اسدی طوسی، علی بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۷: خط ۳۷:


    ==خاندان==
    ==خاندان==
    در پایان کتاب‌الابنیة عن حقایق‌الادویه ابومنصور موفق هروی که به خط اسدی نوشته شده، نام و کنیه ایشان این گونه ذکر شده است: «علی بن احمد اسدی طوسی شاعر» کنیه او نیز «ابومنصور» یا «ابونصر» بوده است، اینکه زادگاه اسدی، شهر «توس» است مورد پذیرش تمام منابع است و خود او نیز در «الابنیه» و «گرشاسپ‌نامه» بدان اشاره کرده است:
    در پایان کتاب‌الابنیة عن حقایق‌الادویه ابومنصور موفق هروی که به خط اسدی نوشته شده، نام و کنیه ایشان این گونه آمده است: «علی بن احمد اسدی طوسی شاعر» کنیه او نیز «ابومنصور» یا «ابونصر» بوده است، اینکه زادگاه اسدی، شهر «توس» است مورد پذیرش تمام منابع است و خود او نیز در «الابنیه» و «گرشاسپ‌نامه» بدان اشاره کرده است:
    '''که فردوسی طوسی پاک مغز          بداده است داد سخن‌های نغز'''
    '''که فردوسی طوسی پاک مغز          بداده است داد سخن‌های نغز'''
    '''تو هم شهری او را و هم پیشه‌ای      هم اند سخن چابک اندیشه‌ای''' <ref>ر.ک: مقدمه، همان</ref>
    '''تو هم شهری او را و هم پیشه‌ای      هم اند سخن چابک اندیشه‌ای''' <ref>ر.ک: مقدمه، همان</ref>

    نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۲

    NUR23874.jpg

    نام اسدی طوسی، علی بن احمد
    نام‎های دیگر اسدي، علي بن احمد

    اسدي توسي، علي بن احمد

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 465ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان اسدی توسی
    کد مؤلف AUTHORCODE23874AUTHORCODE

    آنچه از بررسی و نقد منابع مربوط (آثار اسدی، تذکره‌ها و برخی مآخذ دیگر) می‌توان به دست آورد، اسدی، به احتمال در اواخر سده(4 ه . ق) یا سال‌های آغازین قرن(5 ه . ق) در شهر توس خراسان دیده به جهان گشوده است. [۱]

    خاندان

    در پایان کتاب‌الابنیة عن حقایق‌الادویه ابومنصور موفق هروی که به خط اسدی نوشته شده، نام و کنیه ایشان این گونه آمده است: «علی بن احمد اسدی طوسی شاعر» کنیه او نیز «ابومنصور» یا «ابونصر» بوده است، اینکه زادگاه اسدی، شهر «توس» است مورد پذیرش تمام منابع است و خود او نیز در «الابنیه» و «گرشاسپ‌نامه» بدان اشاره کرده است: که فردوسی طوسی پاک مغز بداده است داد سخن‌های نغز تو هم شهری او را و هم پیشه‌ای هم اند سخن چابک اندیشه‌ای [۲]

    تخلص

    نام شعری یا به اصطلاح، تخلص علی بن احمد همچنان که باز خود در گرشاسپ‌نامه آورده، «اسدی» است و گویا نسبتی است به چندین قبیله عرب: بدین نامه گر نامم آیدت رای به دال اسد، حرف ده بر فزای که حرف «ده» در حساب ابجد، برابر «ی» است و اگر به آخر واژه «اسد» افزوده شود، «اسدی» حاصل می‌شود. [۳]

    دروه زندگی

    از دوران نوجوانی و جوانی اسدی در توس، اطلاعی موجود نیست و فقط به قرینه می‌توان گفت که دانش‌های مورد نیاز را در زادگاه خویش آموخته و به شاعری پرداخته است اما از آنجایی که این سال‌ها با آشفتگی اوضاع خراسان و حمله و پیروزی سلجوقیان بر غزنویان مقارن شده، اسدی برای یافتن محیطی آرام و بزرگانی شعر پسند (و یا شاید مدتها پیش از این زمان، در جستجوی ممدوح و رسیدن به شهرت و اعتبار در سخنوری، خراسان را ترک گفته و به ناحیه آذربایجان رفته است که هنوز حکومت‌های محلی آن، مشوق و حامی شاعران بوده‌اند. [۴]

    ویژگی‌های فکری

    از نظر تفکر و جهان‌بینی، اسدی توسی اندیشه‌های ملی‌گرایانه داشته و سرودن منظومه‌ای چون گرشاسپ‌نامه نیز بر همین پایه بوده است، در کنار این همان گونه که از مدح پیامبر اسلام(ص) و اشاره به موضوع شفاعت و ظهور حضرت مهدی(عج) در دیباچه گرشاسپ‌نامه بر می‌آید، وی مسلمانی با گرایش‌های شیعی بوده است: گه رستخیز آب کوثر و راست لوا و شفاعت سراسر و راست از این پس پیمبر نباشد دگر به آخر زمان مهدی آید بدر

    از مطالب گرشاسپ‌نامه و قصیده‌های اسدی، آشکار می‌شود که او افزون بر توانایی در شعر و حماسه سرایی، از فلسفه، تاریخ، جغرافیا، نجوم و علوم دینی نیز آگاهی‌های خوبی داشته است و بر همین پایه، برخی او را با القاب «حکیم» یا اسدالحکما» یاد کرده‌اند، اسدی ظاهرا با ادبیات عرب هم آشنا بوده است و برخی از مضمون‌هایش با اشعار سخنوران عرب، همانندی دارد، برای نمونه این بیت از گرشاسپ‌نامه: نباید شد از خنده شه دلیر نه خنده است دندان نمودن ز شیر با این بیت مٌتنبّی، شاعر مشهور عرب، مشابه است که: اِذا رایت نیوب اللیث بارزة فلا تظنن ان اللیث یبتسم [۵]

    وفات

    اسدی، پس از سالها اقامت در آذربایجان و پدید آوردن آثاری، به احتمال نزدیک به یقین در سال (465 ه ق) درگذشت و در کوی سرخاب تبریز همان‌جایی که بعدها به مقبرة‌الشعرا نامبردار گردید به خاک سپرده شد. [۶]


    آثار

    1. لغت فُرس؛
    2. مناظرات؛
    3. اختیارات شاهنامه؛
    4. کتاب‌الابنیه؛
    5. گرشاسپ‌نامه. [۷]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص 5
    2. ر.ک: مقدمه، همان
    3. ر.ک: مقدمه، ص 5-6
    4. ر.ک: مقدمه، ص 6
    5. ر.ک: مقدمه، ص 7-8
    6. ر.ک: مقدمه، همان
    7. ر.ک: مقدمه، ص 8-10

    منابع مقاله

    آیدنلو، سجاد، «پهلوان‌نامه گرشاسپ»، به کوشش سجاد آیدنلو، تهران، موسسه فرهنگی اهل قلم، چاپ اول، 1382.


    وابسته‌ها