الإبدال (ابن سکيت): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR22963J1.jpg | عنوان =الإبدال | عنوانهای دیگر =کتاب ال...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''الإبدال''' یا «القلب و الإبدال»، اثر یعقوب بن اسحاق | '''الإبدال''' یا «القلب و الإبدال»، اثر [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|یعقوب بن اسحاق اهوازی]]، معروف به ابن سکیت (متوفی 244ق)، حاوی مجموعه کلماتی است که حروفی از آنها تبدیل به حروف دیگر شده است. کتاب با مقدمه و تحقیق [[محمد محمد شرف، حسین|حسین محمد محمد شرف]] و بازنگری [[علی نجدی ناصف]] (معاصر) منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
معجمهای ابدال، مشتمل بر واژگانی است که هر دو واژه در معنا مشترک و در لفظ، تنها در یک حرف اختلاف دارند؛ که بر اثر تحریف و تصحیف و یا گذر زمان و تغییر زبان و جز اینها به وجود آمده است؛ مانند کتاب «القلب و الإبدال» نوشته ابن سکیت و کتاب «الإبدال» نوشته ابوطیب لغوی<ref>ر.ک: جواهری، سید محمدحسن، ص131</ref>. | معجمهای ابدال، مشتمل بر واژگانی است که هر دو واژه در معنا مشترک و در لفظ، تنها در یک حرف اختلاف دارند؛ که بر اثر تحریف و تصحیف و یا گذر زمان و تغییر زبان و جز اینها به وجود آمده است؛ مانند کتاب «القلب و الإبدال» نوشته [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] و کتاب «الإبدال» نوشته [[ابوطیب لغوی]]<ref>ر.ک: جواهری، سید محمدحسن، ص131</ref>. | ||
با بررسی کتاب «المزهر في علوم اللغة و أنواعها» سیوطی مشاهده خواهیم کرد که او این کتاب را از پنج کتاب «القلب و الإبدال»، «إصلاح المنطق»، «كتاب الأصوات»، «المثنی» و «كتاب المقصور و الممدود» ابن سکیت، نقل کرده است<ref>ر.ک: ایروانی، مرتضی، ص204</ref>. او مثالهای کتاب «الإبدال» ابن سکیت را بدون ذکر تفصیلات و شواهد آن متذکر شده است و پس از آن مثالهایی را نیز که در کتاب ابن سکیت نیامده، آورده است<ref>ر.ک: همان، ص214</ref>. | با بررسی کتاب «المزهر في علوم اللغة و أنواعها» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] مشاهده خواهیم کرد که او این کتاب را از پنج کتاب «القلب و الإبدال»، «إصلاح المنطق»، «كتاب الأصوات»، «المثنی» و «كتاب المقصور و الممدود» [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]]، نقل کرده است<ref>ر.ک: ایروانی، مرتضی، ص204</ref>. او مثالهای کتاب «الإبدال» [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] را بدون ذکر تفصیلات و شواهد آن متذکر شده است و پس از آن مثالهایی را نیز که در کتاب [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] نیامده، آورده است<ref>ر.ک: همان، ص214</ref>. | ||
ابن سکیت در این کتاب، کلماتی را که ابدال در آنها وارد شده، گردآوری نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. | [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] در این کتاب، کلماتی را که ابدال در آنها وارد شده، گردآوری نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. | ||
ابواب کتاب بهلحاظ حجم مختلفند. کتاب با باب نون و لام آغاز شده است و کلماتی را که نون و لام به دنبال آنها آمده است و معنای واحدی دارند، ذکر کرده است؛ مانند: «هتنت السماء و هتلت» و «السدول و السدون». پس از این باب، باب باء و میم، سپس باب میم و نون و... آمده است. در انتهای ابواب کتاب، با نام «باب ابدال از حروف مختلف» آمده است که در آن ابدال در کلمهای آمده که در ابواب دیگر ذکر نشده است. در این باب 38 کلمه ذکر شده است. علت اینکه ابن سکیت این باب را به کتاب افزوده است این است که او کلماتی را یافته که در آنها ابدال صورت گرفته و کلمات دیگری را نیافته که در همان حرف در آنها ابدال صورت گرفته باشد. معلوم است که شایسته نیست که باب خاصی برای یک کلمه ایجاد شود؛ لذا موارد اینگونه را در یک باب تحت عنوان «باب ابدال از حروف مختلف» گرد آورده است. البته در این باب، شش حرف نیز وجود دارد که ابدال هرکدام در دو کلمه آمده است<ref>ر.ک: ایروانی، مرتضی، ص208</ref>. | ابواب کتاب بهلحاظ حجم مختلفند. کتاب با باب نون و لام آغاز شده است و کلماتی را که نون و لام به دنبال آنها آمده است و معنای واحدی دارند، ذکر کرده است؛ مانند: «هتنت السماء و هتلت» و «السدول و السدون». پس از این باب، باب باء و میم، سپس باب میم و نون و... آمده است. در انتهای ابواب کتاب، با نام «باب ابدال از حروف مختلف» آمده است که در آن ابدال در کلمهای آمده که در ابواب دیگر ذکر نشده است. در این باب 38 کلمه ذکر شده است. علت اینکه [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] این باب را به کتاب افزوده است این است که او کلماتی را یافته که در آنها ابدال صورت گرفته و کلمات دیگری را نیافته که در همان حرف در آنها ابدال صورت گرفته باشد. معلوم است که شایسته نیست که باب خاصی برای یک کلمه ایجاد شود؛ لذا موارد اینگونه را در یک باب تحت عنوان «باب ابدال از حروف مختلف» گرد آورده است. البته در این باب، شش حرف نیز وجود دارد که ابدال هرکدام در دو کلمه آمده است<ref>ر.ک: ایروانی، مرتضی، ص208</ref>. | ||
او در کتابش، اسامی اعلام لغت را که مطالبش را از آنها نقل کرده، ذکر کرده است؛ چراکه بیشتر مطالب کتابش نقلهایی از کسانی است که با عرب مشافهه داشته و از ایشان شنیدهاند. در این رابطه از اصعمی 55 بار، از ابوعمرو شیبانی 18 بار، از فراء 15 بار و از کسایی 5 بار نقل مطلب شده است. واضح است که نام اصعمی بیش از دیگران در کتاب آمده و اکثر ابواب کتاب به نام اصعمی آغاز شده و تنها پنج باب با نام اصعمی آغاز نشده است. اصعمی خود کتابی در موضوع قلب و ابدال نوشته است و بدینجهت میتوان بهراحتی اعتراف کرد که کتاب اصعمی مصدر مهمی از مصادر ابدال ابن سکیت بوده است<ref>ر.ک: همان، ص211-210</ref>. | او در کتابش، اسامی اعلام لغت را که مطالبش را از آنها نقل کرده، ذکر کرده است؛ چراکه بیشتر مطالب کتابش نقلهایی از کسانی است که با عرب مشافهه داشته و از ایشان شنیدهاند. در این رابطه از اصعمی 55 بار، از [[شیبانی، اسحاق بن مرار|ابوعمرو شیبانی]] 18 بار، از فراء 15 بار و از کسایی 5 بار نقل مطلب شده است. واضح است که نام اصعمی بیش از دیگران در کتاب آمده و اکثر ابواب کتاب به نام اصعمی آغاز شده و تنها پنج باب با نام اصعمی آغاز نشده است. اصعمی خود کتابی در موضوع قلب و ابدال نوشته است و بدینجهت میتوان بهراحتی اعتراف کرد که کتاب [[اصعمی]] مصدر مهمی از مصادر ابدال [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] بوده است<ref>ر.ک: همان، ص211-210</ref>. | ||
نویسنده به شیوه علمای زبان عرب، شواهدی را بر وقوع ابدال در یک کلمه ذکر کرده است. این شواهد اگرچه بین قرآن و حدیث و امثال و شعر و رجز متنوع است، اما سهم شعر و رجز بالغ بر یکصد مورد است؛ درحالیکه تعداد شواهد قرآنی بالغ بر سیزده مورد است<ref>ر.ک: همان، ص211-210</ref>. | نویسنده به شیوه علمای زبان عرب، شواهدی را بر وقوع ابدال در یک کلمه ذکر کرده است. این شواهد اگرچه بین قرآن و حدیث و امثال و شعر و رجز متنوع است، اما سهم شعر و رجز بالغ بر یکصد مورد است؛ درحالیکه تعداد شواهد قرآنی بالغ بر سیزده مورد است<ref>ر.ک: همان، ص211-210</ref>. | ||
ابن سکیت کتابش را به شیوه معینی مرتب نکرده است؛ او ابواب کتابش را بهحسب حروف الفبا یا مخارج حروف و یا اهمیت ترتیب نداده است. اگرچه مورد آخر نظر خواننده را در وهله اول به خود جلب میکند، اما با استمرار در مطالعه کتاب این دیدگاه منتفی میشود؛ او در باب اول 35 کلمه، در باب دوم نیز 35 کلمه، در باب سوم 13 کلمه، در باب چهارم 11 کلمه و... ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref>. | [[ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق|ابن سکیت]] کتابش را به شیوه معینی مرتب نکرده است؛ او ابواب کتابش را بهحسب حروف الفبا یا مخارج حروف و یا اهمیت ترتیب نداده است. اگرچه مورد آخر نظر خواننده را در وهله اول به خود جلب میکند، اما با استمرار در مطالعه کتاب این دیدگاه منتفی میشود؛ او در باب اول 35 کلمه، در باب دوم نیز 35 کلمه، در باب سوم 13 کلمه، در باب چهارم 11 کلمه و... ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref>. | ||
در این کتاب 353 کلمه ذکر شده که در آنها ابدال واقع شده است. به این کلمات باید کلمات دیگری را افزود که ارتباطی با ابدال نداره و تحت عنوان «باب کلماتی که میم در آخر آنها افزوده میشود» یا «باب کلماتی که نون در آخر آنها افزوده میشود» آمده است<ref>ر.ک: همان، ص213-212</ref>؛ بهعنوان مثال اصعمی میگوید: عرب، میم را به چهار کلمه میافزاید؛ میگوید: رجل فسحم (وقتی سعه صدر داشته باشد)؛ این کلمه از انفساح گرفته شده است و یا میگوید: رجل زُرقُم (وقتی ازرق باشد)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>. | در این کتاب 353 کلمه ذکر شده که در آنها ابدال واقع شده است. به این کلمات باید کلمات دیگری را افزود که ارتباطی با ابدال نداره و تحت عنوان «باب کلماتی که میم در آخر آنها افزوده میشود» یا «باب کلماتی که نون در آخر آنها افزوده میشود» آمده است<ref>ر.ک: همان، ص213-212</ref>؛ بهعنوان مثال اصعمی میگوید: عرب، میم را به چهار کلمه میافزاید؛ میگوید: رجل فسحم (وقتی سعه صدر داشته باشد)؛ این کلمه از انفساح گرفته شده است و یا میگوید: رجل زُرقُم (وقتی ازرق باشد)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
در تحقیق و تصحیح کتاب از دو نسخه آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص33</ref>. | در تحقیق و تصحیح کتاب از دو نسخه آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص33</ref>. | ||
اختلاف نسخ، توضیح برخی الفاظ و عبارات و روایات و ارجاعات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. | اختلاف نسخ، توضیح برخی الفاظ و عبارات و روایات و ارجاعات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. | ||
فهارس ابواب کتاب، موارد ابدال، آیات قرآنی، احادیث، امثال، اشعار، ارجاز، اعلام، امم و قبایل، بلاد و اماکن و مصادر و مراجع در انتهای کتاب ذکر شده است. | فهارس ابواب کتاب، موارد ابدال، آیات قرآنی، احادیث، امثال، اشعار، ارجاز، اعلام، امم و قبایل، بلاد و اماکن و مصادر و مراجع در انتهای کتاب ذکر شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۲
الإبدال | |
---|---|
پدیدآوران | ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق (نویسنده)
محمد محمد شرف، حسین (محقق و مصحح) نجدی ناصف، علی (مصحح) |
عنوانهای دیگر | کتاب الابدال |
ناشر | الهيئة العامة لشؤون المطابع الأميرية |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1398ق. = 1978م. |
چاپ | چاپ يکم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2الف2 / 6121 PJ |
الإبدال یا «القلب و الإبدال»، اثر یعقوب بن اسحاق اهوازی، معروف به ابن سکیت (متوفی 244ق)، حاوی مجموعه کلماتی است که حروفی از آنها تبدیل به حروف دیگر شده است. کتاب با مقدمه و تحقیق حسین محمد محمد شرف و بازنگری علی نجدی ناصف (معاصر) منتشر شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل است بر:
- مقدمه کوتاهی از علی نجدی ناصف؛
- مقدمه محقق (مشتمل بر شرح حال نویسنده و معرفی آثار او و نیز معرفی الإبدال و شیوه تحقیق آن)؛
- متن اثر در 36 باب؛ در هر باب تعدادی کلمه ذکر شده است که البته ترتیب معینی ندارد و در مجموع 353 کلمه در کتاب آمده که در آنها ابدال واقع شده است.
گزارش محتوا
معجمهای ابدال، مشتمل بر واژگانی است که هر دو واژه در معنا مشترک و در لفظ، تنها در یک حرف اختلاف دارند؛ که بر اثر تحریف و تصحیف و یا گذر زمان و تغییر زبان و جز اینها به وجود آمده است؛ مانند کتاب «القلب و الإبدال» نوشته ابن سکیت و کتاب «الإبدال» نوشته ابوطیب لغوی[۱].
با بررسی کتاب «المزهر في علوم اللغة و أنواعها» سیوطی مشاهده خواهیم کرد که او این کتاب را از پنج کتاب «القلب و الإبدال»، «إصلاح المنطق»، «كتاب الأصوات»، «المثنی» و «كتاب المقصور و الممدود» ابن سکیت، نقل کرده است[۲]. او مثالهای کتاب «الإبدال» ابن سکیت را بدون ذکر تفصیلات و شواهد آن متذکر شده است و پس از آن مثالهایی را نیز که در کتاب ابن سکیت نیامده، آورده است[۳].
ابن سکیت در این کتاب، کلماتی را که ابدال در آنها وارد شده، گردآوری نموده است[۴].
ابواب کتاب بهلحاظ حجم مختلفند. کتاب با باب نون و لام آغاز شده است و کلماتی را که نون و لام به دنبال آنها آمده است و معنای واحدی دارند، ذکر کرده است؛ مانند: «هتنت السماء و هتلت» و «السدول و السدون». پس از این باب، باب باء و میم، سپس باب میم و نون و... آمده است. در انتهای ابواب کتاب، با نام «باب ابدال از حروف مختلف» آمده است که در آن ابدال در کلمهای آمده که در ابواب دیگر ذکر نشده است. در این باب 38 کلمه ذکر شده است. علت اینکه ابن سکیت این باب را به کتاب افزوده است این است که او کلماتی را یافته که در آنها ابدال صورت گرفته و کلمات دیگری را نیافته که در همان حرف در آنها ابدال صورت گرفته باشد. معلوم است که شایسته نیست که باب خاصی برای یک کلمه ایجاد شود؛ لذا موارد اینگونه را در یک باب تحت عنوان «باب ابدال از حروف مختلف» گرد آورده است. البته در این باب، شش حرف نیز وجود دارد که ابدال هرکدام در دو کلمه آمده است[۵].
او در کتابش، اسامی اعلام لغت را که مطالبش را از آنها نقل کرده، ذکر کرده است؛ چراکه بیشتر مطالب کتابش نقلهایی از کسانی است که با عرب مشافهه داشته و از ایشان شنیدهاند. در این رابطه از اصعمی 55 بار، از ابوعمرو شیبانی 18 بار، از فراء 15 بار و از کسایی 5 بار نقل مطلب شده است. واضح است که نام اصعمی بیش از دیگران در کتاب آمده و اکثر ابواب کتاب به نام اصعمی آغاز شده و تنها پنج باب با نام اصعمی آغاز نشده است. اصعمی خود کتابی در موضوع قلب و ابدال نوشته است و بدینجهت میتوان بهراحتی اعتراف کرد که کتاب اصعمی مصدر مهمی از مصادر ابدال ابن سکیت بوده است[۶].
نویسنده به شیوه علمای زبان عرب، شواهدی را بر وقوع ابدال در یک کلمه ذکر کرده است. این شواهد اگرچه بین قرآن و حدیث و امثال و شعر و رجز متنوع است، اما سهم شعر و رجز بالغ بر یکصد مورد است؛ درحالیکه تعداد شواهد قرآنی بالغ بر سیزده مورد است[۷].
ابن سکیت کتابش را به شیوه معینی مرتب نکرده است؛ او ابواب کتابش را بهحسب حروف الفبا یا مخارج حروف و یا اهمیت ترتیب نداده است. اگرچه مورد آخر نظر خواننده را در وهله اول به خود جلب میکند، اما با استمرار در مطالعه کتاب این دیدگاه منتفی میشود؛ او در باب اول 35 کلمه، در باب دوم نیز 35 کلمه، در باب سوم 13 کلمه، در باب چهارم 11 کلمه و... ذکر کرده است[۸].
در این کتاب 353 کلمه ذکر شده که در آنها ابدال واقع شده است. به این کلمات باید کلمات دیگری را افزود که ارتباطی با ابدال نداره و تحت عنوان «باب کلماتی که میم در آخر آنها افزوده میشود» یا «باب کلماتی که نون در آخر آنها افزوده میشود» آمده است[۹]؛ بهعنوان مثال اصعمی میگوید: عرب، میم را به چهار کلمه میافزاید؛ میگوید: رجل فسحم (وقتی سعه صدر داشته باشد)؛ این کلمه از انفساح گرفته شده است و یا میگوید: رجل زُرقُم (وقتی ازرق باشد)[۱۰].
وضعیت کتاب
در تحقیق و تصحیح کتاب از دو نسخه آن استفاده شده است[۱۱].
اختلاف نسخ، توضیح برخی الفاظ و عبارات و روایات و ارجاعات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. فهارس ابواب کتاب، موارد ابدال، آیات قرآنی، احادیث، امثال، اشعار، ارجاز، اعلام، امم و قبایل، بلاد و اماکن و مصادر و مراجع در انتهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ایروانی، مرتضی، «ابن السكيت اللغوي و كتابه الإبدال»، مطالعات اسلامی، شماره 29، بهار 1373، صفحه 198 تا 225، به آدرس اینترنتی:
- جواهری، سید محمدحسن، «قاموسشناسی و تحلیل واژگان قرآن»، بینات، شماره 74، تابستان 1391، صفحه 117 تا 144، به آدرس اینترنتی:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1009302