حجةالوداع... خطب و إرشاد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{کاربردهای دیگر|حجةالوداع (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|حجةالوداع (ابهام زدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|حج (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|حج (ابهام زدایی)}} | ||
'''حجةالوداع... خطب و إرشاد''' نوشته [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله جعفر سبحانی]]، رسالهای مختصر درباره خطبهها و جملات پیامبر اکرم(ص) در زمینه اصول اعتقادی، فقهی و حقایق تاریخی مشترک بین فریقین در حجةالوداع است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. | '''حجةالوداع... خطب و إرشاد''' نوشته [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله جعفر سبحانی]]، رسالهای مختصر درباره خطبهها و جملات پیامبر اکرم(ص) در زمینه اصول اعتقادی، فقهی و حقایق تاریخی مشترک بین فریقین در حجةالوداع است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. | ||
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۳
حجةالوداع، خطب و إرشاد | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | رساله مختصره تستعرض خطب النبي الاکرم(ص) و کلماته في حجه الوداع و ما رشح عنها من اصول عقائديه و احکام فقهيه و حقائق تاریخیه عند الفريقين |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ايران |
سال نشر | مجلد1: 1429ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حجةالوداع... خطب و إرشاد نوشته آیتالله جعفر سبحانی، رسالهای مختصر درباره خطبهها و جملات پیامبر اکرم(ص) در زمینه اصول اعتقادی، فقهی و حقایق تاریخی مشترک بین فریقین در حجةالوداع است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است.
ساختار
کتاب با مقدمهای کوتاه از مؤلف آغاز شده و مطالب کتاب در ضمن شش بخش مطرح شده است.
گزارش محتوا
مقدمه مؤلف
نویسنده در مقدمه، به توضیح چگونگی سفر پایانی پیامبر به حج (حجةالوداع) با استفاده از منابع روایی است. نویسنده مطالبی چند در مقدمه ارائه میدهد که شامل تذکر اکید به اصحاب برای مطلع ساختن مسلمانان تمام سرزمینها برای شرکت در این حج، آمادهسازی تجهیزات و وسایل سفر، برخی از بیانات ایشان راجع به اهمیت این حج و... میباشد[۱]
بخش اول
مؤلف بیان میدارد که در تعداد خطبههای پیامبر اکرم(ص) در حجةالوداع بین مورخین اختلاف وجود دارد، حلبی تعداد آنها را پنج خطبه و مقریزی سه خطبه دانسته است. اولین خطبه پیامبر اکرم(ص) مربوط به روز هفتم و هشتم ذیحجه است که در مکه ایراد نمودند. پیامبر در این خطبه، مسلمین را دستور به مناسک حج دادند و در مورد کیفیت انجام آن سخنانی را بیان فرمودند[۲]
بخش دوم
بخش دوم مربوط به روز عرفه است. در قسمتی از این خطبه چنین آمده که پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند دستت را در دست من قرار بده، سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: ای علی! من و تو از یک شجره هستیم، من اصل و تو فرع آن هستی و حسن و حسین شاخههای آن هستند هر کس که تمسک جوید به شاخهای از شاخههای آن، خداوند متعال به رحمت خویش او را وارد بهشت میکند[۳]
بخش سوم
پیامبر اکرم(ص) در این روز خطبه مهمی را بیان فرمودند که در مصادر روایی گوناگون نقل شده است که در آن به مطالب و معانی بسیار مهمی اشاره شده است:
- حمد و ثنای الهی، استغفار و استعاذه و ذکر شهادتین.
- وصیت بندگان به تقوای الهی و عمل به دستورات الهی و دوری از معصیت.
- حرام بودن دماء، اعراض و اموال مسلمین و اداء امانت ایشان.
- تحریم ربا و رها کردن آداب و رسوم جاهلیت.
- تأکید بر بعضی از احکام و حدود و دیات در شریعت اسلام.
- تأکید بر حقوق زنان و نهی از ظلم به ایشان.
- تأکید بر اخوت اسلامی بین مسلمین.
- وجوب تمسک به ثقلین (کتاب و سنت).
- تأکید بر اینکه کرامت و ارزش انسان به تقوای الهی است نه چیز دیگر[۴]
بخش چهارم
در این بخش خطبهای کوتاه معروف به یوم النحر به سندهای مختلف مطرح شده است. برخی از مورخین این خطبه را به خطبه منی نیز تعبیر کردهاند. پیامبر اکرم(ص) در این روز خطاب به مسلمین فرمودند: امروز روز حج اکبر است، دماء، اموال و اعراض شما بر شما حرام است مانند حرمت این سرزمین در این روز[۵] یا در روایتی دیگر آمده، پیامبر اکرم(ص) در این خطبه فرمودند: ای مردم! همانا نبیی بعد از من نیست و امتی بعد از شما نیست، پس عبادت کنید پرودگارتان را، نمازتان را بپا دارید، در ماه رمضان روزه بگیرید، حج پروردگارتان را بجا آورید، زکات اموالتان را ادا کنید و اطاعت کنید ولایتمداران خویش را، تا خداوند متعال شما را داخل در بهشت کند[۶]
بخش پنجم
در این بخش خطبه حضرت در مسجد خیف بیان شده است؛ پیامبر اکرم(ص) در مسجد خیف براى مردم سخنرانى کرد و فرمود: خدا یارى کند بندهای را که سخن مرا بشنود و فرا گیرد و به کسانى که نشنیدهاند برساند، چه بسا حامل علمى که خود دانا نیست و چه بسا حامل علمى که به داناتر از خود رساند. سه خصلت است که دل هیچ مسلمانى به آن خیانت نکند:
- خالص نمودن عمل براى خدا.
- خیرخواهى پیشوایان مسلمین.
- همراه بودن با جماعت مسلمین.
زیرا در صورت دعوت مسلمین، افراد پشت سرشان را هم شامل مىشود؛ مسلمین همه برادرند، خونشان برابرست و پیمان پستترینشان مقبولیت عمومی مییابد[۷]
بخش ششم
بخش ششم کتاب، به خطبه رسول خدا(ص) در کنار کعبه اختصاص یافته است؛ آن حضرت حلقه در کعبه را گرفت و به مردم رو کرد و فرمود: آیا از مقدمات قیامت به شما خبر دهم؟ نزدیکترین مردم به آن حضرت در آن روز سلمان بود، عرض کرد: آری یا رسولالله(ص). حضرت فرمود: از مقدمات قیامت ضایع ساختن نمازها، پیروی از شهوتها و هوا و هوسها، بزرگ داشتن مالداران و فروختن دین به دنیا است که در این هنگام قلب مؤمن گداخته شود همانند گداخته شدن نمک در آب از منکراتی که میبیند و نتواند آنرا تغییر دهد سلمان عرض کرد یا رسولالله(ص) این امر واقع میشود؟ فرمود: آری قسم به آن کس که جانم بدست اوست در این موقع امیران ستمگر و وزیران فاسق و عارفان ظالم، متصدی امور شوند. سلمان عرض کرد: یا رسولالله(ص) این امر واقع میشود؟ فرمود: آری به پروردگارم قسم در این وقت منکر معروف و معروف منکر شود، شخص خائن امین و امین خائن شمرده شود، دروغگو را تصدیق کنند و راستگو را تکذیب نمایند..[۸]
بخش هفتم
بخش نهایی مربوط به خطبه غدیر است که پس از رسیدن مسلمانان به غدیر خم، پیامبر اکرم(ص) دستور داد همه جمع شوند و منبری بلند از بار شتران درست شود و حضرت خطبه فرمود: ایها النّاس! آگاه باشید که من نزدیک است که از شما جدا شوم. چیزى نمانده است که در کنار حوض بر من وارد شوید، پس از شما درباره دو ثقل سؤال میکنیم که با آنها پس از من چه کردید؟». آن دو ثقل «بزرگترین آندو، کتاب خداى عزوجل است، وسیلهاى است که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگر آن به دست شما است پس به آن تمسک جویید و نلغزید! و کوچکترین آن دو، عترت من است- همان که رو به قبله من ایستاد و دعوت مرا اجابت کرد- آنان را مکشید و بر ایشان ستم روا مدارید و در حقشان کوتاهى مکنید. هر که ایشان را یارى کند مرا یارى کرده است و هر که از یارى ایشان باز ایستد از یارى من باز ایستاده است دوست ایشان دوست من است و دشمن ایشان دشمن من، سپس دست على(ع) را گرفت و آن را بلند کرد و گفت: «هر که من مولاى او بودم، اکنون على مولاى او است و هر که من ولىّ او بودم، این، ولىّ او است، خدایا دوست بدار آن کس را که او را دوست بدارد و دشمن بدار آن کس را که او را دشمن بدارد». و این سخن را سه بار تکرار کرد. مؤلف در نهایت بیان میدارد در سند این خطبه هیچ تردیدی نیست چون این واقعه به تواتر از 120 راوی در منابع معتبر نقل شده است.[۹]
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب فهرست مطالب ذکر شده است. در پاورقیها آدرس و منابع مطالب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.