نجم‌الدین کبری پیر ولی تراش: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۴: خط ۷۴:
بخش دیگر مربوط به آثار مکتوب شیخ اعم از نثر و نظم است. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] آثار زیادی داشته که گویا در حمله‌ی مغول اغلب آنها از بین رفته و نابود شده است، از جمله مهمترین آنها تفسیر عرفانی و تأویلیِ او است. این تفسیر که از وی مفقود و یا نابود شده است طبق اقوالی 12 جلد بوده است به نام [[عین الحیاة]] با آنکه بیشترِ آن از بین رفته بود در عین حال به همّت دو شیخ کبروی از خلفای [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] باز نویسی و تکمیل شد، به واسطه‌ی [[نجم‌الدین رازی]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدّوله سمنانی]].
بخش دیگر مربوط به آثار مکتوب شیخ اعم از نثر و نظم است. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] آثار زیادی داشته که گویا در حمله‌ی مغول اغلب آنها از بین رفته و نابود شده است، از جمله مهمترین آنها تفسیر عرفانی و تأویلیِ او است. این تفسیر که از وی مفقود و یا نابود شده است طبق اقوالی 12 جلد بوده است به نام [[عین الحیاة]] با آنکه بیشترِ آن از بین رفته بود در عین حال به همّت دو شیخ کبروی از خلفای [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] باز نویسی و تکمیل شد، به واسطه‌ی [[نجم‌الدین رازی]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدّوله سمنانی]].


مهمترین کتاب عرفانی [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] [[فوائح الجمال و فواتح الجلال]] است که خوشبختانه نویسنده‌ی این کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] آن کتاب را تصحیح کرده و به انتشار رسانده است. این کتاب مهمترین نظریات شیخ را در خود جای داده که جا دارد شرح و تفسیرهای دقیق و عمیقی بر آن نوشته شود. دیگر آثار شیخ عبارتند از: [[رسالة الی الهایم الخایف من لومة اللایم]]، [[رساله ده شرط]] که با نام [[رسالة السائر الحائر الی الساتر الواجد الماجد]] نیز شناخته شده است. رساله‌ی دیگر شیخ [[آداب السّلوک]] نام دارد که استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرین‌کوب]] در نسبت آن به شیخ تردید روا داشته ولی سندی هم در این باره ارائه نکرده است.
مهمترین کتاب عرفانی [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] [[فوائح الجمال و فواتح الجلال]] است که خوشبختانه نویسنده‌ی این کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] آن کتاب را تصحیح کرده و به انتشار رسانده است. این کتاب مهمترین نظریات شیخ را در خود جای داده که جا دارد شرح و تفسیرهای دقیق و عمیقی بر آن نوشته شود. دیگر آثار شیخ عبارتند از: [[رسالة الی الهایم الخایف من لومة اللایم]]، [[رساله ده شرط]] که با نام [[السائر الحائر الواجد الی السائر الواحد الماجد|رسالة السائر الحائر الی الساتر الواجد الماجد]] نیز شناخته شده است. رساله‌ی دیگر شیخ [[آداب السّلوک]] نام دارد که استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرین‌کوب]] در نسبت آن به شیخ تردید روا داشته ولی سندی هم در این باره ارائه نکرده است.


در صفحات 166 تا 168 به اشعار یا رباعیاتی که از شیخ در منابع گوناگون وجود داشته اشاره کرده است. رباعیاتی که در این کتاب به آن اشاره شده 7 عدد بیش نیست و حال آنکه در کتاب [[نجم کبری]] به 25 رباعی اشاره شده و اسناد آن نیز در هر مورد ذکر شده است. به هر جهت برخی از این رباعیات بدین شرح است:
در صفحات 166 تا 168 به اشعار یا رباعیاتی که از شیخ در منابع گوناگون وجود داشته اشاره کرده است. رباعیاتی که در این کتاب به آن اشاره شده 7 عدد بیش نیست و حال آنکه در کتاب [[نجم کبری]] به 25 رباعی اشاره شده و اسناد آن نیز در هر مورد ذکر شده است. به هر جهت برخی از این رباعیات بدین شرح است:
خط ۹۵: خط ۹۵:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


در بخش طریقت کبرویه توضیحی مختصر در این باره دیده می‌شود و نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] متذکّر می‌گردد که این طریقت به منزله‌ی بزرگترین طریقت عرفانی ـ فرهنگی در زمان خود بیشترین گستره و پیروان را داشته است، که در کشورهای هند، چین، پاکستان، افغانستان، کشمیر، مصر، عراق، و ایران پیروانی داشته و اکنون نیز در این بلاد خالی از مرید نیست<ref>متن، ص 169</ref>. در صفحه‌ی 170 به این نکته اشاره شده که [[ابوحفص سهروردی]] از وابستگان به این سلسله است و لذا طریقت سهروردیه با انشعابات آن نیز از همین طریقت محسوب می‌شوند که به سهروردیه‌ی ملتانیه، سهروردیه‌ی بزغشیه، سهروردیه‌ی یسویه، سهروردیه‌ی رجائیه اشاره شده است. و نیز در صفحه‌ی 171 و 172 به انشعابات کبرویه متذکر شده است که برای نمونه عبارتند از: کبرویه‌ی حمویه، کبرویه ی مولویه، کبرویه‌ی جندیه، کبرویه‌ی جمالیه، کبرویه‌ی خلوتیه، کبرویه‌ی زاهدیه، کبرویه‌ی باخرزیه، کبرویه‌ی علاء الدّولویّه، کبرویه‌ی همدانیه، کبرویه‌ی نوربخشیه و غیره.
در بخش طریقت کبرویه توضیحی مختصر در این باره دیده می‌شود و نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] متذکّر می‌گردد که این طریقت به منزله‌ی بزرگترین طریقت عرفانی ـ فرهنگی در زمان خود بیشترین گستره و پیروان را داشته است، که در کشورهای هند، چین، پاکستان، افغانستان، کشمیر، مصر، عراق، و ایران پیروانی داشته و اکنون نیز در این بلاد خالی از مرید نیست<ref>متن، ص 169</ref>. در صفحه‌ی 170 به این نکته اشاره شده که [[سهروردی، یحیی بن حبش|ابوحفص سهروردی]] از وابستگان به این سلسله است و لذا طریقت سهروردیه با انشعابات آن نیز از همین طریقت محسوب می‌شوند که به سهروردیه‌ی ملتانیه، سهروردیه‌ی بزغشیه، سهروردیه‌ی یسویه، سهروردیه‌ی رجائیه اشاره شده است. و نیز در صفحه‌ی 171 و 172 به انشعابات کبرویه متذکر شده است که برای نمونه عبارتند از: کبرویه‌ی حمویه، کبرویه ی مولویه، کبرویه‌ی جندیه، کبرویه‌ی جمالیه، کبرویه‌ی خلوتیه، کبرویه‌ی زاهدیه، کبرویه‌ی باخرزیه، کبرویه‌ی علاء الدّولویّه، کبرویه‌ی همدانیه، کبرویه‌ی نوربخشیه و غیره.


آخرین بخش کتاب هم مربوط به شهادت شیخ است که [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] تنها شهید رسمی تاریخ تصوّف و عرفان است، زیرا مستقیماً با کافران حربی مغول رو در رو شده و به پیکار با آنها پرداخته است و لذا هم در جرگه‌ی مجاهدان اسلام است و هم رسماً از شهدای اسلام محسوب می‌شود و این نیز از انحصارات این عارف بزرگ است. [[حمدالله مستوفی]] گزارشی از این بابت در [[تاریخ گزیده]] را روایت می‌کند. [[مولانا]] نیز درباره‌ی این واقعه در ابیاتی چنین می‌گوید:  
آخرین بخش کتاب هم مربوط به شهادت شیخ است که [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] تنها شهید رسمی تاریخ تصوّف و عرفان است، زیرا مستقیماً با کافران حربی مغول رو در رو شده و به پیکار با آنها پرداخته است و لذا هم در جرگه‌ی مجاهدان اسلام است و هم رسماً از شهدای اسلام محسوب می‌شود و این نیز از انحصارات این عارف بزرگ است. [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]] گزارشی از این بابت در [[تاریخ گزیده]] را روایت می‌کند. [[مولانا]] نیز درباره‌ی این واقعه در ابیاتی چنین می‌گوید:  


{{شعر}}  
{{شعر}}  
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و گویا خود حضرت شیخ نیز به هنگام جهاد و شهادت چنین رباعی ای را گفته است که [[کربلایی حسین]] در [[روضات الجنان]] آن را چنین روایت کرده است:  
و گویا خود حضرت شیخ نیز به هنگام جهاد و شهادت چنین رباعی ای را گفته است که [[ابن کربلایی، حافظ حسین|کربلایی حسین]] در [[روضات الجنان و جنات الجنان (نسخه خطی)|روضات الجنان]] آن را چنین روایت کرده است:  
{{شعر}}  
{{شعر}}  
{{ب|''امروز چنانم که چنان خواهم کرد''|2=''از قالب تن روان روان خواهم کرد''}}
{{ب|''امروز چنانم که چنان خواهم کرد''|2=''از قالب تن روان روان خواهم کرد''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش