الإمام المهدي عجلاللهتعالیفرجهالشريف و اليوم الموعود: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبدالوهاب شعرانى' به 'عبدالوهاب شعرانى') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون' به 'ابن خلدون') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در اين بخش كه 6 فصل را در برمىگيرد، مولف به تحقيق و بررسى درباره تاريخ ولادت حضرت پرداخته و ادله حاكى از وقوع ولادت حضرتش را كه از جانب برخى از عالمان اهل سنت انكار شده بيان داشته و در اين زمينه به رواياتى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) استناد جسته و از آن دسته از عالمان اهل سنت كه در آثار خويش رواياتى را از صحابه درباره وقوع ولادت امام(ع) نقل كردهاند نيز ياد كرده است. وى همچنين در ادعاى كسانى كه احاديث مذكور را ضعيف تلقى كردهاند، مناقشه كرده و بدانها پاسخ مىدهد. | در اين بخش كه 6 فصل را در برمىگيرد، مولف به تحقيق و بررسى درباره تاريخ ولادت حضرت پرداخته و ادله حاكى از وقوع ولادت حضرتش را كه از جانب برخى از عالمان اهل سنت انكار شده بيان داشته و در اين زمينه به رواياتى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) استناد جسته و از آن دسته از عالمان اهل سنت كه در آثار خويش رواياتى را از صحابه درباره وقوع ولادت امام(ع) نقل كردهاند نيز ياد كرده است. وى همچنين در ادعاى كسانى كه احاديث مذكور را ضعيف تلقى كردهاند، مناقشه كرده و بدانها پاسخ مىدهد. | ||
مولف، در فصل چهارم اين بخش از امام مهدى(ع) به عنوان حقيقتى تاريخى و دينى ياد كرده و ادعاى كسانى كه اين موضوع را تئورىاى صرفا شيعى قلمداد مىكنند، تخطئه مىنمايد. مولف در اين راستا از شمارى از عالمان اهل سنت كه وجود امام مهدى(ع) را منكر شدهاند، نام برده و از كسانى چون ابن حجر عسقلانى، ابن | مولف، در فصل چهارم اين بخش از امام مهدى(ع) به عنوان حقيقتى تاريخى و دينى ياد كرده و ادعاى كسانى كه اين موضوع را تئورىاى صرفا شيعى قلمداد مىكنند، تخطئه مىنمايد. مولف در اين راستا از شمارى از عالمان اهل سنت كه وجود امام مهدى(ع) را منكر شدهاند، نام برده و از كسانى چون ابن حجر عسقلانى، [[ابن خلدون]]، قرمانى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه داستان سرداب را دستاويز خود براى حمله به عقيده شيعه درباره مهدويت ساختهاند، ياد كرده و به ادعاى سخيف آنان پاسخ مىگويد. | ||
مولف در مواجهه با اين اباطيل، به نقل قول برخى از علماى اهل سنت كه به وجود امام مهدى(ع) تصريح نمودهاند، مىپردازد و از كسانى؛ چون: شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] در «اليواقيت و الجواهر»، شيخ محمد بن يوسف گنجى در «البيان فى اخبار صاحب الزمان»، ابن حجر هيتمى در «الصواعق المحرقۀ»، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در «وفيات الاعيان» و...نام مىبرد. | مولف در مواجهه با اين اباطيل، به نقل قول برخى از علماى اهل سنت كه به وجود امام مهدى(ع) تصريح نمودهاند، مىپردازد و از كسانى؛ چون: شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] در «اليواقيت و الجواهر»، شيخ محمد بن يوسف گنجى در «البيان فى اخبار صاحب الزمان»، ابن حجر هيتمى در «الصواعق المحرقۀ»، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در «وفيات الاعيان» و...نام مىبرد. |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۳۷
نام کتاب | الإمام المهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و الیوم الموعود |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | رزق، خلیل (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 224 /ر4الف8* |
موضوع | مهدویت |
ناشر | دار الولاء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1429 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13770AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
الامام المهدى و اليوم الموعود،اثر شيخ خليل عبدالأمير رزق، نويسنده معاصر شيعى و مسئول فرهنگى و روابط بين الملل حزب الله لبنان، كتابى است به زبان عربى كه به بررسى موضوع مهدويت مىپردازد.
ساختار كتاب
كتاب مشتمل بر مقدمهاى به قلم مولف، هشت بخش و هر بخش مشتمل بر فصولى است.
گزارش محتوا
مولف در اين كتاب، در بخشهاى مختلف اين كتاب موضوعات ذيل را مورد بررسى و پژوهش قرارداده است:
ميلاد امام مهدى(ع) و حوادث و اتفاقاتى كه همزمان با ولادت آن حضرت به وقوع پيوسته و پاسخگويى به شبهات و اباطيلى كه اين امر را امرى موهوم و خيالى جلوه مىدهند. مولف در اين بخش از كتاب با ادله و براهين متقن به اثبات موضوع پرداخته و از عقيده شيعى درباره حضرت مهدى(ع) دفاع كرده است.
موضوع مهم ديگرى كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفته، موضوع غيبت حضرت و فلسفه و ضرورت آن است. مولف در اين رابطه به شبهات مطروحه پاسخ گفته و حالات سفيران و نواب خاص حضرت را در دوران غيبت صغرى مورد بررسى قرار داده است.
بررسى روز ظهور حضرت و علائم و شرائط وقوع آن و نيز تاريخ و زمان ظهور موضوع ديگرى است كه مولف آن را از منظر روايات مورد پژوهش قرار داده است.
سخن از اصحاب و ياران حضرت و ويژگىهاى شخصيتى آنان موضوع ديگرى است كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفته است.
مولف همچنين در پرتو روايات و احاديث به بررسى وقايعى كه پس از ظهور حضرت در عالم به وقوع مىپيوندد، سخن گفته است.
يكى از موضوعات مهمى كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفته، موضوع دولت و حكومت حضرت حجت(ع)، ويژگىها و خصائص آن و نيز مفهوم رجعت، كه از عقائد خاص شيعى است، مىباشد.
اينك به معرفى بخشها و برخى فصول اين كتاب پرداخته مىشود:
بخش اول: ولادت امام مهدى(ع)، شبهات و پاسخها
در اين بخش كه 6 فصل را در برمىگيرد، مولف به تحقيق و بررسى درباره تاريخ ولادت حضرت پرداخته و ادله حاكى از وقوع ولادت حضرتش را كه از جانب برخى از عالمان اهل سنت انكار شده بيان داشته و در اين زمينه به رواياتى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) استناد جسته و از آن دسته از عالمان اهل سنت كه در آثار خويش رواياتى را از صحابه درباره وقوع ولادت امام(ع) نقل كردهاند نيز ياد كرده است. وى همچنين در ادعاى كسانى كه احاديث مذكور را ضعيف تلقى كردهاند، مناقشه كرده و بدانها پاسخ مىدهد.
مولف، در فصل چهارم اين بخش از امام مهدى(ع) به عنوان حقيقتى تاريخى و دينى ياد كرده و ادعاى كسانى كه اين موضوع را تئورىاى صرفا شيعى قلمداد مىكنند، تخطئه مىنمايد. مولف در اين راستا از شمارى از عالمان اهل سنت كه وجود امام مهدى(ع) را منكر شدهاند، نام برده و از كسانى چون ابن حجر عسقلانى، ابن خلدون، قرمانى، ابن كثير كه داستان سرداب را دستاويز خود براى حمله به عقيده شيعه درباره مهدويت ساختهاند، ياد كرده و به ادعاى سخيف آنان پاسخ مىگويد.
مولف در مواجهه با اين اباطيل، به نقل قول برخى از علماى اهل سنت كه به وجود امام مهدى(ع) تصريح نمودهاند، مىپردازد و از كسانى؛ چون: شيخ عبدالوهاب شعرانى در «اليواقيت و الجواهر»، شيخ محمد بن يوسف گنجى در «البيان فى اخبار صاحب الزمان»، ابن حجر هيتمى در «الصواعق المحرقۀ»، ابن خلكان در «وفيات الاعيان» و...نام مىبرد.
نويسنده، در ادامه اين فصل به بيان تناقضاتى كه در كلام تشكيككنندگان در موضوع ولادت امام مهدى(ع) وجود دارد، پرداخته و از رديههايى كه برخى علماى اهل سنت بر منكران وجود حضرتش نگاشتهاند، ياد مىكند.
در فصلى ديگر از اين بخش، مولف به بيان صفات و ويژگىهاى حضرت مهدى(ع) پرداخته و از اسامى و القاب حضرت؛ همچون: مهدى، قائم، منتظَر، بقيۀالله و...نام برده و علت نهى از نام بردن حضرت به اسم شريفشان را نيز مورد بررسى قرار مىدهد.
در فصلى ديگر از اين بخش، مولف موضوع مهم ديگرى را مورد بررسى قرار داده و از اشخاصى كه به دروغ از آنان به عنوان مهدى موعود ياد شده و يا كسانى كه در طول تاريخ ادعاى مهدويت نمودهاند، نام مىبرد. در اين فصل، همچنين ديدگاه مثبت عالمان سنى درباره ولادت امام مهدى(ع) بيان گرديده است.
بخش دوم كتاب كه به موضوع غيبت اختصاص يافته، سه فصل را دربرگرفته كه در فصل نخست، به غيبت صغرى و حوادثى كه طى آن به وقوع پيوسته پرداخته شده و در فصل دوم، به موضوع مهم سفارت و نيابت خاصه از حضرت در دوران غيبت صغرى پرداخته شده و در آخرين فصل از غيبت كبراى امام مهدى(ع) سخن گفته شده است.
از جمله موضوعاتى كه در فصل نخست اين بخش بدان پرداخته شده است، موضوع فعاليتها و اقداماتى است كه امام زمان (ع) در زمان غيبت صغرى بدانها مبادرت مىورزيدهاند؛ نظير: گفتگوهاى مداوم و آشكار امام با ديگران در اثبات و اقامه برهان بر وجود خويش، به عنوان مهدى موعود و پاسخگويى به بسيارى از مسائل و مشكلات كه پاسخگويى بدانها از عهده همگان، حتى سفراى حضرت خارج بوده و نيز گفتگوهاى پنهانى امام با ياران ويژه خويش درباره موضوعات مختلف. در اين فصل، همچنين به داستان سرداب اشاره شده است.
فصل دوم اين بخش، به موضوع سفارت و نيابت در عصر غيبت صغرى اختصاص يافته و از سفيران واقعى امام(ع)، وكلاء امام(ع) و نيز سفيران دروغين و مدعيان سفارت نظير شريعى، ابن نصير نميرى، ابن هلال كرخى، حسين بن منصور حلاج، شلمغانى و...سخن گفته شده است.
در فصل سوم اين بخش، درباره غيبت كبراى حضرت سخن گفته شده و از فلسفه غيبت مذكور و نيز فوائد آن و نيز شبهات و سؤالاتى كه درباره حضرت و غيبت ايشان مطرح شده، بحث شده است.
بخش سوم با عنوان«روز ظهور» داراى دو فصل است.
در فصل نخست، به بيان شرائط و علامات ظهور پرداخته شده و از فرق ميان شرائط ظهور و علائم آن سخن به ميان آمده است.
در اين فصل، از پنج علامت حتمى ظهور؛ يعنى: خروج سفيانى، خروج حسن يا حسين يمانى، فرورفتن لشكر سفيانى در زمين، نداى آسمانى و قتل نفس زكيه ياد شده است.
در فصل دوم اين بخش، درباره علائم حتمى كه هم با ظهور حضرت و هم با برپا شدن قيامت مرتبط مىباشد، سخن گفته شده است. برخى از اين علائم عبارت است از: خروج دجّال، خروج يأجوج و مأجوج، برافراشته شدن پرچمهاى سياه از جانب مشرق(خراسان)، كسوف و خسوف بىموقع، طلوع خورشيد از سمت مغرب، خروج سيد حسنى و....
بخش چهارم، به موضوع تاريخ و زمان ظهور اختصاص يافته است. در فصل نخست اين بخش، از زمان ظهور، در فصل دوم، از اصحاب و ياران امام و در فصل سوم، از دينى كه حضرت مردم را بدان فرامىخواند، سخن گفته شده است.
بخش پنجم، به وقايع بعد از ظهور اختصاص يافته و داراى پنج فصل است.
در فصول مختلف اين بخش، از آغاز ظهور، حضور امام در عراق و كوفه به عنوان مقرّ حكومت مهدوى، امام مهدى(ع) و ايران، وقايع منطقه شام و نيز حضرت مهدى در صحنه نبرد سخن گفته شده است.
بخش ششم، به معرفى دولت مهدوى اختصاص يافته و ضمن دو فصل، به ويژگىهاى اين دولت و نيز امتيازات آن نسبت به ساير دولتها و حكومتهايى كه قبل از آن استقرار يافته، سخن گفته شده و مدت زمانى كه طى آن حضرت به حكمرانى مىپردازند، مورد بررسى قرار گرفته است.
در بخش هفتم، به موضوع رخت بربستن امام مهدى(ع) از جهان مادى و وضعيت جهان پس از ايشان پرداخته شده و موضوع رجعت و ادله آن و نيز مقصود از رجعت از ديدگاه شيعه بيان گرديده است.
بخش هشتم، كه در واقع خاتمه كتاب حاضر را تشكيل مىدهد، به تكاليف مومنان در زمان غيبت، در قبال ولى امر و نيز برخى ادعيه و زيارات مختصه امام عصر(ارواحنا فداه) اختصاص يافته است.
وضعيت كتاب
كتاب حاضر مشتمل بر پاورقىهايى به قلم مولف و فهرست منابع و مطالب مىباشد.
منابع
1- متن كتاب
2- مقدمه مولف