ابن بری، بری بن عبدالجبار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
«ابن بَرّى، ابومحمد | «ابن بَرّى، ابومحمد عبدالله»، (رجب 499 - 27 شوال 582)، نحوى و لغتشناس شافعىمذهب مصرى بوده است. خاندان ابن برى اصلاً اهل بيتالمقدس بودند. او خود در قاهره مسكن گزيد و از مشايخ آن شهر، كسب دانش كرد. نزد عبد الجبار بن محمد قرطبى و محمد بن عبد الملك شنترينى نحوى، عربيت آموخت و از ابوصادق مدينى و ابو عبدالله رازى حديث شنيد، اما اندكاندك خود در شمار بزرگان ادب درآمد و در نحو و لغت، امام و به قول [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، يگانه زمان گرديد، آنگاه در مسجد عمرو بن عاص در قاهره به كار تعليم پرداخت و رسماً عهدهدار تدريس قرآن و زبان عربى شد و احتمالاً در يكى از غرفههاى همان مسجد منزل گزيد. | ||
ابن برى پس از چندى تصحيح مكاتبات رسمى را در «ديوان انشاء» به عهده گرفت. اين منصب حدود 40 سال پيش از او به عهده ابن بابشاذ بود. ابن بابشاذ ضمن انجام دادن كارهاى ديوانى به تدوين تعليقهاى پرداخته بود كه به 15 مجلد مىرسيد و بعدها ابزار كار كاتبان گرديد و به تكميل آن پرداختند. اين سمت پس از ابن بابشاذ به محمد بن بركات واگذار شده بود. از زمان اشتغال ابن برى به اين منصب، اطلاع دقيقى در دست نيست و نيز روشن نيست كه آيا به هنگام تصدى اين سمت از كار تعليم در مسجد عمرو دست كشيده بود يا نه؟ شايد او كار تعليم را فرونگذاشته باشد؛ زيرا پيوسته از گوشه و كنار مصر يا نقاط ديگر نزد او مىآمدند و كسب دانش مىكردند. نام بسيارى از شاگردان او معروف است. از همه معروفتر شايد ابوموسى جزولى باشد كه ساليان دراز نزد او نحو و لغت آموخت. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] خود، شاگردان او را در قاهره ديده و از آنان روايت كرده است. همچنين قفطى اضافه مىكند كه بيشتر «رؤساى» مصر نزد او درس گرفتهاند. گفتار عبد القادر دمشقى اين سخن را تأييد مىكند. وى گويد كه هم الملك العزيز عثمان و هم الملك الظاهر غازى نزد او آموزش ديده بودند. | ابن برى پس از چندى تصحيح مكاتبات رسمى را در «ديوان انشاء» به عهده گرفت. اين منصب حدود 40 سال پيش از او به عهده ابن بابشاذ بود. ابن بابشاذ ضمن انجام دادن كارهاى ديوانى به تدوين تعليقهاى پرداخته بود كه به 15 مجلد مىرسيد و بعدها ابزار كار كاتبان گرديد و به تكميل آن پرداختند. اين سمت پس از ابن بابشاذ به محمد بن بركات واگذار شده بود. از زمان اشتغال ابن برى به اين منصب، اطلاع دقيقى در دست نيست و نيز روشن نيست كه آيا به هنگام تصدى اين سمت از كار تعليم در مسجد عمرو دست كشيده بود يا نه؟ شايد او كار تعليم را فرونگذاشته باشد؛ زيرا پيوسته از گوشه و كنار مصر يا نقاط ديگر نزد او مىآمدند و كسب دانش مىكردند. نام بسيارى از شاگردان او معروف است. از همه معروفتر شايد ابوموسى جزولى باشد كه ساليان دراز نزد او نحو و لغت آموخت. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] خود، شاگردان او را در قاهره ديده و از آنان روايت كرده است. همچنين قفطى اضافه مىكند كه بيشتر «رؤساى» مصر نزد او درس گرفتهاند. گفتار عبد القادر دمشقى اين سخن را تأييد مىكند. وى گويد كه هم الملك العزيز عثمان و هم الملك الظاهر غازى نزد او آموزش ديده بودند. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
6. کتاب كوچكى به نام غلط الضعفاء من أهل الفقه كه گاه أغاليط الفقهاء خوانده شده است؛ | 6. کتاب كوچكى به نام غلط الضعفاء من أهل الفقه كه گاه أغاليط الفقهاء خوانده شده است؛ | ||
7. جواب کتاب المسائل العشر المتعبة للحشر يا المتعبات إلى الحشر از ابونزار حسن بن صادقى بن | 7. جواب کتاب المسائل العشر المتعبة للحشر يا المتعبات إلى الحشر از ابونزار حسن بن صادقى بن عبدالله معروف به ملك النحاة؛ | ||
8. شرح شواهد الإيضاح. | 8. شرح شواهد الإيضاح. |
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۲۰
نام | ابن بری، بری بن عبد الجبار |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 582 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE1129AUTHORCODE |
«ابن بَرّى، ابومحمد عبدالله»، (رجب 499 - 27 شوال 582)، نحوى و لغتشناس شافعىمذهب مصرى بوده است. خاندان ابن برى اصلاً اهل بيتالمقدس بودند. او خود در قاهره مسكن گزيد و از مشايخ آن شهر، كسب دانش كرد. نزد عبد الجبار بن محمد قرطبى و محمد بن عبد الملك شنترينى نحوى، عربيت آموخت و از ابوصادق مدينى و ابو عبدالله رازى حديث شنيد، اما اندكاندك خود در شمار بزرگان ادب درآمد و در نحو و لغت، امام و به قول ابن خلكان، يگانه زمان گرديد، آنگاه در مسجد عمرو بن عاص در قاهره به كار تعليم پرداخت و رسماً عهدهدار تدريس قرآن و زبان عربى شد و احتمالاً در يكى از غرفههاى همان مسجد منزل گزيد.
ابن برى پس از چندى تصحيح مكاتبات رسمى را در «ديوان انشاء» به عهده گرفت. اين منصب حدود 40 سال پيش از او به عهده ابن بابشاذ بود. ابن بابشاذ ضمن انجام دادن كارهاى ديوانى به تدوين تعليقهاى پرداخته بود كه به 15 مجلد مىرسيد و بعدها ابزار كار كاتبان گرديد و به تكميل آن پرداختند. اين سمت پس از ابن بابشاذ به محمد بن بركات واگذار شده بود. از زمان اشتغال ابن برى به اين منصب، اطلاع دقيقى در دست نيست و نيز روشن نيست كه آيا به هنگام تصدى اين سمت از كار تعليم در مسجد عمرو دست كشيده بود يا نه؟ شايد او كار تعليم را فرونگذاشته باشد؛ زيرا پيوسته از گوشه و كنار مصر يا نقاط ديگر نزد او مىآمدند و كسب دانش مىكردند. نام بسيارى از شاگردان او معروف است. از همه معروفتر شايد ابوموسى جزولى باشد كه ساليان دراز نزد او نحو و لغت آموخت. ابن خلكان خود، شاگردان او را در قاهره ديده و از آنان روايت كرده است. همچنين قفطى اضافه مىكند كه بيشتر «رؤساى» مصر نزد او درس گرفتهاند. گفتار عبد القادر دمشقى اين سخن را تأييد مىكند. وى گويد كه هم الملك العزيز عثمان و هم الملك الظاهر غازى نزد او آموزش ديده بودند.
ابن برى به شهادت سبكى مردى سادهدل، نيكنفس و خوشمصاحبت بود. سادهدلى او موجب شده است كه برخى حكايات در غفلت و بىمبالاتى و عدم توجه به درستى و اعراب كلمات هنگام سخن گفتن به او نسبت دهند. قفطى مقام ابن برى را از اينگونه نكتهها برتر مىداند و از ذكر آنها خوددارى مىكند. از مجموعه اين حكايات كه گويند «بسيار» است، جز تمايل او به زبان عاميانه يا برخى رفتارهاى نامعهود، به چيزى اشاره نشده است.
از ابن برى چند اثر در زمينه لغت و نحو بهجاى مانده كه ذكر آنها خواهد آمد، اما كسى به شاعر بودن او اشاره نكرده است؛ بااينهمه ابن تغرى بردى دو بيت غزلگونه از اشعار او را نقل كرده است كه مايهاى جز استعارات نحوى ندارد.
آثار موجود ابن برى به قرار زير است:
1. حواشى بر صحاح جوهرى؛
2. حواشى بر درة الغواص في أوهام الخواص حريرى؛
3. ردى بر انتقادات ابن خشاب بر اغلاط مقامات حريرى؛
4. حاشيه بر المعرب جواليقى كه بروكلمان آن را رد الجواليقي في المعرب خوانده است؛
5. حواشى بر تكملة إصلاح ما تغلط فيه العامة، تأليف جواليقى؛
6. کتاب كوچكى به نام غلط الضعفاء من أهل الفقه كه گاه أغاليط الفقهاء خوانده شده است؛
7. جواب کتاب المسائل العشر المتعبة للحشر يا المتعبات إلى الحشر از ابونزار حسن بن صادقى بن عبدالله معروف به ملك النحاة؛
8. شرح شواهد الإيضاح.
منابع مقاله
برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص 104، نويسنده آذرتاش آذرنوش.
وابستهها
اربعه کتب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده