربارى برجسته شده است.