۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن اثير' به 'ابن اثير') |
||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى(عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى(عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | ||
ابن اثير در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد (همان، ص127). | [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد (همان، ص127). | ||
در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى(عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است (همان، ص149) و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است (همان، ص179). | در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى(عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است (همان، ص149) و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است (همان، ص179). | ||
ویرایش