۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (ویرایش Mhosseini@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh@noornet.net انجام داده بود واگ...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در ابتدای مقدمه به پیشنهاد نگارش این کتاب اشاره کرده است: «پیش از این برای پشتیبانی برنامه درسی مصوب در مرکز جهانی علوم اسلامی اقدام به تألیف کتابی در موضوع «اصول علم حدیث» کردم. با توجه به ارتباط تنگاتنگ و نزدیک بین این ماده درسی و ماده «اصول علم رجال»، تألیف این کتاب نیز برای برنامه درسی مصوب، به من محول گردید...»<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | نویسنده در ابتدای مقدمه به پیشنهاد نگارش این کتاب اشاره کرده است: «پیش از این برای پشتیبانی برنامه درسی مصوب در مرکز جهانی علوم اسلامی اقدام به تألیف کتابی در موضوع «اصول علم حدیث» کردم. با توجه به ارتباط تنگاتنگ و نزدیک بین این ماده درسی و ماده «اصول علم رجال»، تألیف این کتاب نیز برای برنامه درسی مصوب، به من محول گردید...»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: مقدمه، ص5]</ref>. | ||
قواعد و فوائد این علم از اهتمام فراوان علمای اسلامی در حفاظت از سنت شریف – که دومین مصدر از مصادر تشریع اسلامی است - حکایت دارد؛ آنجا که رجال حدیث خوب را از بد و بیغش را از گمراه با بررسی عالمانه انتقادی، غربال و از یکدیگر ممتاز کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | قواعد و فوائد این علم از اهتمام فراوان علمای اسلامی در حفاظت از سنت شریف – که دومین مصدر از مصادر تشریع اسلامی است - حکایت دارد؛ آنجا که رجال حدیث خوب را از بد و بیغش را از گمراه با بررسی عالمانه انتقادی، غربال و از یکدیگر ممتاز کردهاند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: همان]</ref>. | ||
نویسنده در اولین مبحث کتاب با عنوان «مقدمة علم رجال الحديث»، به نامگذاری، تعریف، موضوع و فایده این علم پرداخته است. | نویسنده در اولین مبحث کتاب با عنوان «مقدمة علم رجال الحديث»، به نامگذاری، تعریف، موضوع و فایده این علم پرداخته است. | ||
در تبیین مفردات «علم رجال الحديث»، مراد از رجال، روات اخبار و آثار شرعی است، خواه راوی مرد باشد یا زن. اطلاق لفظ رجال از باب تغلیب یا از این جهت است که تعداد روات زن نسبت به مردان بهقدری اندک است که مثل اینکه نیست. منظور از حدیث نیز سنت قولی و فعلی است که از معصوم روایت میشود<ref>ر.ک: متن کتاب ، ص9</ref>. | در تبیین مفردات «علم رجال الحديث»، مراد از رجال، روات اخبار و آثار شرعی است، خواه راوی مرد باشد یا زن. اطلاق لفظ رجال از باب تغلیب یا از این جهت است که تعداد روات زن نسبت به مردان بهقدری اندک است که مثل اینکه نیست. منظور از حدیث نیز سنت قولی و فعلی است که از معصوم روایت میشود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=9&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب ، ص9]</ref>. | ||
از خلال مطالعات علم اصول حدیث نسبت به دیدگاه علمای شیعه در رابطه با مرویات مشایخ سهگانه ([[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] و [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]) در کتب اربعه ([[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، [[من لايحضره الفقيه|فقیه]]، [[تهذيب الأحكام|تهذیب]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]) متوجه میشویم که دو دیدگاه وجود دارد: گروهی، روایات مشایخ سهگانه در کتب اربعه از معصومین(ع) را قطعیالصدور میدانند و گروهی ظنیالصدور. علمایی که قائل به قطعیت صدور این روایات هستند فایدهای برای مطالعه علم رجال قائل نیستند؛ چراکه استفاده از این علم بر مبنای ظنیت صدور روایات، برای اثبات وثاقت راوی و سپس اخذ به قول اوست. اما کسانی که قائل به ظنیت صدور این روایات هستند معتقد به لزوم بحث در علم رجال و اجتهاد در آن هستند که نویسنده از گروه دوم است و استفاده از علم رجال را برای اجتهاد و استنباط ضروری میداند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | از خلال مطالعات علم اصول حدیث نسبت به دیدگاه علمای شیعه در رابطه با مرویات مشایخ سهگانه ([[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] و [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]) در کتب اربعه ([[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، [[من لايحضره الفقيه|فقیه]]، [[تهذيب الأحكام|تهذیب]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]) متوجه میشویم که دو دیدگاه وجود دارد: گروهی، روایات مشایخ سهگانه در کتب اربعه از معصومین(ع) را قطعیالصدور میدانند و گروهی ظنیالصدور. علمایی که قائل به قطعیت صدور این روایات هستند فایدهای برای مطالعه علم رجال قائل نیستند؛ چراکه استفاده از این علم بر مبنای ظنیت صدور روایات، برای اثبات وثاقت راوی و سپس اخذ به قول اوست. اما کسانی که قائل به ظنیت صدور این روایات هستند معتقد به لزوم بحث در علم رجال و اجتهاد در آن هستند که نویسنده از گروه دوم است و استفاده از علم رجال را برای اجتهاد و استنباط ضروری میداند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=13&viewType=pdf ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
در کتابهایی مانند «[[مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول|مرآة العقول]]» و «[[ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار|ملاذ الأخيار]]» مثالها و شواهدی ذکر شده که اشتمال کتب اربعه بر روات غیر ثقه را نشان میدهد. نویسنده در صفحات 15 و 16 به تعدادی از این موارد اشاره کرده است. | در کتابهایی مانند «[[مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول|مرآة العقول]]» و «[[ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار|ملاذ الأخيار]]» مثالها و شواهدی ذکر شده که اشتمال کتب اربعه بر روات غیر ثقه را نشان میدهد. نویسنده در صفحات 15 و 16 به تعدادی از این موارد اشاره کرده است. | ||
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ]] نیز در کتابش «[[مصفی المقال في مصنفي علم الرجال|مصطفی (مصفّی) المقال في مصنفي علم الرجال]]» مینویسد: «فقیه تا رجالی نشود فقیه نمیشود؛ چراکه یکی از مقدمات اجتهاد شناخت رجال حدیث و سند آنهاست»<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ]] نیز در کتابش «[[مصفی المقال في مصنفي علم الرجال|مصطفی (مصفّی) المقال في مصنفي علم الرجال]]» مینویسد: «فقیه تا رجالی نشود فقیه نمیشود؛ چراکه یکی از مقدمات اجتهاد شناخت رجال حدیث و سند آنهاست»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=17&viewType=pdf ر.ک: همان، ص17]</ref>. | ||
در ذکر تاریخچه علم رجال به وثیقه امام [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] اشاره شده که روات را به چهار گروه تقسیم کرده است. این اولین بذر برای رویش ماده اسماء الرجال بود و اولین فکری بود که تفکر در همه اسامی روات، تبیین هویات آنها و ارزشگذاری احوالشان از آن آغاز شد<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | در ذکر تاریخچه علم رجال به وثیقه امام [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] اشاره شده که روات را به چهار گروه تقسیم کرده است. این اولین بذر برای رویش ماده اسماء الرجال بود و اولین فکری بود که تفکر در همه اسامی روات، تبیین هویات آنها و ارزشگذاری احوالشان از آن آغاز شد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=27&viewType=pdf ر.ک: همان، ص27]</ref>. | ||
[[صدر، سید صدرالدین|سید صدر]] تصریح فرموده که آغاز تألیف در اسماء رجال در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری بوده است. | [[صدر، سید صدرالدین|سید صدر]] تصریح فرموده که آغاز تألیف در اسماء رجال در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری بوده است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اولین کسی که در علم رجال دست به تألیف زد، ابومحمد عبدالله بن جبله کنانی بوده است. | اولین کسی که در علم رجال دست به تألیف زد، ابومحمد عبدالله بن جبله کنانی بوده است. | ||
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ طهرانی]] در کتاب فوق الذکرش از ده تن از مؤلفین کتب رجالی در قرن سوم یاد کرده است که اولین آنها حسن بن محبوب سراد (متوفی 224ق) است که کتاب «[[المشيخة]]» و کتاب «[[معرفة رواة الأخبار]]» را تألیف نمود<ref>ر.ک: همان، ص32-31</ref>. | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ طهرانی]] در کتاب فوق الذکرش از ده تن از مؤلفین کتب رجالی در قرن سوم یاد کرده است که اولین آنها حسن بن محبوب سراد (متوفی 224ق) است که کتاب «[[المشيخة]]» و کتاب «[[معرفة رواة الأخبار]]» را تألیف نمود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=31&viewType=pdf ر.ک: همان، ص32-31]</ref>. | ||
نویسنده سپس به آثار متعدد علمای شیعه در علم رجال در قرون مختلف اشاره کرده و در آخر، اثر ارزشمند «[[معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة|معجم رجال الحديث]]» [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتالله سید ابوالقاسم خویی]] (متوفی 1413ق) و «[[كلیات في علم الرجال|كليات في علم الرجال]]» [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله جعفر سبحانی]] را از آثار معاصر در این زمینه دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>. | نویسنده سپس به آثار متعدد علمای شیعه در علم رجال در قرون مختلف اشاره کرده و در آخر، اثر ارزشمند «[[معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة|معجم رجال الحديث]]» [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتالله سید ابوالقاسم خویی]] (متوفی 1413ق) و «[[كلیات في علم الرجال|كليات في علم الرجال]]» [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله جعفر سبحانی]] را از آثار معاصر در این زمینه دانسته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=82&viewType=pdf ر.ک: همان، ص82]</ref>. | ||
پس از ذکر تاریخ علم رجال، تحت عنوان مصطلحات عامه، تنها شش اصطلاح توثیق، رجالی، فقیه عادل، کتب رجالی، متقدمون و متأخرون بهاختصار معرفی میشود<ref>ر.ک: همان، ص84</ref>. | پس از ذکر تاریخ علم رجال، تحت عنوان مصطلحات عامه، تنها شش اصطلاح توثیق، رجالی، فقیه عادل، کتب رجالی، متقدمون و متأخرون بهاختصار معرفی میشود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=84&viewType=pdf ر.ک: همان، ص84]</ref>. | ||
قواعد رجالی از مباحث مهمی است که در دو بخش قواعد تقییم (ارزشگذاری) و قواعد تعارض مطرح شده است. مقصود از تقییمات این است که میزان حجیت گفتههای رجالیون در ارزشگذاری احوال روات و مقدار اعتماد و استناد به ایشان را بدانیم. البته مقصود ارزشگذاریهایی است که در کتب اصلی رجالی است؛ چون کتبی که پس از این کتب نوشته شده، مانند: «[[خلاصة الأقوال في معرفة الرجال|الخلاصة]]» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و [[كتاب الرجال|رجال ابن داود حلی]]، تطبیقات قواعد رجالی بر تقییمات مشایخ اربعه ([[کشی، محمد بن عمر|کشی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] و [[ابن غضائری، احمد بن حسین|ابن غضائری]]) است<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. | قواعد رجالی از مباحث مهمی است که در دو بخش قواعد تقییم (ارزشگذاری) و قواعد تعارض مطرح شده است. مقصود از تقییمات این است که میزان حجیت گفتههای رجالیون در ارزشگذاری احوال روات و مقدار اعتماد و استناد به ایشان را بدانیم. البته مقصود ارزشگذاریهایی است که در کتب اصلی رجالی است؛ چون کتبی که پس از این کتب نوشته شده، مانند: «[[خلاصة الأقوال في معرفة الرجال|الخلاصة]]» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و [[كتاب الرجال|رجال ابن داود حلی]]، تطبیقات قواعد رجالی بر تقییمات مشایخ اربعه ([[کشی، محمد بن عمر|کشی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] و [[ابن غضائری، احمد بن حسین|ابن غضائری]]) است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=89&viewType=pdf ر.ک: همان، ص89]</ref>. | ||
نکته مهم در بحث تعارض، تقدیم قول [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] بر [[کشی، محمد بن عمر|کشی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] است. نویسنده ابتدا کلام علما را در تأیید این تقدیم ذکر کرده و سپس شش دلیل ارائه میکند. از جمله اینکه نجاشی متمرکز در این علم بوده، اما [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] به علوم مختلف مشغول بوده است. همچنین [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] به علم انساب، آثار، اخبار قبائل و شهرها که از علوم مورد نیاز در علم رجال است آگاهی داشته است<ref>ر.ک: همان، ص166 و 168</ref>. | نکته مهم در بحث تعارض، تقدیم قول [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] بر [[کشی، محمد بن عمر|کشی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] است. نویسنده ابتدا کلام علما را در تأیید این تقدیم ذکر کرده و سپس شش دلیل ارائه میکند. از جمله اینکه نجاشی متمرکز در این علم بوده، اما [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] به علوم مختلف مشغول بوده است. همچنین [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] به علم انساب، آثار، اخبار قبائل و شهرها که از علوم مورد نیاز در علم رجال است آگاهی داشته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=166&viewType=pdf ر.ک: همان، ص166 و 168]</ref>. | ||
از مباحث مهم علم رجال، شناخت مشکلات علمی و فنی واقعشده در اسامی روات و شناخت ورود این مشکلات است؛ چراکه شناخت هویت راوی و وثاقت و عدم وثاقت او و نیز ارزش سند از حیث اعتبار و عدم اعتبارش متوقف بر این موضوع است. بنابراین اهمیت زیادی در حوزه استنباط دارد. این مشکلات تحت عناوینی چون ائتلاف و اختلاف، اتفاق و افتراق، اشتباه و اشتراک طرح و بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص172</ref>. | از مباحث مهم علم رجال، شناخت مشکلات علمی و فنی واقعشده در اسامی روات و شناخت ورود این مشکلات است؛ چراکه شناخت هویت راوی و وثاقت و عدم وثاقت او و نیز ارزش سند از حیث اعتبار و عدم اعتبارش متوقف بر این موضوع است. بنابراین اهمیت زیادی در حوزه استنباط دارد. این مشکلات تحت عناوینی چون ائتلاف و اختلاف، اتفاق و افتراق، اشتباه و اشتراک طرح و بررسی شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=172&viewType=pdf ر.ک: همان، ص172]</ref>. | ||
در بسیاری از اسانید کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]] تعبیر به «عدة من أصحابنا» شده است. بر مبنای عدم قطعیت صدور جمیع احادیث کافی، باید مقصود از این «عدة» را بدانیم که آیا ثقه هستند یا نه تا اعتبار یا عدم اعتبار معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>. این موضوع در رابطه با [[فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول|فهرست شیخ طوسی]] و [[رجال النجاشي|فهرست نجاشی]] نیز مورد مطالعه قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص220 و 217</ref>. | در بسیاری از اسانید کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]] تعبیر به «عدة من أصحابنا» شده است. بر مبنای عدم قطعیت صدور جمیع احادیث کافی، باید مقصود از این «عدة» را بدانیم که آیا ثقه هستند یا نه تا اعتبار یا عدم اعتبار معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>. این موضوع در رابطه با [[فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول|فهرست شیخ طوسی]] و [[رجال النجاشي|فهرست نجاشی]] نیز مورد مطالعه قرار گرفته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=217&viewType=pdf ر.ک: همان، ص220 و 217]</ref>. | ||
در انتهای مباحث کتاب، رموز صحابه و اصحاب ائمه(ع)، اختصارات کتب هشتگانه حدیث و اختصارات کتب رجالی لیست شده است<ref>ر.ک: همان، ص233-231</ref>. | در انتهای مباحث کتاب، رموز صحابه و اصحاب ائمه(ع)، اختصارات کتب هشتگانه حدیث و اختصارات کتب رجالی لیست شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/57423/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84?pageNumber=231&viewType=pdf ر.ک: همان، ص233-231]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش