الحديث الضعيف أسبابه و أحکامه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات جدید]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:حدیث]]
    [[رده:علم الحدیث]]
    [[رده: مباحث خاص علم الحدیث]]
    [[رده:دی (1400)]]

    نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۸

    الحديث الضعيف أسبابه و أحکامه
    الحديث الضعيف أسبابه و أحکامه
    پدیدآورانعبدالرزاق، ماهر منصور (نویسنده)
    ناشردار اليقين
    مکان نشرمصر - المنصوره
    سال نشر1423ق. = 2002م.
    چاپچاپ اول
    موضوعحديث

    احاديث ضعيف

    احاديث مجعول
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏4ح2ع / 111/6 BP

    الحديث الضعيف أسبابه و أحکامه اثر ماهر منصور عبدالرزاق، کتابی در معرفی حدیث ضعیف و بیان علل و احکام آن است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در یک تمهید، سه فصل و یک خاتمه، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن اشاره به موضوع و اهمیت کتاب، به ترسیم خط سیر مباحث، پرداخته شده است[۱].

    تمهید، به سه مبحث زیر، اختصاص یافته است:

    در مبحث نخست، ابتدا به تعریف لغوی حدیث و سنت پرداخته شده و سپس، این دو واژه، در اصطلاح محدثین[۲] و فقها و اصولیون، تعریف شده است[۳].

    در مبحث دوم، اقسام حدیث، ذکر و معرفی شده است:

    1. قائل و کسی که حدیث، به او نسبت داده شده است که یا پیامبر(ص) است یا صحابی و یا تابعی، که به این اعتبار، به سه قسمت زیر تقسیم می‌شود:
      1. مرفوع: نسبت داده شده به پیامبر(ص)؛
      2. موقوف: نسبت داده شده به صحابی؛
      3. مقطوع: نسبت داده شده به تابعی[۴].
    2. حدیث به اعتبار طرق و وصول آن به ما، به چهار قسمت تقسیم می‌شود:
      1. متواتر: که به متواتر لفظی و معنوی تقسیم می‌شود؛
      2. مشهور: حدیثی که در هر طبقه از طبقه‌های راویان، حداقل سه نفر آن را روایت کرده باشند؛
      3. عزیز: حدیثی که در هر طبقه‌، حداقل دو نفر از دو نفر دیگر، روایت کرده باشند؛
      4. غریب: حدیثی که شخص واحدی آن را روایت کرده باشد[۵].
    3. به اعتبار قبول یا رد آن که به صحیح، حسن و ضعیف، تقسیم می‌شود[۶].

    در مبحث سوم، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی حدیث ضعیف پرداخته شده[۷] و سپس، ضمن نقد تعریفی که ابن صلاح در این زمینه، ارائه کرده[۸]، به صفات حدیث مقبول، اشاره شده است که عبارتند از:

    1. اتصال سند؛
    2. عدالت روات؛
    3. سلامت راویان از کثرت خطا و غفلت؛
    4. نبودن راوی مستور و متهم به کثرت غفلت و سوء حافظه و عدم انقطاع در سلسله راویان؛
    5. سلامت از شذوذ و اتهام[۹].

    در فصل اول، در دو مبحث زیر، به بیان اسباب ضعف حدیث، پرداخته شده است:

    در مبحث نخست، ضعفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که حاصل فقدان شرط اتصال اسناد حدیث می‌باشد که در اصطلاح، به آن «سقط در اسناد» می‌گویند که به دو صورت می‌باشد:

    1. سقط واضح و جلی: که چهار نوع از حدیث ضعیف را دربرمی‌گیرد:
      1. معلق: سقط در اول سند؛
      2. مرسل: سقط در آخر سند؛
      3. منقطع: سقط یک نفر یا بیشتر در وسط، بدون توالی؛
      4. معضل: سقط حداقل دو راوی در وسط همراه با توالی؛
    2. سقط خفی: که شامل دو نوع حدیث می‌باشد:
      1. مدلس یا تدلیس؛
      2. مرسل خفی[۱۰].

    در مبحث دوم، ضعف حاصل از طعن راوی، توضیح داده شده است. طعن راوی، به واسطه دو امر، حاصل می‌شود:

    1. عدالت؛ که طعن‌های مربوط به آن، عبارتند از: کذب، تهمت به کذب، فسق، بدعت و جهالت[۱۱].
    2. ضبط؛ که طعن‌های مرتبط با آن، عبارتند از: غلط فاحش، سوء حفظ، غفلت، کثرت اوهام و مخالت با ثقات[۱۲].

    حدیثی که به واسطه این ضعف، ضعیف دانسته شود، به نه قسمت زیر، تقسیم شده است:

    1. موضوع: حدیثی که به دروغ، به واسطه انگیزه‌های مختلفی مانند: اختلافات سیاسی[۱۳]، افساد در شریعت[۱۴]، اغراض مذهبی و فرقه‌ای[۱۵]، تقرب به خلفا و امراء[۱۶]، قصاص[۱۷]، تعصب بر روی جنس، قبیله، لغت، شهر و امام[۱۸] و جهل به دین به همراه رغبت در خیر[۱۹] و...، به پیامبر(ص)، نسبت داده شده باشد.
    2. متروک: حدیثی است که راوی آن، متهم به کذب باشد و دلیل این اتهام، یا به واسطه آن است که این حدیث، فقط از طریق او روایت شده و مخالف قواعد معلوم باشد و یا اینکه شخص، به کذب در کلام شناخته شده باشد ولو اینکه کذب، در آن حدیث واقع نشده باشد[۲۰].
    3. منکر: در لغت، به «خلاف معروف» معنا شده و در اصطلاح، سه معنی برای آن ذکر شده است که بر طبق یکی از آنها، عبارت است از حدیثی که در سند آن، شخصی وجود داشته باشد که دارای غلط فاحش یا کثرت غفلت بوده و یا فسق او ظاهر شده باشد[۲۱].
    4. معل: حدیثی که علی‌رغم سلامت ظاهری آن، علتی وجود داشته باشد که باعث قدح در صحت آن می‌شود[۲۲].
    5. مدرج: حدیثی که در آن، زیادتی در متن یا سند، رخ داده باشد[۲۳].
    6. مقلوب: وجود تغییر در متن حدیث یا اسناد آن و یا هردو[۲۴].
    7. مضطرب: حدیثی که در روایت آن، اختلاف وجود داشته باشد، به گونه‌ای که روایت‌ها مخالف یکدیگر باشد[۲۵].
    8. مصحف: سخاوی آن را «تحویل کلمه از هیئت متعارف به غیر آن» معنا کرده و ابن حجر عسقلانی، آن را «مخالفت در حدیث، به واسطه تغییر نقطه در کلمه، به همراه بقاء صورت خط» دانسته است[۲۶].
    9. شاذ: به حدیثی گفته می‌شود که با وجود ثقه بودن راوی آن، مخالف با روایتی است که بیشتر راویان آن را نقل کرده‌اند[۲۷].

    در فصل دوم، به بیان و توضیح مسائلی پرداخته شده است که متعلق به حدیث ضعیف می‌باشد. این مسائل، عبارتند از:

    1. حکم روایت حدیث ضعیف، بدون بیان ضعف آن؛
    2. کیفیت روایت حدیث ضعیف؛
    3. حکم به وجود ضعیف در اسناد حدیث، به معنی وجود ضعف در متن آن نیست؛
    4. اهمیت اسانید و فایده شناخت آن؛
    5. نهی از نقل روایت از راویان ضعیف و احتیاط در تحمل چنین روایتی؛
    6. دلیل روایت ائمه حدیث از ضعفا و متروکین[۲۸]؛
    7. معرفی آثاری که احادیث ضعیف زیادی در آنها وجود دارد، مانند: «الضعفاء الکبیر» عقیلی، «الکامل في ضعفاء الرجال» ابن عدی؛ «تاریخ بغداد» خطیب بغدادی و...[۲۹].

    در آخرین فصل، به بحث و بررسی حکم احتجاج به حدیث ضعیف، اختصاص یافته است. دراین‌باره، سه قول مطرح شده است: عدم عمل به آن مطلقا، عمل کردن به آن مطلقا و عمل کردن به آن، به صورت مشروط[۳۰].

    در خاتمه، به نتیجه و خلاصه مباحث، اشاره شده است[۳۱].

    وضعیت کتاب

    فهرست احادیث مرفوعه، به همراه فهرست اعلام، مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده و موضوعات، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع و توضیح برخی از کلمات و عبارات متن، برخی اعلام مذکور در متن معرفی و جرح و تعدیل شده است[۳۲].

    پانویس

    1. مقدمه، ص3- 9
    2. همان، ص13- 15
    3. همان، ص15
    4. همان، ص17- 18
    5. همان، ص18- 19
    6. همان، 20
    7. همان، ص22
    8. همان
    9. همان، ص23- 24
    10. همان، ص28
    11. همان، ص108
    12. همان
    13. همان، ص132
    14. همان، ص134
    15. همان، ص135
    16. همان، ص136
    17. همان، ص138
    18. همان، ص140
    19. همان، ص141
    20. همان، ص165
    21. همان، ص168
    22. همان، ص173
    23. همان، ص189
    24. همان، ص203
    25. همان، ص213
    26. همان، ص220
    27. ر.ک: همان، ص227- 228
    28. همان
    29. همان، ص253
    30. همان، ص258-255
    31. همان، ص261
    32. همان، ص205

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها