تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR58162J1.jpg | عنوان =تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد'''، تألیف جلالالدین عبدالرحمن سیوطی شافعی (متوفی 911ق)، رسالهای است در بررسی شروط و کیفیت اجتهاد و رد بر کسانی که اجتهاد او را انکار میکنند. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم فؤاد عبدالمنعم احمد است. | '''تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد'''، تألیف [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین عبدالرحمن سیوطی شافعی]] (متوفی 911ق)، رسالهای است در بررسی شروط و کیفیت اجتهاد و رد بر کسانی که اجتهاد او را انکار میکنند. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم [[احمد، فواد عبد المنعم|فؤاد عبدالمنعم احمد]] است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق کتاب در مقدمه از دستیابی به نسخه خطی از کتاب که تصور میشد مفقود شده سخن گفته است: «از توفیقات خداوند تبارک و تعالی، دستیابی به نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» امام سیوطی - رحمهالله - در هند است، درحالیکه گمان میرفت مفقود شده است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | محقق کتاب در مقدمه از دستیابی به نسخه خطی از کتاب که تصور میشد مفقود شده سخن گفته است: «از توفیقات خداوند تبارک و تعالی، دستیابی به نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|امام سیوطی]] - رحمهالله - در هند است، درحالیکه گمان میرفت مفقود شده است»<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | ||
سیوطی در این رساله اجتهاد را در هر عصری واجب میداند و شروط و ادوات و علوم مورد نیاز اجتهاد را را توضیح میدهد. سپس کیفیت اجتهاد و مراتب آن را تبیین میکند. همچنین بهطور خلاصه مجتهدین بزرگ تا قرن نهم را ذکر مینماید. | [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در این رساله اجتهاد را در هر عصری واجب میداند و شروط و ادوات و علوم مورد نیاز اجتهاد را را توضیح میدهد. سپس کیفیت اجتهاد و مراتب آن را تبیین میکند. همچنین بهطور خلاصه مجتهدین بزرگ تا قرن نهم را ذکر مینماید. | ||
ارزش این رساله در عصر جدید که تغییرات در آن بسیار سریع و حوادث جدید فراوان است، آشکار میشود؛ چراکه اجتهاد ستون استواری است که بر آن اعتماد میشود تا به احکام مسائلی که در رابطه با آنها نص صریحی در کتاب و سنت نداریم، دست یابیم<ref>ر.ک: همان</ref>. | ارزش این رساله در عصر جدید که تغییرات در آن بسیار سریع و حوادث جدید فراوان است، آشکار میشود؛ چراکه اجتهاد ستون استواری است که بر آن اعتماد میشود تا به احکام مسائلی که در رابطه با آنها نص صریحی در کتاب و سنت نداریم، دست یابیم<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
محقق کتاب در ابتدای مقدمه تحقیقی، به بررسی زندگانی و آثار علمی سیوطی پرداخته است. وی در هفت صفحه معرفی مختصر و مفیدی از نویسنده و آثار او به دست داده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیقی، ص16-11</ref>. | محقق کتاب در ابتدای مقدمه تحقیقی، به بررسی زندگانی و آثار علمی [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] پرداخته است. وی در هفت صفحه معرفی مختصر و مفیدی از نویسنده و آثار او به دست داده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیقی، ص16-11</ref>. | ||
مصادری که شرح حال سیوطی را نوشتهاند این کتاب را به او نسبت دادهاند؛ اگرچه عنوانی که سیوطی در کتاب | |||
مصادری که شرح حال [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] را نوشتهاند این کتاب را به او نسبت دادهاند؛ اگرچه عنوانی که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در کتاب «[[حسن المحاضرة في تاريخ مصر والقاهرة]]» خودش آورده، «تقرير الإسناد في تفسير الاجتهاد» است و عنوان ذکرشده بر نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» است؛ یعنی همان عنوانی که [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|حاجی خلیفه]] آورده است. روشن است که همین عنوان هم صحیح است؛ چراکه از یک جهت با مضمون کتاب موافق است و از جهت دیگر [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|حاجی خلیفه]] آنچه را بر آن اطلاع یافته و از نوشتهها مشاهده کرده، ثبت کرده است. همچنین احتمال دارد که عنوانی که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در حسن المحاضرة آورده است، تصحیف و تحریف شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. | |||
محقق کتاب سبب نگارش این اثر را اینگونه توضیح میدهد: اجتهاد از موضوعات اصلی و مهم اصول فقه است و کتابی اصولی وجود ندارد که به این موضوع نپرداخته باشد. آنچه سبب شد سیوطی این کتاب را بنویسد آن بود که صفت مجتهد را از وی انکار کردند و این تصور رایج شده بود که در عصر وی مجتهد وجود ندارد. پس با نگارش این کتاب از نعمتی که خداوند به او عنایت کرده بود خبر داد و توضیح داد که شرایط اجتهاد در وی جمع است: «به حمد خداوند متعال اسباب اجتهاد نزد من کامل شده است و اگر بخواهم میتوانم در هر مسئلهای تصنیفی با اقوال و ادله عقلی و نقلی آن بنویسم و نیز دلایل و نقض آنها و جواب نقضها را ذکر کنم و اختلاف روشها و مذاهب در مسئله را با قدرتی که بر اجتهاد دارم به فضل الهی مقایسه کنم». در پی این ادعا علمای زمانش هزاران مسئله آماده کردند و سیوطی به طریق اجتهاد و استنباط جواب همه آنها را نوشت. واقعیت آن است که سیوطی مجتهد بزرگی بود؛ همان گونه که شوکانی او را بهحق | محقق کتاب سبب نگارش این اثر را اینگونه توضیح میدهد: اجتهاد از موضوعات اصلی و مهم اصول فقه است و کتابی اصولی وجود ندارد که به این موضوع نپرداخته باشد. آنچه سبب شد [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] این کتاب را بنویسد آن بود که صفت مجتهد را از وی انکار کردند و این تصور رایج شده بود که در عصر وی مجتهد وجود ندارد. پس با نگارش این کتاب از نعمتی که خداوند به او عنایت کرده بود خبر داد و توضیح داد که شرایط اجتهاد در وی جمع است: «به حمد خداوند متعال اسباب اجتهاد نزد من کامل شده است و اگر بخواهم میتوانم در هر مسئلهای تصنیفی با اقوال و ادله عقلی و نقلی آن بنویسم و نیز دلایل و نقض آنها و جواب نقضها را ذکر کنم و اختلاف روشها و مذاهب در مسئله را با قدرتی که بر اجتهاد دارم به فضل الهی مقایسه کنم». در پی این ادعا علمای زمانش هزاران مسئله آماده کردند و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] به طریق اجتهاد و استنباط جواب همه آنها را نوشت. واقعیت آن است که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] مجتهد بزرگی بود؛ همان گونه که [[شوکانی، محمد|شوکانی]] او را بهحق «[[إمام كبير في الكتاب والسنة محيط بعلوم الاجتهاد]]» توصیف کرده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>. | ||
در تحقیق کتاب از دیگر کتب سیوطی، بهویژه | در تحقیق کتاب از دیگر کتب [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، بهویژه «[[الرد علی من أخلد إلی الأرض]]» استفاده شده است. همچنین تا حد امکان به مصادری که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در نگارش کتابش به آنها استناد کرده مراجعه شده است. از این مصادر همچنین در تصحیح نص و رهایی آن از معایب تصحیف و تحریف استفاده شده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
سیوطی در یک فایده کتاب، از دلیل استکمال شرایط اجتهاد بحث کرده و در عبارتی از آن مینویسد: «اما برای عموم مردم شناخت مجتهد وجود ندارد، جز با اخبار مجتهد از خودش؛ چراکه اجتهاد معنایی قائم به نفس است و عامی اطلاعی بر آن ندارد. آری گاهی کسی که اهلیت اختبار دارد، آن را از راه کثرت اختبار درک میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51</ref>. | [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در یک فایده کتاب، از دلیل استکمال شرایط اجتهاد بحث کرده و در عبارتی از آن مینویسد: «اما برای عموم مردم شناخت مجتهد وجود ندارد، جز با اخبار مجتهد از خودش؛ چراکه اجتهاد معنایی قائم به نفس است و عامی اطلاعی بر آن ندارد. آری گاهی کسی که اهلیت اختبار دارد، آن را از راه کثرت اختبار درک میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51</ref>. | ||
وی در عبارت دیگری از کتاب در رد منکرین اجتهاد در عصرش مینویسد: «در یکی از کتب اصول چنین آمده است: چهبسا زنی در خانهاش به درجه اجتهاد برسد و کسی متوجه نشود؛ پس چگونه اجتهاد را برای کسی که قریب به سی سال در خدمت علم بوده، بعید میدانند»<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. | وی در عبارت دیگری از کتاب در رد منکرین اجتهاد در عصرش مینویسد: «در یکی از کتب اصول چنین آمده است: چهبسا زنی در خانهاش به درجه اجتهاد برسد و کسی متوجه نشود؛ پس چگونه اجتهاد را برای کسی که قریب به سی سال در خدمت علم بوده، بعید میدانند»<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
همچنین میگوید: «در تعجبم از کسانی که وجود مجتهد را در عصر حاضر تصدیق نمیکنند، باآنکه صلاحیت قدرت الهی مانند آنچه است که در زمان گذشته واقع میشد. بالاتر و عجیبتر آنکه صبح و شام در کتب اصول ذکر مجتهدین یهود و نصاری در گوش آنها خوانده میشود، پس چگونه اقرار به امکان اجتهاد در میان آن ملل میکنند، اما در مورد متأخران از این ملت شریف که خداوند به او تمام خیر را بخشیده است، بعید میدانند؛ با وجود احادیثی که دلالت بر استمرار اجتهاد در میان مسلمین تا روز قیامت دارد: «حکایت امّت من، چون باران است که معلوم نیست اوّل آن باران بهتر است یا آخرش» و یا «خداوند در ابتدای هر قرن کسی را مبعوث میکند که امر دین این امت را تجدید و نو کند»<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | همچنین میگوید: «در تعجبم از کسانی که وجود مجتهد را در عصر حاضر تصدیق نمیکنند، باآنکه صلاحیت قدرت الهی مانند آنچه است که در زمان گذشته واقع میشد. بالاتر و عجیبتر آنکه صبح و شام در کتب اصول ذکر مجتهدین یهود و نصاری در گوش آنها خوانده میشود، پس چگونه اقرار به امکان اجتهاد در میان آن ملل میکنند، اما در مورد متأخران از این ملت شریف که خداوند به او تمام خیر را بخشیده است، بعید میدانند؛ با وجود احادیثی که دلالت بر استمرار اجتهاد در میان مسلمین تا روز قیامت دارد: «حکایت امّت من، چون باران است که معلوم نیست اوّل آن باران بهتر است یا آخرش» و یا «خداوند در ابتدای هر قرن کسی را مبعوث میکند که امر دین این امت را تجدید و نو کند»<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | ||
او در فصل هشتم باز بر روایت اخیر به نقل از ابوداود و حاکم نیشابوری تأکید میکند؛ با این توضیح که گاه ممکن است یک مجتهد و گاه بیشتر از آن مجدد دین باشند<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | او در فصل هشتم باز بر روایت اخیر به نقل از [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود]] و [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] تأکید میکند؛ با این توضیح که گاه ممکن است یک مجتهد و گاه بیشتر از آن مجدد دین باشند<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
این نسخه از رساله در مجموعه نسخ خطی کتابخانه دانشگاه نظامیه هند پیدا شده است. این نسخه به خط نسخ مشرقی و در 34 صفحه نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص20</ref>. | این نسخه از رساله در مجموعه نسخ خطی کتابخانه دانشگاه نظامیه هند پیدا شده است. این نسخه به خط نسخ مشرقی و در 34 صفحه نوشته شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص20</ref>. | ||
محقق علاوه بر انتخاب عناوین برای فصول، به جهت آسانی در جستجوی علمی آنها را شمارهگذاری کرده است. همچنین در پاورقی به آدرس آیات و احادیث نبوی و شرح حال مختصر اعلام اشاره کرده است. | |||
محقق علاوه بر انتخاب عناوین برای فصول، به جهت آسانی در جستجوی علمی آنها را شمارهگذاری کرده است. همچنین در پاورقی به آدرس آیات و احادیث نبوی و شرح حال مختصر اعلام اشاره کرده است. | |||
فهارس آیات، احادیث نبوی، اعلام، کتب ذکرشده در نص محقق، مصادر تحقیق و مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است. | فهارس آیات، احادیث نبوی، اعلام، کتب ذکرشده در نص محقق، مصادر تحقیق و مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۱
تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد | |
---|---|
پدیدآوران | احمد، فواد عبد المنعم (محقق) سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر (نویسنده) |
ناشر | دار الدعوة |
مکان نشر | مصر - اسکندريه |
سال نشر | 1403ق. = 1983م. |
چاپ | چاپ اول |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد، تألیف جلالالدین عبدالرحمن سیوطی شافعی (متوفی 911ق)، رسالهای است در بررسی شروط و کیفیت اجتهاد و رد بر کسانی که اجتهاد او را انکار میکنند. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم فؤاد عبدالمنعم احمد است.
ساختار
مباحث کتاب مشتمل است بر:
- مقدمه کوتاه محقق؛
- مقدمه تحقیقی: درباره نویسنده، درباره کتاب، بررسی انتساب کتاب به سیوطی، سبب تألیف کتاب، معرفی نسخه خطی و شیوه تحقیق؛
- متن کتاب در یازده فصل کوتاه.
گزارش محتوا
محقق کتاب در مقدمه از دستیابی به نسخه خطی از کتاب که تصور میشد مفقود شده سخن گفته است: «از توفیقات خداوند تبارک و تعالی، دستیابی به نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» امام سیوطی - رحمهالله - در هند است، درحالیکه گمان میرفت مفقود شده است»[۱].
سیوطی در این رساله اجتهاد را در هر عصری واجب میداند و شروط و ادوات و علوم مورد نیاز اجتهاد را را توضیح میدهد. سپس کیفیت اجتهاد و مراتب آن را تبیین میکند. همچنین بهطور خلاصه مجتهدین بزرگ تا قرن نهم را ذکر مینماید.
ارزش این رساله در عصر جدید که تغییرات در آن بسیار سریع و حوادث جدید فراوان است، آشکار میشود؛ چراکه اجتهاد ستون استواری است که بر آن اعتماد میشود تا به احکام مسائلی که در رابطه با آنها نص صریحی در کتاب و سنت نداریم، دست یابیم[۲].
محقق کتاب در ابتدای مقدمه تحقیقی، به بررسی زندگانی و آثار علمی سیوطی پرداخته است. وی در هفت صفحه معرفی مختصر و مفیدی از نویسنده و آثار او به دست داده است[۳].
مصادری که شرح حال سیوطی را نوشتهاند این کتاب را به او نسبت دادهاند؛ اگرچه عنوانی که سیوطی در کتاب «حسن المحاضرة في تاريخ مصر والقاهرة» خودش آورده، «تقرير الإسناد في تفسير الاجتهاد» است و عنوان ذکرشده بر نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» است؛ یعنی همان عنوانی که حاجی خلیفه آورده است. روشن است که همین عنوان هم صحیح است؛ چراکه از یک جهت با مضمون کتاب موافق است و از جهت دیگر حاجی خلیفه آنچه را بر آن اطلاع یافته و از نوشتهها مشاهده کرده، ثبت کرده است. همچنین احتمال دارد که عنوانی که سیوطی در حسن المحاضرة آورده است، تصحیف و تحریف شده باشد[۴].
محقق کتاب سبب نگارش این اثر را اینگونه توضیح میدهد: اجتهاد از موضوعات اصلی و مهم اصول فقه است و کتابی اصولی وجود ندارد که به این موضوع نپرداخته باشد. آنچه سبب شد سیوطی این کتاب را بنویسد آن بود که صفت مجتهد را از وی انکار کردند و این تصور رایج شده بود که در عصر وی مجتهد وجود ندارد. پس با نگارش این کتاب از نعمتی که خداوند به او عنایت کرده بود خبر داد و توضیح داد که شرایط اجتهاد در وی جمع است: «به حمد خداوند متعال اسباب اجتهاد نزد من کامل شده است و اگر بخواهم میتوانم در هر مسئلهای تصنیفی با اقوال و ادله عقلی و نقلی آن بنویسم و نیز دلایل و نقض آنها و جواب نقضها را ذکر کنم و اختلاف روشها و مذاهب در مسئله را با قدرتی که بر اجتهاد دارم به فضل الهی مقایسه کنم». در پی این ادعا علمای زمانش هزاران مسئله آماده کردند و سیوطی به طریق اجتهاد و استنباط جواب همه آنها را نوشت. واقعیت آن است که سیوطی مجتهد بزرگی بود؛ همان گونه که شوکانی او را بهحق «إمام كبير في الكتاب والسنة محيط بعلوم الاجتهاد» توصیف کرده است[۵].
در تحقیق کتاب از دیگر کتب سیوطی، بهویژه «الرد علی من أخلد إلی الأرض» استفاده شده است. همچنین تا حد امکان به مصادری که سیوطی در نگارش کتابش به آنها استناد کرده مراجعه شده است. از این مصادر همچنین در تصحیح نص و رهایی آن از معایب تصحیف و تحریف استفاده شده است[۶].
سیوطی در یک فایده کتاب، از دلیل استکمال شرایط اجتهاد بحث کرده و در عبارتی از آن مینویسد: «اما برای عموم مردم شناخت مجتهد وجود ندارد، جز با اخبار مجتهد از خودش؛ چراکه اجتهاد معنایی قائم به نفس است و عامی اطلاعی بر آن ندارد. آری گاهی کسی که اهلیت اختبار دارد، آن را از راه کثرت اختبار درک میکند[۷].
وی در عبارت دیگری از کتاب در رد منکرین اجتهاد در عصرش مینویسد: «در یکی از کتب اصول چنین آمده است: چهبسا زنی در خانهاش به درجه اجتهاد برسد و کسی متوجه نشود؛ پس چگونه اجتهاد را برای کسی که قریب به سی سال در خدمت علم بوده، بعید میدانند»[۸].
همچنین میگوید: «در تعجبم از کسانی که وجود مجتهد را در عصر حاضر تصدیق نمیکنند، باآنکه صلاحیت قدرت الهی مانند آنچه است که در زمان گذشته واقع میشد. بالاتر و عجیبتر آنکه صبح و شام در کتب اصول ذکر مجتهدین یهود و نصاری در گوش آنها خوانده میشود، پس چگونه اقرار به امکان اجتهاد در میان آن ملل میکنند، اما در مورد متأخران از این ملت شریف که خداوند به او تمام خیر را بخشیده است، بعید میدانند؛ با وجود احادیثی که دلالت بر استمرار اجتهاد در میان مسلمین تا روز قیامت دارد: «حکایت امّت من، چون باران است که معلوم نیست اوّل آن باران بهتر است یا آخرش» و یا «خداوند در ابتدای هر قرن کسی را مبعوث میکند که امر دین این امت را تجدید و نو کند»[۹].
او در فصل هشتم باز بر روایت اخیر به نقل از ابوداود و حاکم نیشابوری تأکید میکند؛ با این توضیح که گاه ممکن است یک مجتهد و گاه بیشتر از آن مجدد دین باشند[۱۰].
وضعیت کتاب
این نسخه از رساله در مجموعه نسخ خطی کتابخانه دانشگاه نظامیه هند پیدا شده است. این نسخه به خط نسخ مشرقی و در 34 صفحه نوشته شده است[۱۱].
محقق علاوه بر انتخاب عناوین برای فصول، به جهت آسانی در جستجوی علمی آنها را شمارهگذاری کرده است. همچنین در پاورقی به آدرس آیات و احادیث نبوی و شرح حال مختصر اعلام اشاره کرده است.
فهارس آیات، احادیث نبوی، اعلام، کتب ذکرشده در نص محقق، مصادر تحقیق و مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.