المدخل إلی علم الرجال و الدراية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR35200J1.jpg | عنوان =المدخل إلی علم الرجال و الدراية |...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    }}
    }}


    '''المدخل إلی علم الرجال و الدراية'''، تألیف سید محمد حسینی قزوینی (معاصر)، اثری آموزشی در قالب پرسش و پاسخ است که به زبان عربی در یک جلد منتشر شده است.  
    '''المدخل إلی علم الرجال و الدراية'''، تألیف [[حسینی قزوینی، سید محمد|سید محمد حسینی قزوینی]] (معاصر)، اثری آموزشی در قالب پرسش و پاسخ است که به زبان عربی در یک جلد منتشر شده است.  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    استدلال به هر حدیثی که از معصومین(ع) روایت شده، تنها در صورتی جایز است که درجه اعتبار روات و وثاقت ایشان احراز شده باشد؛ تا اطمینان به صدور حدیث از حضرات معصومین(ع) حاصل شود. اطمینان به صدور از این جهت لازم است که ادله نقلی و شواهد تاریخی به وجود گروهی از کذابین و وضاعین اشاره دارد که احادیث شریف را بر طبق هواهای نفسانی خویش و مصالح شخصی به بازی می‌گرفتند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>‏؛ لذا نمی‌توان به هر حدیثی که به‌ دست ما رسیده، اطمینان کرد، مگر پس از فحص و جستجو، تا بر ما ثابت شود که اخبار صادره حقیقتاً از معصومین(ع) صادر شده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏.  
    استدلال به هر حدیثی که از معصومین(ع) روایت شده، تنها در صورتی جایز است که درجه اعتبار روات و وثاقت ایشان احراز شده باشد؛ تا اطمینان به صدور حدیث از حضرات معصومین(ع) حاصل شود. اطمینان به صدور از این جهت لازم است که ادله نقلی و شواهد تاریخی به وجود گروهی از کذابین و وضاعین اشاره دارد که احادیث شریف را بر طبق هواهای نفسانی خویش و مصالح شخصی به بازی می‌گرفتند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>‏؛ لذا نمی‌توان به هر حدیثی که به‌ دست ما رسیده، اطمینان کرد، مگر پس از فحص و جستجو، تا بر ما ثابت شود که اخبار صادره حقیقتاً از معصومین(ع) صادر شده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏.  


    همچنین با مراجعه به احادیث، اهتمام ائمه(ع) به درایت حدیث دریافت می‌شود؛ آن‌گونه که امام باقر(ع) می‌فرماید: «ای فرزند! درجات شیعیان را با مقدار روایت و معرفت ایشان بشناس؛ چراکه معرفت همان درایت روایت است و با درایت روایات مؤمن تا بالاترین درجات ایمان بالا می‌رود»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.
    همچنین با مراجعه به احادیث، اهتمام ائمه(ع) به درایت حدیث دریافت می‌شود؛ آن‌گونه که [[امام باقر(ع)]] می‌فرماید: «ای فرزند! درجات شیعیان را با مقدار روایت و معرفت ایشان بشناس؛ چراکه معرفت همان درایت روایت است و با درایت روایات مؤمن تا بالاترین درجات ایمان بالا می‌رود»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.


    نویسنده در وجه نیاز به علم رجال، چهار وجه را متذکر شده است:  
    نویسنده در وجه نیاز به علم رجال، چهار وجه را متذکر شده است:  
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    # در گذشته و حال سیره مستمره بر تدوین کتب رجالی و تنقیح و رجوع به آنها در شناخت احوال روات بوده است<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.
    # در گذشته و حال سیره مستمره بر تدوین کتب رجالی و تنقیح و رجوع به آنها در شناخت احوال روات بوده است<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>‏.


    البته در مقابل این دیدگاه برخی نیز نیاز به علم رجال را انکار کرده‌اند. محقق مامقانی دوازده دلیل و آیت‌الله سبحانی نه دلیل منکرین را متذکر شده‌اند که نویسنده تنها به سه دلیل اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>‏.
    البته در مقابل این دیدگاه برخی نیز نیاز به علم رجال را انکار کرده‌اند. محقق مامقانی دوازده دلیل و [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] نه دلیل منکرین را متذکر شده‌اند که نویسنده تنها به سه دلیل اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>‏.


    از جمله مباحث مهم کتاب مشایخ ثقات است: «بین علمای شیعه مشهور است که عده‌ای از راویان، مانند: ابن ابی‌عمیر، صفوان، بزنطی تنها از ثقه روایت می‌کنند و روایات ایشان، مسند باشد یا مرسل، حکم به صحت آنها می‌شود»<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>‏.  
    از جمله مباحث مهم کتاب مشایخ ثقات است: «بین علمای شیعه مشهور است که عده‌ای از راویان، مانند: ابن ابی‌عمیر، صفوان، بزنطی تنها از ثقه روایت می‌کنند و روایات ایشان، مسند باشد یا مرسل، حکم به صحت آنها می‌شود»<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>‏.  


    برخی چون شیخ طوسی قائل به عدم حجیت مراسیل ایشان هستند؛ آن‌گونه که در تهذیب و استبصار پس از روایت از ابن ابی‌عمیر، می‌نویسد: «فأول ما فيه أنه مرسل غير مسند»<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>؛ البته نویسنده چند صفحه بعد با ذکر پاسخ آیت‌الله سبحانی، دیدگاه شیخ طوسی در تهذیب و استبصار را نقد و رد می‌کند: «وی این دو کتاب را در اوائل شباب نوشته است و واقف بر سیره علمای شیعه در مراسیل این روات نبوده است؛ برخلاف کتاب «العدة» که در اواخر عمرش نوشته و مطلع از اصول تألیف‌شده در عصر ائمه و سیره علمای شیعه در این رابطه بوده است»<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>‏.  
    برخی چون [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] قائل به عدم حجیت مراسیل ایشان هستند؛ آن‌گونه که در [[تهذيب الأحكام|تهذیب]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]] پس از روایت از ابن ابی‌عمیر، می‌نویسد: «فأول ما فيه أنه مرسل غير مسند»<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>؛ البته نویسنده چند صفحه بعد با ذکر پاسخ آیت‌الله سبحانی، دیدگاه [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در [[تهذيب الأحكام|تهذیب]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]] را نقد و رد می‌کند: «وی این دو کتاب را در اوائل شباب نوشته است و واقف بر سیره علمای شیعه در مراسیل این روات نبوده است؛ برخلاف کتاب «العدة» که در اواخر عمرش نوشته و مطلع از اصول تألیف‌شده در عصر ائمه و سیره علمای شیعه در این رابطه بوده است»<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>‏.  


    نویسنده در بخش دیگری از مباحث کتاب، به معرفی فرق اسلامی پرداخته است. وی در ابتدا در مقام پاسخ به این سؤال برآمده که چرا در علم رجال از فرق بحث می‌شود؟ بدون شک مذهب راوی در قبول یا رد روایت او دخیل است؛ لذا اگر همه راویان یک حدیث، عادل و معتقد به امامت باشند، حدیث «صحیح» است، ولی اگر یکی از روات پیرو یکی از مذاهب باطل باشد و علمای شیعه تصریح بر وثاقت او کرده باشند و باقی روات حدیث عادل امامی باشند، آن حدیث «موثق» است؛ بنابراین ما چاره‌ای از شناخت احوال رواتی که منتسب به بعضی از فرق اسلامی هستند، نداریم؛ تا حدود شایستگی هر راوی برای دریافت علم از او و وسعت اعتبار روایتش را بدانیم<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>‏.   
    نویسنده در بخش دیگری از مباحث کتاب، به معرفی فرق اسلامی پرداخته است. وی در ابتدا در مقام پاسخ به این سؤال برآمده که چرا در علم رجال از فرق بحث می‌شود؟ بدون شک مذهب راوی در قبول یا رد روایت او دخیل است؛ لذا اگر همه راویان یک حدیث، عادل و معتقد به امامت باشند، حدیث «صحیح» است، ولی اگر یکی از روات پیرو یکی از مذاهب باطل باشد و علمای شیعه تصریح بر وثاقت او کرده باشند و باقی روات حدیث عادل امامی باشند، آن حدیث «موثق» است؛ بنابراین ما چاره‌ای از شناخت احوال رواتی که منتسب به بعضی از فرق اسلامی هستند، نداریم؛ تا حدود شایستگی هر راوی برای دریافت علم از او و وسعت اعتبار روایتش را بدانیم<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>‏.   


    در اجتماع سوء مذهب با عدالت، دو دیدگاه وجود دارد: بزرگانی چون علامه حلی، محقق داماد، محدث بحرانی و صاحب جواهر فساد عقیده را «أعظم الفسوق» می‌دانند و اجتماع را منتفی و علمایی چون شهید ثانی، شیخ بهایی و محدث کاشانی قائل به اجتماع هستند. مؤید قول دوم عبارت «ثقة إلا أنه فطحي» است که علمای رجال فراوان در ترجمه روات غیر امامی چون عبدالله بن بکیر و اسحاق بن عمار ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص156-155</ref>‏.  
    در اجتماع سوء مذهب با عدالت، دو دیدگاه وجود دارد: بزرگانی چون [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]، [[محقق داماد، سید محمد|محقق داماد]]، [[بحرانی، سید هاشم بن سلیمان|محدث بحرانی]] و [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] فساد عقیده را «أعظم الفسوق» می‌دانند و اجتماع را منتفی و علمایی چون [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|محدث کاشانی]] قائل به اجتماع هستند. مؤید قول دوم عبارت «ثقة إلا أنه فطحي» است که علمای رجال فراوان در ترجمه روات غیر امامی چون عبدالله بن بکیر و اسحاق بن عمار ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص156-155</ref>‏.  


    درایه در لغت به معنای مطلق علم و یا علم همراه با دقت و بررسی است. تفاوت علم درایه و رجال در این است که در علم رجال از یکایک رجال به‌تفصیل سخن می‌رود و جرح و تعدیل می‌شوند، اما در درایه از احوالی که بر حدیث عارض می‌شود به‌اعتبار سند و متن بحث می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>.
    درایه در لغت به معنای مطلق علم و یا علم همراه با دقت و بررسی است. تفاوت علم درایه و رجال در این است که در علم رجال از یکایک رجال به‌تفصیل سخن می‌رود و جرح و تعدیل می‌شوند، اما در درایه از احوالی که بر حدیث عارض می‌شود به‌اعتبار سند و متن بحث می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>.
    خط ۷۱: خط ۷۱:


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references/>
    <references />
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==

    نسخهٔ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۹

    المدخل إلی علم الرجال و الدراية
    المدخل إلی علم الرجال و الدراية
    پدیدآورانحسینی قزوینی، سید محمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرعلم الرجال و الدرايه
    ناشرمديرية العامة للحوزة العلمية في قم
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1428ق.
    چاپچاپ يکم
    شابک964-2638-14-2
    موضوعحديث - علم الرجال حديث - علم الدرايه
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ح54 م4 / 114 BP

    المدخل إلی علم الرجال و الدراية، تألیف سید محمد حسینی قزوینی (معاصر)، اثری آموزشی در قالب پرسش و پاسخ است که به زبان عربی در یک جلد منتشر شده است.

    ساختار

    نویسنده، مباحث مختلف علم رجال و درایه را در قالب پاسخ به 215 پرسش در 54 درس در سه بخش ارائه کرده است:

    1. معرفی، اصطلاحات و منابع علم رجال و...: پاسخ به 75 پرسش رجالی در 18 درس.
    2. مشایخ ثقات، اعتبار احادیث کتب اربعه و معرفی فرق اسلامی: پاسخ به 57 پرسش رجالی در 18 درس.
    3. اصول اربعه حدیث و اقسام حدیث: پاسخ به 83 پرسش درایه در 18 درس.

    در انتهای هر درس نیز جهت تثبیت بیشتر مطالب، تمرین‌هایی مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    استدلال به هر حدیثی که از معصومین(ع) روایت شده، تنها در صورتی جایز است که درجه اعتبار روات و وثاقت ایشان احراز شده باشد؛ تا اطمینان به صدور حدیث از حضرات معصومین(ع) حاصل شود. اطمینان به صدور از این جهت لازم است که ادله نقلی و شواهد تاریخی به وجود گروهی از کذابین و وضاعین اشاره دارد که احادیث شریف را بر طبق هواهای نفسانی خویش و مصالح شخصی به بازی می‌گرفتند[۱]‏؛ لذا نمی‌توان به هر حدیثی که به‌ دست ما رسیده، اطمینان کرد، مگر پس از فحص و جستجو، تا بر ما ثابت شود که اخبار صادره حقیقتاً از معصومین(ع) صادر شده است[۲]‏.

    همچنین با مراجعه به احادیث، اهتمام ائمه(ع) به درایت حدیث دریافت می‌شود؛ آن‌گونه که امام باقر(ع) می‌فرماید: «ای فرزند! درجات شیعیان را با مقدار روایت و معرفت ایشان بشناس؛ چراکه معرفت همان درایت روایت است و با درایت روایات مؤمن تا بالاترین درجات ایمان بالا می‌رود»[۳]‏.

    نویسنده در وجه نیاز به علم رجال، چهار وجه را متذکر شده است:

    1. هر خبری از معصوم حجت نیست و تنها خبر ثقه یا حسن حجت است و تشخیص آن تنها با مراجعه به علم رجال ممکن است.
    2. اخبار علاجیه امر به رجوع به صفات راوی می‌کند و احراز این صفات با مراجعه به علم رجال ممکن می‌شود.
    3. جهت شناخت وضاعین و متعمدین در دروغ بین روات.
    4. در گذشته و حال سیره مستمره بر تدوین کتب رجالی و تنقیح و رجوع به آنها در شناخت احوال روات بوده است[۴]‏.

    البته در مقابل این دیدگاه برخی نیز نیاز به علم رجال را انکار کرده‌اند. محقق مامقانی دوازده دلیل و آیت‌الله سبحانی نه دلیل منکرین را متذکر شده‌اند که نویسنده تنها به سه دلیل اشاره کرده است[۵]‏.

    از جمله مباحث مهم کتاب مشایخ ثقات است: «بین علمای شیعه مشهور است که عده‌ای از راویان، مانند: ابن ابی‌عمیر، صفوان، بزنطی تنها از ثقه روایت می‌کنند و روایات ایشان، مسند باشد یا مرسل، حکم به صحت آنها می‌شود»[۶]‏.

    برخی چون شیخ طوسی قائل به عدم حجیت مراسیل ایشان هستند؛ آن‌گونه که در تهذیب و استبصار پس از روایت از ابن ابی‌عمیر، می‌نویسد: «فأول ما فيه أنه مرسل غير مسند»[۷]؛ البته نویسنده چند صفحه بعد با ذکر پاسخ آیت‌الله سبحانی، دیدگاه شیخ طوسی در تهذیب و استبصار را نقد و رد می‌کند: «وی این دو کتاب را در اوائل شباب نوشته است و واقف بر سیره علمای شیعه در مراسیل این روات نبوده است؛ برخلاف کتاب «العدة» که در اواخر عمرش نوشته و مطلع از اصول تألیف‌شده در عصر ائمه و سیره علمای شیعه در این رابطه بوده است»[۸]‏.

    نویسنده در بخش دیگری از مباحث کتاب، به معرفی فرق اسلامی پرداخته است. وی در ابتدا در مقام پاسخ به این سؤال برآمده که چرا در علم رجال از فرق بحث می‌شود؟ بدون شک مذهب راوی در قبول یا رد روایت او دخیل است؛ لذا اگر همه راویان یک حدیث، عادل و معتقد به امامت باشند، حدیث «صحیح» است، ولی اگر یکی از روات پیرو یکی از مذاهب باطل باشد و علمای شیعه تصریح بر وثاقت او کرده باشند و باقی روات حدیث عادل امامی باشند، آن حدیث «موثق» است؛ بنابراین ما چاره‌ای از شناخت احوال رواتی که منتسب به بعضی از فرق اسلامی هستند، نداریم؛ تا حدود شایستگی هر راوی برای دریافت علم از او و وسعت اعتبار روایتش را بدانیم[۹]‏.

    در اجتماع سوء مذهب با عدالت، دو دیدگاه وجود دارد: بزرگانی چون علامه حلی، محقق داماد، محدث بحرانی و صاحب جواهر فساد عقیده را «أعظم الفسوق» می‌دانند و اجتماع را منتفی و علمایی چون شهید ثانی، شیخ بهایی و محدث کاشانی قائل به اجتماع هستند. مؤید قول دوم عبارت «ثقة إلا أنه فطحي» است که علمای رجال فراوان در ترجمه روات غیر امامی چون عبدالله بن بکیر و اسحاق بن عمار ذکر کرده‌اند[۱۰]‏.

    درایه در لغت به معنای مطلق علم و یا علم همراه با دقت و بررسی است. تفاوت علم درایه و رجال در این است که در علم رجال از یکایک رجال به‌تفصیل سخن می‌رود و جرح و تعدیل می‌شوند، اما در درایه از احوالی که بر حدیث عارض می‌شود به‌اعتبار سند و متن بحث می‌شود[۱۱].

    در انتهای مباحث درایه در چهارده درس، اقسام حدیث مورد بررسی قرار گرفته است. در اولین پرسش، تفاوت مسند و متصل سؤال شده است. مسند، حدیثی است که سندش با ذکر همه رجال در هر مرتبه متصل باشد تا به معصوم منتهی شود؛ بدون اینکه با سقوط یکی از رجال قطع شده باشد. اهل سنت، مسند را تنها در اتصال به نبی(ص) به‌کار می‌برند؛ چراکه به اعتقاد ایشان معصوم منحصر در آن حضرت است. حدیث متصل آن است که سندش به نقل هر راوی از راوی پیشین متصل باشد، خواه مانند مسند به معصوم ختم شود یا بر غیر معصوم متوقف گردد[۱۲]‏.

    در ادامه، اصطلاحات فراوانی چون معنعن، مرفوع، مرسل، معلق، مطروح، متروک و مضطرب معرفی و تفاوت‌های آنها مورد مداقه قرار گرفته است. راوی حدیث باید مستندی داشته باشد که روایت حدیث را به‌واسطه آن صحت بخشد؛ او باید یا حدیث را بی‌واسطه از معصوم(ع) روایت کند یا اینکه از راوی دیگری روایت کند که هشت وجه برای آن متصور است: سماع از استاد، قرائت بر استاد، اجازه مشافهی و کتبی، مناوله، کتابت، اعلام، ایصاء و وجاده[۱۳]‏. توضیح هریک از این اصطلاحات، آخرین مطلبی است که نویسنده به آن پرداخته است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب ارائه شده است. مستند مطالب، ارجاعات و توضیحات مفیدی در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص8-7
    2. ر.ک: همان، ص13
    3. ر.ک: همان، ص14
    4. ر.ک: همان، ص30-29
    5. ر.ک: همان، ص34
    6. ر.ک: همان، ص97
    7. ر.ک: همان، ص99
    8. ر.ک: همان، ص106
    9. ر.ک: همان، ص155
    10. ر.ک: همان، ص156-155
    11. ر.ک: همان، ص185
    12. ر.ک: همان، ص205
    13. ر.ک: همان، ص274

    منابع مقاله

    متن کتاب.

    وابسته‌ها