۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR29477J1.jpg | عنوان =سلسلههای صوفیه ایران | عنوانها...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''سلسلههای صوفیه ایران''' اثر نورالدین مدرسی | '''سلسلههای صوفیه ایران''' اثر [[مدرسی چهاردهی، نورالدین|نورالدین مدرسی چهاردهی]]، کتابی است در معرفی سلسلههای صوفیه در ایران. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در این کتاب، به معرفی مجموعاً هفده سلسله و گروه پرداخته شده است که به منظور آشنایی با محتوای کتاب، بهصورت مختصر، به توضیحاتی که پیرامون برخی از این سلسلهها داده شده، اشاره میشود: | در این کتاب، به معرفی مجموعاً هفده سلسله و گروه پرداخته شده است که به منظور آشنایی با محتوای کتاب، بهصورت مختصر، به توضیحاتی که پیرامون برخی از این سلسلهها داده شده، اشاره میشود: | ||
# سلسله صفی علیشاهی: این سلسله، به شاه نعمتالله | # سلسله صفی علیشاهی: این سلسله، به [[نعمتالله ولی|شاه نعمتالله ولی]]، منسوب است. [[نعمتالله ولی|شاه نعمتالله ولی]] ملقب به نورالدین، در چهاردهم ربیعالاول 731ق، در حلب متولد گردید<ref>متن کتاب، ص7- 8</ref> و در سن بیست و چهارسالگی در مکه نزد امام یافعی مشرف به فقر شد و پس از طی هفت سال اجازه ارشاد یافت<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# سلسله نقشبندیه: خواجه بهاءالدین محمد که در سال 1388م درگذشت، این مکتب را تأسیس کرد<ref>همان، ص64</ref>. پیروان این مکتب، در هندوستان، چین، ترکستان، جاوه و ترکیه پراکندهاند<ref>همان</ref>. این مکتب مدعی است که از مکتب طیفوریه سرچشمه گرفته است<ref>همان</ref>. نویسنده معتقد است طریقه خواجگان، دنباله طریقه خواجه یوسف همدانی و خواجه عبدالخالق غجدوانی بوده و درباره آنان چنین نوشته است: «خواجه طریقه اویسی داشت و کرسینامه را بیثمر محسوب میداشت و طریقه او جذبه است و خواجه علاءالدین محمد عطار بخاری متوفی 802ق، خلیفه خواجه بود»<ref>همان</ref>. | # سلسله نقشبندیه: خواجه بهاءالدین محمد که در سال 1388م درگذشت، این مکتب را تأسیس کرد<ref>همان، ص64</ref>. پیروان این مکتب، در هندوستان، چین، ترکستان، جاوه و ترکیه پراکندهاند<ref>همان</ref>. این مکتب مدعی است که از مکتب طیفوریه سرچشمه گرفته است<ref>همان</ref>. نویسنده معتقد است طریقه خواجگان، دنباله طریقه خواجه یوسف همدانی و خواجه عبدالخالق غجدوانی بوده و درباره آنان چنین نوشته است: «خواجه طریقه اویسی داشت و کرسینامه را بیثمر محسوب میداشت و طریقه او جذبه است و خواجه علاءالدین محمد عطار بخاری متوفی 802ق، خلیفه خواجه بود»<ref>همان</ref>. | ||
# مانیهتیسم: نویسنده معتقد است افرادی حق دارند مانیهتیسم را فراگیرند که سلامت بدن را دارا بوده و غذای متعادلی تناول کنند و ورزش سبکی انجام داده و صبحها با آب نیمه گرم استحمام کنند و شهوترانی را ترک کنند و در ساعتی خاص تمرکز دهند<ref>همان، ص87</ref>. خستگی زیاد و تحریکات شدید مضر است، کسی که مورد خواب قرار گیرد، او را «معمول یا مدیوم» مینامند، عامل با حرکت ملایم دست، در نزدیکی بدن معمول که به اصطلاح «پاس» گویند مدیوم را به اراده خود درمیآورد<ref>همان</ref>. | # مانیهتیسم: نویسنده معتقد است افرادی حق دارند مانیهتیسم را فراگیرند که سلامت بدن را دارا بوده و غذای متعادلی تناول کنند و ورزش سبکی انجام داده و صبحها با آب نیمه گرم استحمام کنند و شهوترانی را ترک کنند و در ساعتی خاص تمرکز دهند<ref>همان، ص87</ref>. خستگی زیاد و تحریکات شدید مضر است، کسی که مورد خواب قرار گیرد، او را «معمول یا مدیوم» مینامند، عامل با حرکت ملایم دست، در نزدیکی بدن معمول که به اصطلاح «پاس» گویند مدیوم را به اراده خود درمیآورد<ref>همان</ref>. | ||
# اصحاب سراچه: این سلسله منسوب است به یکی از علمای طراز اول خراسان که به تصوف گرایید و نامش در سرتاسر خراسان، بلکه در اکثر بلاد ایران شهرت یافت، حاج میرزا حبیبالله خراسانی بود که نبیره سید محمد شهید بود (سید محمد مهدی) فرزند سید هدایتالله حسینی اصفهانی در شهر مشهد به دستور نادرمیرزا حاکم مشهد به شهادت رسید و این خانواده به شهیدی معروف گردیدند<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | # اصحاب سراچه: این سلسله منسوب است به یکی از علمای طراز اول خراسان که به تصوف گرایید و نامش در سرتاسر خراسان، بلکه در اکثر بلاد ایران شهرت یافت، حاج میرزا حبیبالله خراسانی بود که نبیره سید محمد شهید بود (سید محمد مهدی) فرزند سید هدایتالله حسینی اصفهانی در شهر مشهد به دستور نادرمیرزا حاکم مشهد به شهادت رسید و این خانواده به شهیدی معروف گردیدند<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | ||
# سلسله قادریه: یکی از بزرگترین سلاسل تصوف اسلامی است که سلسله سهروردیه، چشتیه و نعمتالهیه، منشعب از آن میباشد<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>. بنیانگذار این سلسله، شیخ محییالدین عبدالقادر گیلانی بن ابیصلاح چنگی دوست... بن حسن مثنی بن علی بن ابیطالب(ع) است<ref>همان</ref>. | # سلسله قادریه: یکی از بزرگترین سلاسل تصوف اسلامی است که سلسله سهروردیه، چشتیه و نعمتالهیه، منشعب از آن میباشد<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>. بنیانگذار این سلسله، شیخ محییالدین عبدالقادر گیلانی بن ابیصلاح چنگی دوست... بن حسن مثنی بن علی بن ابیطالب(ع) است<ref>همان</ref>. | ||
# سلسله سهروردیه: مؤسس این سلسله، ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر بن عبدالله سهروردی است<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>. نسب او به خلیفه اول، ابوبکر میرسد در 490ق در سهرورد متولد گردید و مدرس نظامیه بغداد بود و پس از مدتی رییس نظامیه گردید<ref>ر.ک: همان</ref>. اصول تصوف را از احمد غزالی فراگرفت و در 562ق وفات یافت و برادرزاده وی، شهابالدین ابوحفص عمر بن عبدالله معروف به شاه شهابالدین بود در 539ق متولد گردید و در معیت عم خود که کتاب «آداب المریدین» اثر اوست، به مجالس شیخ عبدالقادر گیلانی حاضر میشدند و پس از چندی دست ارادت به گیلانی بداد<ref>همان</ref>. الناصر خلیفه عباسی او را به سمت شیخ الشیوخی برگزید<ref>همان</ref>. دارشکوه در کتاب «سکینةالاولیاء» ذکر کرده الست که سهروردیه سماع را جایز نشمرند و در تاریخ ابن بیبی که درباره سلاطین سلجوقی روم نگاشته گردیده است، آمده که الناصر لدین الله خلیفه عباسی، شیخ شهابالدین را نزد سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی به سفارت فرستاد<ref>همان</ref>. | # سلسله سهروردیه: مؤسس این سلسله، [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر بن عبدالله سهروردی]] است<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>. نسب او به خلیفه اول، ابوبکر میرسد در 490ق در سهرورد متولد گردید و مدرس نظامیه بغداد بود و پس از مدتی رییس نظامیه گردید<ref>ر.ک: همان</ref>. اصول تصوف را از احمد غزالی فراگرفت و در 562ق وفات یافت و برادرزاده وی، شهابالدین ابوحفص عمر بن عبدالله معروف به شاه شهابالدین بود در 539ق متولد گردید و در معیت عم خود که کتاب «آداب المریدین» اثر اوست، به مجالس شیخ [[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر گیلانی]] حاضر میشدند و پس از چندی دست ارادت به گیلانی بداد<ref>همان</ref>. الناصر خلیفه عباسی او را به سمت شیخ الشیوخی برگزید<ref>همان</ref>. دارشکوه در کتاب «سکینةالاولیاء» ذکر کرده الست که سهروردیه سماع را جایز نشمرند و در تاریخ ابن بیبی که درباره سلاطین سلجوقی روم نگاشته گردیده است، آمده که الناصر لدین الله خلیفه عباسی، شیخ شهابالدین را نزد سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی به سفارت فرستاد<ref>همان</ref>. | ||
# سلسله اویسی: هجویری مؤلف تذکره | # سلسله اویسی: هجویری مؤلف تذکره «[[كشف المحجوب (تصنیف)|کشف المحجوب]]»، شیخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] در «[[تذکرة الأولیاء|تذکرةالاولیاء]]» و [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در «[[نفحات الأنس|نفحات الأنس الافاق]]»، سالکی را اویسی نامیدهاند که از روحانیت یکی از مشایخ و اقطاب گذشته، بهره جوید<ref>همان، ص246</ref>. | ||
# سلسله طاووسیه: حاجی زینالعابدین شیروانی مست علیشاه، جانشین مجذوب علیشاه بود و در 1253ق وفات یافت و پس از او، میرزا کوچک حاج زینالعابدین و پس از او حاج آقامحمدکاظم تنباکوفروش اصفهانی، ملقب به سعادت علیشاه که از طرف محمدشاه قاجار، لقب طاووس العرفاء گرفت و به همین لحاظ، گنابادیها را طاووسیه گویند<ref>همان، 264</ref>. | # سلسله طاووسیه: حاجی زینالعابدین شیروانی مست علیشاه، جانشین مجذوب علیشاه بود و در 1253ق وفات یافت و پس از او، میرزا کوچک حاج زینالعابدین و پس از او حاج آقامحمدکاظم تنباکوفروش اصفهانی، ملقب به سعادت علیشاه که از طرف محمدشاه قاجار، لقب طاووس العرفاء گرفت و به همین لحاظ، گنابادیها را طاووسیه گویند<ref>همان، 264</ref>. | ||
# سلسله ملامتیه: کتاب «کشف المحجوب» درباره این سلسله، چنین نوشته است: «گروهی از مشایخ طریق ملامت سپردهاند و مر ملامت را اندر خلوص محبت تأثیری عظیمست و مشربی تمام و اهل حق مخصوصند به ملامت خلق از جمله عالم»<ref>ر.ک: همان، ص308</ref>. | # سلسله ملامتیه: کتاب «کشف المحجوب» درباره این سلسله، چنین نوشته است: «گروهی از مشایخ طریق ملامت سپردهاند و مر ملامت را اندر خلوص محبت تأثیری عظیمست و مشربی تمام و اهل حق مخصوصند به ملامت خلق از جمله عالم»<ref>ر.ک: همان، ص308</ref>. | ||
# سلسله بکتاشیه: این سلسله منسوب است به سید محمد رضوی «حاجی بکتاش ولی»، از سادات رضوی که مدتها در نجف و مکه معتکف بود<ref>ر.ک: همان، ص338</ref>. | # سلسله بکتاشیه: این سلسله منسوب است به [[سید محمد رضوی]] «حاجی بکتاش ولی»، از سادات رضوی که مدتها در نجف و مکه معتکف بود<ref>ر.ک: همان، ص338</ref>. | ||
# سلسله شطاری: در معرفی این سلسله، چنین نوشته شده است: «سلسله شطاریه، از طیفوریه است و بعضی آن را به نام شطاریه طبیه گیلیه خوانند»<ref>ر.ک: همان، ص345</ref>. | # سلسله شطاری: در معرفی این سلسله، چنین نوشته شده است: «سلسله شطاریه، از طیفوریه است و بعضی آن را به نام شطاریه طبیه گیلیه خوانند»<ref>ر.ک: همان، ص345</ref>. | ||
# زار و زاری یا اهل هوا: این گروه، در بنادر خلیج فارس و دریای عمان وجود دارند و مشهور است که بهوسیله ناوهای پرتغالی، از آفریقا و دیگر نقاط، به بندر بوشهر و لنگه آمدهاند<ref>ر.ک: همان، ص346</ref>. | # زار و زاری یا اهل هوا: این گروه، در بنادر خلیج فارس و دریای عمان وجود دارند و مشهور است که بهوسیله ناوهای پرتغالی، از آفریقا و دیگر نقاط، به بندر بوشهر و لنگه آمدهاند<ref>ر.ک: همان، ص346</ref>. |
ویرایش