ابن مجاهد، احمد بن موسی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - 'مبرد' به 'مبرد')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۳۸: خط ۳۸:
مهمترين استاد ابن مجاهد در قرائت ابوالزعراء عبدالرحمان بن عبدوس (د بعد 280 ق) است كه بارها قرآن را به قرائت نافع، ابوعمرو، حمزه و كسايى نزد او ختم كرده بود. وى همچنين قرائت [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در 278ق، ظاهراً در مكه، از محمد بن عبدالرحمان قُنبل به طريق عرض فراگرفت. از ديگر مشايخ او در قرائت از حسن بن على اشنانى، احمد بن ابى خيثمه، حارث بن ابى اسامه، محمد بن يحيى كسايى صغير، عبدالله بن احمد بن حنبل و احمد بن يحيى ثعلب مى‌توان نام برد. ابن مجاهد حتى در بهره‌گيرى از هم طبقه‌هاى خود چون محمد بن جرير طبرى (د 310ق)، ابن ابى داوود سجستانى (د 316ق)، ابوبكر داجونى (د 324ق) و حتى ابوبكر نقاش (د 351ق) ابايى نداشته است، هر چند گفته شده كه در روايت از آنان سعى داشته است، كمتر از آنان نام برد.
مهمترين استاد ابن مجاهد در قرائت ابوالزعراء عبدالرحمان بن عبدوس (د بعد 280 ق) است كه بارها قرآن را به قرائت نافع، ابوعمرو، حمزه و كسايى نزد او ختم كرده بود. وى همچنين قرائت [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در 278ق، ظاهراً در مكه، از محمد بن عبدالرحمان قُنبل به طريق عرض فراگرفت. از ديگر مشايخ او در قرائت از حسن بن على اشنانى، احمد بن ابى خيثمه، حارث بن ابى اسامه، محمد بن يحيى كسايى صغير، عبدالله بن احمد بن حنبل و احمد بن يحيى ثعلب مى‌توان نام برد. ابن مجاهد حتى در بهره‌گيرى از هم طبقه‌هاى خود چون محمد بن جرير طبرى (د 310ق)، ابن ابى داوود سجستانى (د 316ق)، ابوبكر داجونى (د 324ق) و حتى ابوبكر نقاش (د 351ق) ابايى نداشته است، هر چند گفته شده كه در روايت از آنان سعى داشته است، كمتر از آنان نام برد.


ابن مجاهد خود در مواضعى به سفرهايش به كوفه و مكه اشاراتى دارد، ولى ظاهراً دوران عمده تحصيل او در بغداد بوده است.  از نظر رابطه او، به عنوان يك بغدادى، با مكاتب كوفه و بصره، بايد توجه داشت كه گرچه وى به برخى آثار بصريان چون «معانى القرآن» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نظر ستايش‌آميزى داشته و برخى از تأليفات آنان، چون «كتاب الازمنة» قطرب را در روايت خود آورده است، ولى از تعاليم كوفيان، به ويژه فراء، بيشتر تأثير پذيرفته بود. اصطلاحات نحو كوفى كه در كتاب «السبعة» به كار رفته، نيز مؤيدى بر اين گرايش اوست. به هر روى ابن مجاهد در مجامع قرائت بغداد، مدارج ترقى را پيمود و بدان‌جا رسيد كه بر مقريان عصر خود، رياست يافت. ثعلب، نحوى نامدار كوفى معتقد بود كه در 286ق كسى در كتاب خدا از او داناتر نبود و گويا با وفات كسايى صغير، عرصه براى رياست وى باز شده بود.
ابن مجاهد خود در مواضعى به سفرهايش به كوفه و مكه اشاراتى دارد، ولى ظاهراً دوران عمده تحصيل او در بغداد بوده است.  از نظر رابطه او، به عنوان يك بغدادى، با مكاتب كوفه و بصره، بايد توجه داشت كه گرچه وى به برخى آثار بصريان چون «معانى القرآن» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نظر ستايش‌آميزى داشته و برخى از تأليفات آنان، چون «کتاب الازمنة» قطرب را در روايت خود آورده است، ولى از تعاليم كوفيان، به ويژه فراء، بيشتر تأثير پذيرفته بود. اصطلاحات نحو كوفى كه در کتاب «السبعة» به كار رفته، نيز مؤيدى بر اين گرايش اوست. به هر روى ابن مجاهد در مجامع قرائت بغداد، مدارج ترقى را پيمود و بدان‌جا رسيد كه بر مقريان عصر خود، رياست يافت. ثعلب، نحوى نامدار كوفى معتقد بود كه در 286ق كسى در کتاب خدا از او داناتر نبود و گويا با وفات كسايى صغير، عرصه براى رياست وى باز شده بود.


آوازه وى طالبان قرائت را نزد او گردمى‌آورد، تا جايى كه گفته شده، در ميان شيوخ قرائت، هرگز كسى به اندازه او شاگرد نداشته است. در ميان جمع كثيرى كه در درس او شركت جسته‌اند، نام كسانى چون ابن خالويه، ابوسعيد سيرافى، احمد بن نصر شذائى، ابن حبش حسين بن محمد، محمد بن عبدالله ابن اشته، ابوعيسى بكار بن احمد، ابوطاهر عبدالواحد بن عمر بزاز و ابوالمفضل شيبانى ديده مى‌شود. از جمله روايت كنندگان حديث از وى، بزرگانى چون ابوالحسن دارقطنى، ابوحفص ابن شاهين، ابوبكر ابن جعابى و ابوحفص كتانى نيز شايان ذكرند.
آوازه وى طالبان قرائت را نزد او گردمى‌آورد، تا جايى كه گفته شده، در ميان شيوخ قرائت، هرگز كسى به اندازه او شاگرد نداشته است. در ميان جمع كثيرى كه در درس او شركت جسته‌اند، نام كسانى چون ابن خالويه، ابوسعيد سيرافى، احمد بن نصر شذائى، ابن حبش حسين بن محمد، محمد بن عبدالله ابن اشته، ابوعيسى بكار بن احمد، ابوطاهر عبدالواحد بن عمر بزاز و ابوالمفضل شيبانى ديده مى‌شود. از جمله روايت كنندگان حديث از وى، بزرگانى چون ابوالحسن دارقطنى، ابوحفص ابن شاهين، ابوبكر ابن جعابى و ابوحفص كتانى نيز شايان ذكرند.
خط ۴۷: خط ۴۷:




مهمترين اثر او «كتاب السبعة» در قرائات هفتگانه است كه طى قرون در ميان اهل قرائت رواج داشته و اخيراً در مصر به چاپ رسيده است، از ديگر آثار وى نام دو عنوان «اختلاف القراءات و تصريف وجوه‌ها» و «قراءة النبى(ص)» در فهارس متأخر آمده است. در فهرست كتابخانه چستربيتى در دوبلين نام نسخه‌اى خطى با عنوان «اختلاف قراء الامصار» آمده است.
مهمترين اثر او «کتاب السبعة» در قرائات هفتگانه است كه طى قرون در ميان اهل قرائت رواج داشته و اخيراً در مصر به چاپ رسيده است، از ديگر آثار وى نام دو عنوان «اختلاف القراءات و تصريف وجوه‌ها» و «قراءة النبى(ص)» در فهارس متأخر آمده است. در فهرست کتابخانه چستربيتى در دوبلين نام نسخه‌اى خطى با عنوان «اختلاف قراء الامصار» آمده است.


درباره آثار يافت نشده وى، ابن نديم فهرستى به دست داده كه در برخى نسخ، فهرست مزبور تكميل شده است.
درباره آثار يافت نشده وى، ابن نديم فهرستى به دست داده كه در برخى نسخ، فهرست مزبور تكميل شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش