تمهیدی بر معرفت نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه های' به 'ه‌های'
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ه‌های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
این که هبوط نفس به چه معنایی است؟ و اموری دیگر که در این راستا قابل طرح و بحث و بررسی است. <ref>مقدمه، صص 10-9</ref>.
این که هبوط نفس به چه معنایی است؟ و اموری دیگر که در این راستا قابل طرح و بحث و بررسی است. <ref>مقدمه، صص 10-9</ref>.


غیر از مقدّمه در فهرست مطالب کتاب چیزی از عنوان بخش، فصل یا باب دیده نمی‌شود، تنها طی شمارگان 1 تا 25 موضوعاتی که بدان پرداخته می‌شود را ملاحظه می‌کنیم که در پرسشهای گفته شده بخشهایی از آن را می‌توان دید ولی مواردی هم هست که در آن پرسشها دیده نمی‌شود به مانند: [[ارسطو]] و نفس، [[افلاطون]] و نفس، پیشینه‌ی بحث نفس، جوهر و عرض، قوّه و فعل، فضای طلق و امکان عقلی، نومن و فنومن، ادراک کلّیّات، نظریه‌ی مُثُل، علم حضوری و مواردی دیگر. در واقع کتاب دارای یک مقدّمه و یک متن کلّی است که عناوین سر صفحه ها به طور یکسان عمل شده و مطالب فقط با شماره های مذکور به طور پیوسته بحث را دنبال می‌کند. پاورقی های مکرّر نیز نشان از استفاده و یا نقدهایی است که از منابع گوناگون و اشخاص متفاوت در این کتاب به چشم می‌خورد.
غیر از مقدّمه در فهرست مطالب کتاب چیزی از عنوان بخش، فصل یا باب دیده نمی‌شود، تنها طی شمارگان 1 تا 25 موضوعاتی که بدان پرداخته می‌شود را ملاحظه می‌کنیم که در پرسشهای گفته شده بخشهایی از آن را می‌توان دید ولی مواردی هم هست که در آن پرسشها دیده نمی‌شود به مانند: [[ارسطو]] و نفس، [[افلاطون]] و نفس، پیشینه‌ی بحث نفس، جوهر و عرض، قوّه و فعل، فضای طلق و امکان عقلی، نومن و فنومن، ادراک کلّیّات، نظریه‌ی مُثُل، علم حضوری و مواردی دیگر. در واقع کتاب دارای یک مقدّمه و یک متن کلّی است که عناوین سر صفحه ها به طور یکسان عمل شده و مطالب فقط با شماره‌های مذکور به طور پیوسته بحث را دنبال می‌کند. پاورقی های مکرّر نیز نشان از استفاده و یا نقدهایی است که از منابع گوناگون و اشخاص متفاوت در این کتاب به چشم می‌خورد.




خط ۶۲: خط ۶۲:
معانی بسیاری برای این سه واژه در متون ادبی و خاصه در فرهنگ‌های لغت وجود دارد، که غیر از یکی دو مورد، مابقی به نوعی به بحث ما نزدیک است و اگر غیر تخصّصی بخواهیم مسئله‌ی نفس و روح را دنبال کنیم می‌تواند گستره‌ی معناییِ زیادی را به ما بدهد. به هر جهت از طریق دیکشنری‌های موجود این سه واژه به انضمام برخی واژگان مربوط به هر یک را مورد نظر قرار می‌دهیم، هر چند که این معانی نظر ما را بیشتر توجیه و تأیید می‌کند که در غرب و در بین فلاسفه و الهیدانان چندان به طور تخصّصی روی این دو واژه کار نشده و بیشتر جنبه‌ی ادبی اجتماعی دارد تا فلسفه‌ی محض و عقلانیِ صرف <ref>متن، ص 23</ref>.
معانی بسیاری برای این سه واژه در متون ادبی و خاصه در فرهنگ‌های لغت وجود دارد، که غیر از یکی دو مورد، مابقی به نوعی به بحث ما نزدیک است و اگر غیر تخصّصی بخواهیم مسئله‌ی نفس و روح را دنبال کنیم می‌تواند گستره‌ی معناییِ زیادی را به ما بدهد. به هر جهت از طریق دیکشنری‌های موجود این سه واژه به انضمام برخی واژگان مربوط به هر یک را مورد نظر قرار می‌دهیم، هر چند که این معانی نظر ما را بیشتر توجیه و تأیید می‌کند که در غرب و در بین فلاسفه و الهیدانان چندان به طور تخصّصی روی این دو واژه کار نشده و بیشتر جنبه‌ی ادبی اجتماعی دارد تا فلسفه‌ی محض و عقلانیِ صرف <ref>متن، ص 23</ref>.


نویسنده در بحش هفتم از پیشینه‌ی بحث نفس سخن می‌گوید و قدمت آن را تا یونان باستان و زمان [[هومر]] تراژدی نویس شهیر پیش می‌برد و رد پای این بحث را نه به طور فلسفی ولی از بابت واژگانی و محتوایی در حماسه های برساخته‌ی او به مانند [[ایلیاد]] و [[اودیسه]] می‌جوید. <ref>متن، صص 55-54</ref>. نویسنده بر این است که نگاه به نفس ارتباطی تنگاتنگ با جهان بینی فرد دارد، چنانکه بیان می‌کند آنانی که جهان بینی مادی دارند نفس را نیز مادی می‌بینند. این نوع نگرش را در بین فیلسوفان پیشا سقراط می‌توان شاهد بود، با پدیداری ایدئآلیسم و با ظهور کسانی به مانند: سقراط، افلاطون، ارسطو و دیگران نگرش به نفس تغییراتی ماهوی یافت. <ref>متن، ص 57</ref>.
نویسنده در بحش هفتم از پیشینه‌ی بحث نفس سخن می‌گوید و قدمت آن را تا یونان باستان و زمان [[هومر]] تراژدی نویس شهیر پیش می‌برد و رد پای این بحث را نه به طور فلسفی ولی از بابت واژگانی و محتوایی در حماسه‌های برساخته‌ی او به مانند [[ایلیاد]] و [[اودیسه]] می‌جوید. <ref>متن، صص 55-54</ref>. نویسنده بر این است که نگاه به نفس ارتباطی تنگاتنگ با جهان بینی فرد دارد، چنانکه بیان می‌کند آنانی که جهان بینی مادی دارند نفس را نیز مادی می‌بینند. این نوع نگرش را در بین فیلسوفان پیشا سقراط می‌توان شاهد بود، با پدیداری ایدئآلیسم و با ظهور کسانی به مانند: سقراط، افلاطون، ارسطو و دیگران نگرش به نفس تغییراتی ماهوی یافت. <ref>متن، ص 57</ref>.


از بخشهای مهم کتاب بخش 17 است که به «فضای طلق و امکان عقلی» می‌پردازد. بحثی کاملاً فلسفی و تخصصی که زاییده‌ی اندیشه های ناب [[ابن سینا]] است. همین نگرش بازتابی گسترده و بنیادین در فکر [[دکارت]] داشته و به زعم نویسنده، در نوشتن کتاب [[اندر روش به کار بردن عقل]] و ایجاد تز «می‌اندیشم، پس هستم» اثر مستقیم داشته است، هر چند که دکارت مستقیماً خود بدان مقر نیست ولی از فضایی که ترسیم و تصوّر می‌کند حکایت از آشنایی با مطلب ابن سینا دارد. با این حال آنچه که دکارت فهمیده و بیان کرده چیزی غیر از آن است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] بیان داشته است <ref>متن، ص 139</ref>.
از بخشهای مهم کتاب بخش 17 است که به «فضای طلق و امکان عقلی» می‌پردازد. بحثی کاملاً فلسفی و تخصصی که زاییده‌ی اندیشه‌های ناب [[ابن سینا]] است. همین نگرش بازتابی گسترده و بنیادین در فکر [[دکارت]] داشته و به زعم نویسنده، در نوشتن کتاب [[اندر روش به کار بردن عقل]] و ایجاد تز «می‌اندیشم، پس هستم» اثر مستقیم داشته است، هر چند که دکارت مستقیماً خود بدان مقر نیست ولی از فضایی که ترسیم و تصوّر می‌کند حکایت از آشنایی با مطلب ابن سینا دارد. با این حال آنچه که دکارت فهمیده و بیان کرده چیزی غیر از آن است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] بیان داشته است <ref>متن، ص 139</ref>.


از بخش 23 تا آخر کتاب بحث از حدوث و پیدایش نفس است و در اینکه آیا مادی یا معنوی است، اینکه نفس را باید چگونه دید از موضوعاتی است که طیّ سه بخش و به طور مشروح به آن پرداخته شده است. ضمن اینکه نظریّه‌ی مشهور [[ملاصدرا]] نیز که به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» نظر دارد را مورد نقد و چالش قرار می‌دهد. در همین ضمن برای معرّفی و گستردن بحث به منابع بسیار زیادی در آثار روایی، عرفانی و فلسفی اشاره می‌کند تا خواننده بتواند این بحث را در جاهای دیگر نیز به قوّت پی بگیرد و مطالعات خود را چنانچه در اینجا بسنده نبود دنبال نماید.
از بخش 23 تا آخر کتاب بحث از حدوث و پیدایش نفس است و در اینکه آیا مادی یا معنوی است، اینکه نفس را باید چگونه دید از موضوعاتی است که طیّ سه بخش و به طور مشروح به آن پرداخته شده است. ضمن اینکه نظریّه‌ی مشهور [[ملاصدرا]] نیز که به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» نظر دارد را مورد نقد و چالش قرار می‌دهد. در همین ضمن برای معرّفی و گستردن بحث به منابع بسیار زیادی در آثار روایی، عرفانی و فلسفی اشاره می‌کند تا خواننده بتواند این بحث را در جاهای دیگر نیز به قوّت پی بگیرد و مطالعات خود را چنانچه در اینجا بسنده نبود دنبال نماید.