أقرب الموارد في فصح العربية و الشوارد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'زبان =عربي ' به 'زبان =عربی ') |
جز (جایگزینی متن - '==منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==') |
||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
<references /> | <references /> | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه محقق و نویسنده کتاب در جلد اول. | # مقدمه محقق و نویسنده کتاب در جلد اول. | ||
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۱
أقرب الموارد في فصح العربية و الشوارد | |
---|---|
پدیدآوران | شرتونی، سعید (نویسنده) |
ناشر | منظمة الاوقاف و الشؤون الخيرية. دار الأسوة للطباعة و النشر |
مکان نشر | ايران - تهران ايران - قم |
سال نشر | 1416ق. = 1374ش. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | زبان عربي - واژه نامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 5 |
کد کنگره | 1416 /ش4الف7 / 6622 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أقرب الموارد في فصح العربية و الشوارد، عنوان کتابی است از علامه سعید خوری شرتونی لبنانی. این اثر 5 جلدی به زبان عربی و با موضوع لغت و زبانشناسی و موضوع خاص زبان و ادبیات عرب نگاشته شده است. این اثر فرهنگ واژگان عربی به عربی است که به حسب حروف الفبا و بر اساس حرف نخست ریشۀ هر واژه مرتب شده. مؤلف از واژهنامههای مشهور پیش از خود متأثر بوده و کار خود را بر قاموس فیروزآبادی پی نهاده است.
ساختار
کتاب 5 جلد دارد؛ جلد اول حاوی تقدیمیه(مقدمه اسعد طیب)، مقدمه کتاب، مقدمه ذیل و محتوای مطالب از حرف الف تا حاء است، جلد دوم در ادامه محتوای مطالب از حرف خاء تا سین را به خود اختصاص داده، جلد سوم حاوی حرفهای شین تا عین است، چهارمین جلد از حرف غین تا کاف را در بر گرفته و جلد پنجم، از حرف لام تا یاء را. پس از بیان هریک از حروف الفبایی، یک باب تحت عنوان ذیل آن حرف، پس از حرف موردنظر در کتاب آمده است و این امر در تمامی حروف در همه مجلدات کتاب، وجود دارد.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب از لزوم احتیاج به چنین اثری صحبت میکند و از درخواستهای متکرر مردم و شانه خالی کردنش از آن به ادله مختلف میگوید. او در نهایت تسلیم این درخواستها شده و دست به نگاشتن کتاب میزند. وی متذکر میشود که از کتاب ائمه ثقات در لغت مانند ابن منظور صاحب لسان العرب و زمخشری صاحب اساس البلاغة (نام کتاب زمخشری در این اثر مصباح البلاغة و الادب ذکر شده است) و جوهری مؤلف الصحاح و فیومی نویسنده المصباح المنیر و المفردات راغب اصفهانی، و البدیع الآیات منشئ المغرب مطرزی، و تاج العروس زبیدی و القاموس البدیع المنهاج مجد، و المجمل ابن فارس و منتقی المختار الافضل رازی در نگاشتن این اثر بهره برده است.[۱]
مؤلف در مقدمهاش بر کتاب از نام کتاب یاد میکند و متذکر میشود که مطالب این اثر را در دو بخش بیان کرده است: اول: مفردات لغوی صرف و دوم: اصطلاحات علمی و کلمات مولّد و أعلام.[۲]
نویسنده علاوه بر اینکه _به دلیل اعتقادش بر فهم بهتر پیشینیان از کلام عرب به دلیل نزدیکی زمانیشان به آنان_ سعی در محافظت عبارات پیشینیان دارد، به مواردی که آنان ذکر کردهاند مواردی را افزوده که متضمن 3 چیز است؛
اول: مواردی که عمداً در اوایل کتاب ترک کرده بوده یا سهواً در سایر ابواب از وی فوت شده است.
دوم: ذکر آنچه از کتابهای ثقات گرفته و بر کتابهای اللسان و تاج العروس استدراک کرده و یا حتی از خود این دو کتاب در غیر مظان کلمه موردنظر، گرفته است. از جمله این موارد میتوان (تظلّف) را نام برد که در هنگامیکه در ظلف در ارض حاصل شود؛ که راغب این را در ترجمه (ع ز ز) ذکر کرده است. یا مثلاً (تعبقس) در موردی که شخصی به عبدالقیس متعلق باشد که سیوطی آن را در باب النحت از «المزهر» ذکر کرده است. یا مثلاً (المتساکب) که در بیت شعری در صفحه 102 از جلد بیستم «الاغانی» ابوالفرج اصفهانی ذکر شده و آن شعر این است:
ما بال همّک لیس عنک بعازب***یمری سوابق دمعک المتساکب
و در تاج العروس (تساکب) را در ترجمه سکب ذکر نکرده تا گفته شود، متساکب بهصورت قیاسی اخذ شده است... . از جمله این موارد (تواظب) است که زبیدی در ترجمه (ع و ر) ذکر کرده و متن کلامش این است: «تعاورت الریاح رسم الدار حتی عفته، أی: تواظبت علیه، قاله اللیث» البته او باید این مورد را در (و ظ ب) ذکر میکرد که نکرده است. و... .
سوم: ذکر خطاهایی که در این کتاب واقع شده که پس از فراغ از مراجعه و معارضه مجدد آن با امهات صحیحه بوده است.[۳]
شرتونی درباره ترتیب ارائه مطالب این اثر میگوید: از طریقه المجمل و امثال آن از حیث ایراد الفاظ به اعتبار اوایل اصول آنان، تبعیت کرده است و این روش همان روشی است که مترجمان عربی به لاتینی و دیگران مانند غولیوس و فریتغ و تابعانشان مانند پطرس بستانی، برگزیدهاند.[۴]
وی قواعد این کتاب را در چهار مورد بیان مینماید:
قاعده اول: اشاره با حروف به ابواب افعال ثلاثی که 6 باب هستند نه بیشتر و از این قرار هستند:
باب اول: باب نصر ینصُر با فتح عینالفعل در ماضی و ضم آن در مضارع(علامت این مورد ن است)
باب دوم: باب ضرب یضرِب به فتح عینالفعل در ماضی و کسر آن در مضارع(با علامت ض)
باب سوم: قطع یقطَع به فتح عینالفعل در ماضی و مضارع(علامتش ع است)
باب چهارم: باب علِمَ یعلَم به کسر عینالفعل در ماضی و فتحش در مضارع(با علامت ل)
باب پنجم: باب کرُم یکرُم به ضم عینالفعل در ماضی و مضارع که کم است(با علامت س)
باب ششم: باب حسِب یحسِب به کسر عینالفعل در ماضی و مضارع که این مورد نیز کم است(و علامتش س است).
قاعده دوم: نویسنده، موارد قیاسی مانند اسم مره و نوع و مصادر مافوق ثلاثی و جمع سالم مذکر و مؤنث، را به دلیل استیناس ذهن با آنها، ذکر نکرده و در موارد بسیاری ما به دلیل علم به طریقه اخذ آنها، از این موارد غافل میشویم و عادت لغویان نیز بر همین بوده است. نویسنده در این موارد گاه با لفظ «ایضاً» به آنها اشاره کرده است؛ هرچند کلامی بر این موارد سبقت نگرفته باشد و آغاز کلام با این موارد باشد مثلاً (القائمة) ایضاً: مفرد قوائم الدابة... الخ است. در اینجا، کلام نویسنده «ایضاً» اشاره دارد به قائمهای که مؤنث قائم است و ... .
قاعده سوم: هنگامیکه اسمی ذکر شود و نویسنده پسازآن کلمه «بالضم» را ذکر کند مانند (الذرعة) بالضم، ضبط مربوط به اول کلمه میشود، و همچنین است هنگامیکه پسازآن فتح یا کسره بیاید و در هنگامیکه پسازآن سکون بیاید ضبط بهضرورت از آن کلمه دوم است و اگر کلمه «التثلیث» یا «المثلثة» را ذکر کند این مورد اشاره است به اینکه اول این مورد 3 لغت دارد؛ لغت ضم و لغت فتح و لغت کسر، و هنگامیکه کلمه «التحریک» یا «المحرکة» را ذکر کند، منظورش فتح کلمات اول و دوم است مانند کلمه (سَحَر)... نویسنده پس از ذکر همه مواردی که درباره اعراب کلمات آورده، مینویسد: بدان که من هرآنچه را که ضبط کردهام با قلم بیان کردهام علاوه بر آنکه در ضبط اکثر این موارد از مثال و نص هم استفاده کردهام.
قاعده چهارم: شرتونی برای اشاره به اختلاف معانی کلمه از توسیط خط عرضی میان عاطف و مابعدش استفاده کرده است و این مورد از موارد انفرادی و ویژگیهای این کتاب است. قابل ذکر است که «ج» در این اثر اشاره به جمع و «جج» اشاره به جمعالجمع دارد.[۵]
در مقدمه اسعد طیب بر کتاب درباره این اثر میخوانیم: این اثر از معجمات متداول است و مشخصههای بسیاری دارد که آن را برای خوانندگان جذاب میکند: از جمله این مشخصات، موارد زیر را میتوان ذکر کرد:
- کم بودن حجم کتاب و راحتی حمل آن.
- جمعکردن لغات بسیاری که در کتابهای بزرگ لغت بهصورت متفرق وجود داشته است در عین مختصر کردن تفسیر آن کلمات.
- استدراک جملهای از زبان معتبر از لغتنامههای پیشین که مطالب آن بهصورت پراکنده در اللسان و تاج عروس و غیر آن آمده است، و نویسنده برخی از این موارد را از کتب معتمده مانند نهجالبلاغه و غیر آن آورده است و آنها را با حرف (س) نماد گزاری کرده است. و این از بالاترین و برترین امتیازات این کتاب است.
موارد فوق، علاوه بر دقت ضبط و ذکر منابع بسیار و مشتقات فراوان و... است. و از دیگر موارد امتیاز آن این است که نویسنده آن، همواره در اصلاح این اثر و استدراک آن کوشا بود و دو باب (تنبیه و تکمله و اصلاح) و (ذیل) را به آن افزوده است.[۶]
وضعیت کتاب
از مزایای چاپ حاضر در این کتاب این است که متن و تنبیه آن را در روش واحدی قرار داده و با هر حرفی از حروف الفبا که متن را شروع کرده، ذیل را نیز در همان حرف پس از پایان متن، آورده است و مراجعه پژوهشگر را در این موارد، تسهیل کرده است. و این آرزویی بوده که پس از گذشت صدسال از چاپ اول کتاب، محقق شده است.[۷]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق و نویسنده کتاب در جلد اول.