مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR11005J1.jpg | | تصویر =NUR11005J1.jpg | ||
| عنوان =مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم | | عنوان =مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم | ||
| عنوانهای دیگر =مقدمه قيصري. | | عنوانهای دیگر =مقدمه قيصري. فارسی | ||
فصوص الحکم. شرح | فصوص الحکم. شرح | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[سید موسوی، حسین]] (مترجم) | [[سید موسوی، حسین]] (مترجم) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =/الف2 ف602741 / 283 BP | | کد کنگره =/الف2 ف602741 / 283 BP | ||
| موضوع =عرفان - متون قديمي تا قرن 14 | | موضوع =عرفان - متون قديمي تا قرن 14 | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11005 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =00807-08429 | | کد پدیدآور =00807-08429 |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۳
مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم | |
---|---|
پدیدآوران | قیصری، داود بن محمود (نویسنده) سید موسوی، حسین (مترجم) |
عنوانهای دیگر | مقدمه قيصري. فارسی فصوص الحکم. شرح |
ناشر | حکمت |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1429ق. = 1387ش. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | عرفان - متون قديمي تا قرن 14
تصوف - متون قديمي تا قرن 14 ابن عربي، محمد بن علي، 560 - 638ق. فصوص الحکم - نقد و تفسير |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2 ف602741 / 283 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم، متن و ترجمه فارسی مقدمه «مطلع خصوص الکلم في معاني فصوص الحکم» محمد داود قیصری است که شرحی است بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی. این مقدمه به قلم سید حسین سیدموسوی، به فارسی روان و سلیس، ترجمه شده است.
ازآنجاییکه قیصری این مقدمه را با عنوان اثری جدا از شرح خود مطرح کرده[۱] لذا در این نوشتار، به معرفی مقدمه و ترجمه آن بهصورت مستقل، پرداخته شده است.
نامهای دیگر کتاب
قیصری این مقدمه را «مطلع خصوص الکلم في معاني فصوص الحکم» نامیده است[۲].
انگیزه تألیف مقدمه (مطلع خصوص الکلم)
وی در مقدمه، با توجه به اهمیت آشنا شدن با «فصوص الحکم» ابن عربی و توقف این آشنایی بر اصول مورد اتفاق عرفان نظری مینویسد: «ازآنجاکه علم به این اسرار، متوقف بر شناخت قواعد و اصولی است که عرفا بر آن اتفاقنظر کردهاند، فصلهایی را برای توضیح آن قواعد پیش آوردم و در آنها اصولی را بیان کردم که قاعده توحید بر آن استوار است و این گروه به آن منسوبند، بهطوریکه اکثر قواعد این دانش، برای کسی که خداوند متعال او را موفق گردانیده و او را به درک معانی نعمت داده است، از این فصلها دانسته میشود. این شرح را با شگفتیهایی که خداوند بر من منت نهاده و در کتابهای عرفا چیزی از آنها را نیافته و لطیفههایی که از قواعدشان دریافته، تزیین کردم و کتاب را «مطلع خصوص الکلم في معاني فصوص الحکم» نام نهادهام»[۳].
قیصری این کتاب را به امیرمحمد بن صدر تقدیم کرده است[۴].
اهمیت کتاب
اهمیت این مقدمه، آنقدر زیاد است که بسیاری از مدرسان و طالبان عرفان نظری، سعی فراوان در آموزش آن دارند. ازآنجاکه گاهی طالبان عرفان نظری در مطالعه این مقدمه، دچار مشکل میشوند، این مقدمه، به فارسی روان، برگردان شده است[۵].
ساختار
کتاب با مقدمهای از قیصری و پیشگفتاری از مترجم، آغاز و مطالب در دوازده فصل، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه قیصری، به موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن اشاره شده[۶] و در پیشگفتار مترجم، به بیان ویژگیهای کتاب و ترجمه آن، پرداخته شده است[۷].
در میان عرفای بزرگ مسلمان، ابن عربی ویژگیای منحصربهفردی دارد و در میان آثار این عارف بزرگ قرن ششم و هفتم هجری قمری، کتاب «فصوص الحکم» از خصوصیت ویژهای برخوردار است. این اثر ابن عربی که به ادعای خود در مقدمه آن، توسط پیامبر(ص) در عالم رؤیا به وی ارزانی شده، اگرچه کمحجم و نسبت به «فتوحات» و حتی دیگر آثار عرفانی مختصر است، آنچنان گرانقدر است که موردتوجه عرفای پس از وی قرار گرفته و شرحهای فراوانی بر آن نگاشته شده است[۸].
از جمله شرحهای معروف این کتاب، شرح قیصری است. وی قبل از آغاز شرح عبارات فصوص الحکم، مقدمهای در دوازده فصل آورده است تا خواننده پس از مطالعه این فصول، اصول کلی حاکم بر عرفان اسلامی، بهویژه عرفان ابن عربی را کسب کرده، آنگاه با دغدغه کمتری شرح و توضیح عبارات «فصوص» را مطالعه کند[۹].
علامه آشتیانی در اثری بسیار حجیم، به شرح فصلهای دوازدهگانه این کتاب پرداخته و ضمن شرح عبارات قیصری، به نقد دیدگاههای وی و دیگر عرفا نیز توجه کرده است[۱۰].
فصل اول، در مورد «وجود» و ویژگیهای آن است. وجود جوهر و عرض نیست، بلکه امری واقعی است و تحقق هر امری در خارج و ذهن با وجود است. نه ضد دارد و نه مثل. وجود بسیط است پس قابل تقسیم و تجزیه نیست. نه جنس دارد و نه فصل. وجود خیر محض است و ازلی و ابدی است. حقیقت آن نامعلوم است و همه چیز را دربرمیگیرد. وجود همان واجبالوجود است[۱۱].
در این فصل پس از اشاره به خصوصیات و ویژگیهای وجود، به تعریف اصطلاحات عرفانی در مورد مراتب وجود، پرداخته شده است. این اصطلاحات عبارتند از: احدیت، واحدیت، اعیان ثابته، اسم رحمان، کتاب مبین، لوح محو و اثبات، کتاب مسطور، اسم فاعل، قلب، اسم مصور، انسان کامل[۱۲].
فصل دوم، در مورد اسماء و صفات پروردگار است. در این فصل، ابتدا به تعریف صفات سلبی و ایجابی یا صفات جلال و جمال و تعریف اسم و صفت از دیدگاه عرفا پرداخته شده و سپس، تقسیم صفات به صفات هفتگانه حیات، علم، اراده، قدرت، سمع، بصر و کلام، مورد بحث قرار گرفته است. تقسیم اسماء الهی به اسمهای اول، آخر، ظاهر و باطن؛ اسماء ذات، صفات و افعال و برشمردن هر یک از آنها؛ تولد اسم و صفت؛ تقسیم اسماء فعل از جهت مدتی که حکمش در جهان ساری است؛ اعیان خارجی و مظهر اسامی بودن آنها و علم پروردگار و نقد دیدگاه فلاسفه در این خصوص، همگی مباحث این فصل را تشکیل میدهند[۱۳].
فصل سوم، درباره اعیان ثابته و اشاره به بعضی از مظاهر اسمائی است. در این فصل، با این مباحث آَشنا میشویم: اعیان ثابته؛ فیض اقدس و فیض مقدس؛ ممکنات و ممتنعات؛ اسماء مستأثره؛ انواع موجودات ممکن؛ توضیح مظاهر هریک از اسماء الهی در جهان؛ رابطه علم خداوند و اعیان ثابته؛ ارتباط وجود با ماهیت و هستی و نیستی اعیان ثابته[۱۴].
در فصل چهارم، با جوهر و عرض از نظر عرفا، آشنا خواهیم شد. نفس رحمانی و هیولای کلی و توضیح هر یک از ایندو؛ جوهر نه جنس است و نه فصل، پس قابل تعریف نیست؛ جوهر و عرض از نظر فلاسفه و توضیح چند ایراد؛ تعریف عرض عام و عرض خاص و توضیح فصل ناطق برای انسان؛ ارتباط جوهر و عرض و تقسیم جوهر و عرض به عقلی و خارجی، از جمله مطالب این فصل میباشد[۱۵].
فصل پنجم، در بیان عالمهای کلی و حضرات پنجگانه الهی است. در پایان این فصل، بهطور تفصیلی درباره عقل اول مطالبی وجود دارد[۱۶].
عناوین سایر فصول، به ترتیب عبارتند از: «در آنچه به عالم مثال مربوط است»؛ «در مراتب کشف و شهود و انواع آن بهطور اجمالی»؛ «در اینکه جهان، همان صورت حقیقت انسانی است»؛ «در توضیح خلافت حقیقیه محمدیه و اینکه آن حقیقت قطب اقطاب است»؛ «در بیان روح اعظم و مراتب و اسامی آن در عالم انسانی»؛ «در بازگشت روح اعظم و مظاهر آن، بهسوی خداوند در قیامت کبری» و «در نبوت، رسالت و ولایت».
درباره ترجمه
ترجمه متون عربی در دانشهایی همچون فلسفه، کلام، عرفان و فقه که گاه مقصود اصلی نویسنده و مفهوم کلمات و عبارات در لابهلای الفاظ ترجمهشده، گم میشود، مخالفانی دارد. از سوی دیگر، مطالعه آثار تخصصی برای خوانندهای که از عربی اطلاع کافی ندارد و گاه دچار برداشت نادرست از متن و در نتیجه غلط فهمی میشود، ضرورت ترجمه را نمایان میکند. بدین ترتیب، کار ترجمه و مترجم، کاری دشوار مینماید، چراکه هم باید محتوای اصلی و منظور نویسنده را لحاظ کند و هم با الفاظی آن را همراه نماید که خواننده محتوا را به آسانی درک کند[۱۷].
تاکنون دو ترجمه از مقدمه شرح قیصری چاپ شده است:
- تبیان الرموز (شرح مقدمه قیصری) تألیف ملا محمد صالح بن شیخ امامالدین مشهور به فخرالعلماء کردستانی. وی در 25 شوال 1268ق ترجمه را به پایان رسانده است. محمود فاضل (یزدی مطلق) در فروردین 1360ش آن را در مشهد، چاپخانه خراسان چاپ کرده است. در این کتاب، اگرچه مؤلف تصمیم داشته است مقدمه را شرح کند، اما بیش از ترجمه، کار دیگری انجام نداده است.
- مقدمه قیصری بر شرح فصوص الحکم ابن عربی، ترجمه منوچهر صدوقیسها. مترجم ترجمه را در هفتم ربیعالثانی 1398ق به پایان رسانده است و انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی در سال 1363 نخستین چاپ آن را به جامعه فرهنگی اهدا کرده است[۱۸].
ویژگیهای ترجمه جدید
در این ترجمه، سعی شده است تا حد امکان تمامی متن عربی، اعم از نظم و نثر، به فارسی روان برگردانده شود. اگرچه مترجمان قبلی افراد فاضلی بودهاند و تلاش بسیار کردهاند- بهویژه آقای صدوقیسها- تا آن را به زیبایی ترجمه کنند، اما درعینحال برخی از عبارات و شعرها به فارسی برگردانده نشدهاند. همچنین روانی نثر امروز فارسی را ندارند. در این ترجمه، علاوه بر ترجمه متن، جهت سهولت دریافت مفهوم، تلاش شده است عنوانهایی برای فصلها و زیرفصلها برگزیده شود و برای پرهیز از اشتباه خواننده بین متن اصلی کتاب و ترجمه، عناوین داخل پرانتز گذاشته شده است. ضمناً مراجع حدیثی و «فتوحات مکیه» که در مقدمه مورداستفاده قرار گرفته، موردتحقیق و شناسایی قرار گرفته است. آیات مورداستفاده، توسط مصحح استخراج شده است[۱۹].
ترجمه این اثر، بر اساس متن تصحیح شده محمدحسن ساعدی که توسط انتشارات «انوارالهدی» در 1416ق چاپ شده، انجام گرفته است. آقای ساعدی «مقدمه و شرح فصوص الحکم قیصری» را تصحیح کردهاند و تقریباً صحیحترین متنی است که در اختیار ماست. جهت آشنایی خواننده با مطالب هر فصل، چند سطری بهعنوان چکیده در ابتدای فصل آورده شده محتوای فصل، بیشتر و بهتر برای خواننده روشن شود[۲۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و پینوشتهای هر فصل، در انتهای همان فصل قرار گرفته است. در این پینوشتها، علاوه بر ذکر منابع[۲۱]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۲۲].
پانویس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، صفحه ده
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، صفحه ده
- ↑ همان، صفحه یازده
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ مقدمه، ص3
- ↑ پیشگفتار، صفحه ده
- ↑ پیشگفتار، صفحه ده
- ↑ همان
- ↑ همان، صفحه دوازده
- ↑ متن کتاب، ص9
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص32
- ↑ ر.ک: همان، ص47
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: همان، ص75
- ↑ همان، صفحه دوازده
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیزده
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص32
- ↑ ر.ک: همان
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.